به گزارش کانون خبرنگاران ایکنا، نبأ؛ سرهنگ جواد درستکار، دانشجوی دکترای روانشناسی در یادداشتی با عنوان «کودکی، بهترین دوران برای آموزش مفاهیم حجاب و عفاف» تأکید میکند که رعایت عفاف و حجاب از جمله آموزههای دینی است که باید آموزش مفاهیم آن به افراد از دوران کودکی شروع شود و خانوادهها بایستی از همان دوران به موضوع عفاف و حجاب فرزندان خود توجه ویژهای کنند. متن یادداشت جواد درستکار از این قرار است:
«آشـنا كردن كودكان و نـوجوانان با معارف و ارزشهای دينی و مذهبی يكي از اصول مهم تعليم و تربيت اسلامی است که امروزه بـا گـسترش زنـدگی اجتماعی، علمی و سياسی، ضرورت آن بيشتر احساس میشود. بنابراين، يكی از محورهای مهم و اصلی تربيت بايد عـمق بـخشيدن به آموزههای دينی در كودكان و نوجوانان باشد؛ زيرا در اين صورت است كه فرزندان از انواع آسيبهای اخلاقی و اجتماعی مـصون میمانند.
باید اذعان کرد، بسیاری از آسیبها و انحرافات که دختران و زنان جامعه میبینند، از نداشتن حجاب و عفاف آغاز میشود. بنابراین درونی کردن این ارزش در بین دختران نوجوان باعث میشود آنان در زندگی آینده خود در برابر این انحرافها، مقاومت بیشتری داشته باشند.
امروزه کارشناسان و روانشناسان بر این عقیدهاند که مناسبترین زمان برای درونیکردن ارزشهای اسلامی و تربیت دینی فرزندان دوره کودکی و نوجوانی است؛ زیرا روح آنان در این دوران انعطاف زیادی دارد و با توجه به اینکه کودك در این دوران حساسیتها و لطافتهای ویژهای دارد، باید از بهترین شیوهها بهره گرفت تا نتایج مفید و مؤثری به دست آید.
راهکارهای موثر برای نهادینه کردن حجاب و عفاف در کودکان
1) تشویق
یکی از روشهای بسیار مؤثر در نهادینه کردن حجاب و عفاف در کودکان، تشویق است. تشویق، شیوهای مناسب برای ایجاد انگیزه بهسوی کارهای مثبت است و کودك و نوجوان را به انجام رفتار نیک ترغیب میکند. مقصود از تشویق، پاسخ مثبت در برابر رفتار مطلوب کودك است که آن را به صورت ابراز مهرورزی، واگذاری مسؤلیت مناسب به کودك، دادن پاداش و... میتوان نشان داد.
برای گرایش کودکان و نوجوانان به سوی حجاب، بهتر است روش اصلی، تشویق باشد؛ زیرا تعلیم و تربیت اسلامی بر سهولت، محبت و ملاطفت تأکید دارد و از سوی دیگر، با تشویق میتوان انگیزه و میل کودك به مهر و محبت و قدردانی را تأمین و اعتماد او را جلب کرد.
2) روش الگویی
یکی از شیوههای مؤثر در نهادینه کردن حجاب و عفاف، روش الگویی است. در این روش، فرد از افراد دیگر سرمشق و الگو میگیرد و از رفتار آنان پیروی و خود را با آنان همساز میکند. در این جا باید گفت یکی از اولین کسانی که فرزندان از آنان الگو میگیرند والدین هستند و بنابر این پدران و مادران بایستی از حیث دیداری، شنیداری، گفتاری و کرداری اسوه حسنه باشند.
نوع پوشش پدر و مادر مُروج حیا، عفاف، حجاب و پاکدامنی در محیط خانه و خانواده و سپس جامعه است پدر و مادری که بدون رعایت مسائل تربیتی با نوع پوشش خود حیا و عفاف را درون خانه سرکوب میکنند و عملاً با رفتارشان بیعفتی را آموزش میدهند، حاصل عملکرد آنها فرزندان عفیف و محبوب نخواهد بود.
3)روش محبت
یکی از ابزارهای تربیتی که میتواند ما را در نهادینه کردن عفاف و حجاب در فرزندان یاری کند، محبت است که اثر آن بر روی فرد تربیت شونده عمیق و درازمدت است. در این مدت، والدین میتوانند نظریات تربیتی خود را به فرزند القا و تغییر رفتار را در آنان مشاهده کنند.
