به گزارش ایکنا؛ شب گذشته، 22 شهریورماه مصادف با شب چهارم محرم الحرام، مراسم سوگواری امام حسین(ع)، با سخنرانی سیدمجتبی حسینی در دبیرستان صدیقین برگزار شد.
وی در ابتدای سخنان خود بیان کرد: عرض شد که «فما احلی اسمائکم»، چقدر اسماء شما شیرین است، بحث در این زمینه مفصل است و یک مقدار هم سال قبل در مورد اسماء صحبت کردهایم، بنابراین بحث قبل را مراجعه نمیکنم و به این عبارت «فما احلی اسمائکم»، برسیم. حلاوت خودش یک ملاک است، اینطور نیست که بگوییم شیرین است یا نیست، نباشد؛ خیر، اتفاقا این که عبادت شیرین باشد جزو برنامه است، لذا در روایات دارد که اگر کسی فلان کار را بکند یا مال حرام بخورد، خداوند حلاوت عبادت را از او میگیرد. عبادت را که باید انجام دهد و واحب است، اما حلاوت را از او میگرید و گویی نداشتن حلاوت در عبادت یک نوع مجازات است.
مولف کتاب «دینداری در دنیای معاصر» تصریح کرد: در نتیجه حلاوت اصلا خودش یک ملاک است، اینقدری ملاک است که در عبارت دارد به عنوان جریمه که اگر کسی چنین و چنان باشد، خدا حلاوت عبادات را از او میگیرد، حتی در برخی داستانهای پیامبران گذشته نیز نقلهایی در این زمینه داریم.
حسینی در ادامه افزود: یک زمان یک فردی به حضرت موسی(ع) گفت تو میگویی خدا مجازات میکند و ...، اما من همه کار میکنم، پس مجازات این کارها کجا است؟ حضرت موسی(ع) گفت از خدا سؤال میکنم، ایشان برای مناجات خدمت خدا رسید و سؤال کرد و گفت این فرد اینطور میگوید و ..، خداوند فرمود طوری آن بنده را عذابی کردهام که بزرگترین عذابم است و کسی را به این حد عذاب نکردهام. حضرت موسی(ع) به خداوند فرمود چه عذابی؟ آیا آبرو و یا خانه او را گرفتهای؟ خطاب آمد که حلاوت یک یا الله گفتن را از او گرفتهام.
این کارشناس علوم دینی بیان کرد: لذا این را میگویم، هم خودم متوجه باشم و هم شاکر، اگر هنوز دوست دارم یک موقعی خدا را صدا بزنم یا امام حسین(ع) را صدا بزنم، هیچ کاری هم ندارم و فقط دوست دارم صدا بزنم و اگر میبینم حلاوت علی و اسم علی و سید الشهدا(ع) را دارم شکرگذار باشم که هنوز حلاوت الله و اسم خدا در من وجود دارد و وقتی حلاوت آید، آن را با چیز دیگری نمیشود درآمیخت و مقایسه کرد.
حسینی در ادامه تصریح کرد: سعی کنید حلاوت را از شما نگیرند، گاهی اوقات حلاوت را میگیرند به هر طریق عادت یا هر طریقی آن را میگیرند، میگوید مجبورم نماز بخوانم، نماز را میخواند اما حلاوت ندارد، پس حلاوت ملاک است، بخشی از حلاوت با رفتار تشدید یا تضعیف میشود. کسی که دائم فکر و ذکر و زبانش به چیز دیگری میگردد، مزه چیزی را نمیفهمد، بعضی از این حلاوتها در واقع در تجربه بشری به دست آمده، مانند غذای معمولی، یک عدهای آبگوشت و یک عدهای پیتزا دوست دارند و از علاقهمندی یکدیگر نیز تعجب میکنند، در اقوام مختلف غذاهایی هست که حاضر نیستید به آنها نگاه کنید، چون در تجربه دائمی برای او حلاوت شده است، لذا بخشی از این حلاوت به دست خود شما است.
این کارشناس دینی بیان کرد: بخشی از آن حلاوت از دست خودش ما است، خدا انتخابش را در اختیار شما گذاشته که میخواهید حلاوت شما به چه چیزی باشد؟ آن چیزی که قیامت هم هست و حلاوت میشود را حواستان هست که باشد؟ آن موقع خیلی چیزها آن جا گفته نمیشود، بنابراین آن اسمی که آنجا مطرح است در قیامت در راس پیامبر(ص) است، اما در آن راسی است که همه چیز را نظارت میکند، شما بگردید اسم علی(ع) را پیدا کنید، شما که اسم امام حسین(ع) برایتان حلاوت دارد، نیازی هم نیست دعا کنید، دعا هم نکنید آن چیزی که شب اول قبر شما را خوشحال میکند این است که یک نفر اسم امام حسین(ع) را نیز شما میبرد.
حسینی تصریح کرد: تلقین عبارت از احترام به یک مومن است، مانند یک مسافر که وقتی میخواهد به سفر برود برای او خوراکی و ... میگذارند، الآن هم این فرد دارد میرود به آن طرف، همینطور دست خالی که نمیشود اما به او چه بدهیم؟ میگوید اینها را بگو «اعلم ان الله نعم الرب»، آنوقت آرام میشود «و ان الرسول نعم الرسول»، خیلی پیامبر(ص) خوبی است، خیلی امام خوبی است، بعد اسم امام حسن(ع) و ... برده میشود و اصلا یادش میرود که به کجا رهسپار است، اما آن که حلاوت را تا لحظه مرگ احساس کرده و حفظ کرده باشد این چنین است.
این کارشناس دینی بیان کرد: آن که حلاوت را حفظ کرده است را میگوید در چه حالی هستی؟ مردهای؟ زندهای؟ میگوید من دارم لذت خودم را میبرم، یک چیزی را در دهان من گذاشتند، لذا جامی را به شما دادند، قدرش را بدانید، یکسری مباحث هم باید بگوییم، اما این صفحه محرم و عاشورا با همه صفحات تاریخ متفاوت است، لذا فضای دهه فرق دارد، یکسری مسائل است که در عوالم دیگر قابل تفسیر نیست و جایش همین جا است، لذا چیزهایی که گیرتان میآید قدرش را بدانید.
حسینی در ادامه افزود: وگرنه میتوانیم تحلیلهای دیگری هم داشته باشیم، آنها هم محترم هستند مثل این که وسط دو نماز کمیل بخوانید، لذا در فضای دهه حسینی فراتر از این فضاهای معمولی است، اینقدر فراتر که ابن عباس و محمد بن حنفیه هم جا میمانند.
وی بیان کرد: این فضا متفاوت است، آن را دو دستی بگیرید و دو دستی بنوشید، یعنی سرهم بندی کنید، از دستتان میافتد «و سقاهم ربهم شرابا طهورا»، اصلا این داستان آب برای امام حسین(ع) این آب فرات است؟ یا دارد چیز دیگری میگوید؟ آن آب کجا است؟ آن که تشنه است آیا عطش با انگشتر برطرف میشود؟ چرا امام حسین(ع) انگشتر به کام علی اکبر(ع) گذاشت؟ و این که نشان داد من هم تشنهام؟ خیلی داستان در کربلا زیاد است. بنابراین «فما احلی اسمائکم»، بخشی از آن دست خود شنا است، همه لذت میبرند، مدل لذتها فرق دارد، یک لذتی ببرید که دنبال آن نارحتی و غم و انده پایان ناپذیر نباشد، لذا میآیید مجلس روضه، گریه میکنید و میسوزید، اما آخر سر، سر به سجده میگذارید و میگویید که «اللهم لک الحمد»، ما در این جا مزهای چشیدهایم که با هیج چیز عوضش نمیکنیم.
این کارشناس دینی در انتهای سخنان خود به حضرت زینب(س) اشاره و تصریح کرد: در مورد حضرت زینب(س) هم عرض کنم که خیلی زیاد ما هم در روضهها و ...، به ایشان کم بد نکردیم، یک زینبی درست کردهایم و تل زینبیه و ...، اینها چیست؟ زینب(س) قله شکوه و شکیب است و به همه عالم با افتخار میگوییم ما یک خانمی داشتیم، وقتی که همه مردان خوردند زمین، یک دختر از علی(ع) رفت بر قله شکوه و شکیب، با افتخار میگوییم اینها را که بعد خطابش را شروع کرد و با رسول الله شروع به صحبت کردن نمود، در آنجا میفرماید هدیه خاندان رسولت را از ما بپذیر، این زینب(س) است، افتخار همه آدمها است. یعنی هر وقت همه کارشان تمام شد، تازه او سر بلند میکند، لذا در کوفه که سخنرانی داشت، یک نفر که در حال کار کردن بود کار را رها کرد و تصور میکرد که علی(ع) دارد خطبه میخواند که به او گفتند نه این زینب است. «بشکسته دلی شکسته میخواند نماز/در سلسه دست بسته میخواند نماز؛ تا قامت دین خم نشود روح نماز/ با قد خمیده نشسته میخواند نماز».
انتهای پیام