4)روش بصیرتبخشی
اگر والدین بخواهند عفاف، این مایه آرامش و زیبایی زندگی آینده کودکان و نوجوانان، در وجود آنان نهادینه شود، باید به کودکان مزایا و فواید عفاف و پاكدامنی را بیاموزند و چرایی این کار را به زبان ساده برایشان تبیین کنند. اگر پدر و مادر به شیوهای صحیح، دگرگونی درونی در کودك ایجاد کنند، تغییر رفتار و ترغیب او به سمت حفظ حجاب را خواهند دید.
تحقیق صورت گرفته از 80 درصد افراد بدپوشش که در ایستگاههای عفاف و حجاب استان اصفهان مورد مشاوره قرار گرفتند، نشان داد که بیاطلاعی از فواید و آثار پوشیدگی و پیامدهای عدم پوشش، اصلیترین عامل بد پوششی بوده است . هرچند انگیزههای دیگری نیز در رفتار آنان تأثیر داشته است.
متأسفانه باید گفت، برخی دختران بیتفاوت به حجاب، از خانوادههايی هستند که مادران در توجیه و تربیت آنان موفق نبودهاند. در نظرخواهی از این مادران، آنها گفتهاند که با وجود اعتقاد به خوبی حجاب، نتوانستهاند دلایل قانع کنندهای برای فرزندانشان بیاورند.
5) روش قصهگویی
شنیدن قصه از کارهای مورد علاقه کودکان و نوجوانان است. آنها با هیجان زیاد به داستان گوش و خود را در اختیار قصهگو قرار میدهند و تأثیر لازم را از او میپذیرند. والدین و مربیان میتوانند با بیان داستانهای مربوط به زندگی حضرت زهرا(س) و حضرت زینب(س) و همچنین بانوان پاکدامن و عفیف تاریخ، زمینه رشد شناخت کودك را فراهم سازند، با قصههای آموزنده و جذاب به ساخت الگوی معنوی ذهنی آنان بپردازند و زمینه علاقه و انگیزه آنان را در انجام مسایل معنوی فراهم آورند.
6)عادتبخشی:
یکی از شیوههای تربیتی، عادتبخشی کودکان و نوجوانان به انجام اعمال و فرایض دینی و اخلاقی است، تا در پرتو انجام و تکرار، عمل، تبدیل به عادت شده و آنگاه این عادت آرام آرام همراه با آگاهی و شناخت شود.
عمق بخشیدن و درونی کردن آموزههای دینی و اخلاقی و ملکه کردن فضائل در کودکان و نوجوانان نیازمند بهرهگیری از شیوه عادتسازی با تکنیکها و مهارت رفتاری و گفتاری است.
تربیت دینی و اخلاقی، زمانی تحقق مییابد که برنامههای تربیتی با اقبال قلبی فرزندان روبهرو شود. اگر چنین اقبالی صورت نگیرد و برنامههای تربیتی با رویگردانی و بیتوجهی روبهرو شود، تربیت ناکام خواهد ماند. برخوردهای تحکّمآمیز و امر و نهیهای لجاجت برانگیز یکی دیگر از روشهای آسیبزا در تربیت دینی و اخلاقی است. در این روش، والدین به جای صمیمیت و رفاقت با فرزندان آنها را مجبور و ملزم میکنند.
نمونه این رفتار را میتوان در گذشته برخی از زنان و دخترانی دید که امروزه از حجاب تنفر دارند، کسانی که در خانوادههای مذهبی سنتی، تربیت و از طرف خانواده مجبور به پوشیدن چادر شدند و با کوچکترین سهل انگاری از طرف خانواده تنبیه شده و در نتیجه نه تنها امروز خود از داشتن پوشش گریزان هستند، که داشتن حجاب برای فرزندان خود را ظلم به آنها میدانند.
نقش مادران در تربیت فرزندان باحجاب
عفاف بعد درونی دارد و حجاب بعد رفتاری. بنابراین از دوره کودکی ابتدا والدین و خصوصاً مادر در بار آوردن فرزندان با حجاب و عفیف دختر نقش مهمی دارند بعد هم مربیان مهماند. نمیگوییم در بزرگسالی در زمینه حجاب و عفاف اصلاً نمیتوان کاری کرد اما واقعا سخت و کمتأثیر خواهد بود. نبض اصلی و بنیادی داشتن جامعه عفیف و با حجاب در دوره کودکی و دبستان میتپد. اگر این کار را کردیم دانشگاههای با طراوت و مناسب و غنی در امر حجاب و عفاف خواهیم داشت.
در روانشناسی عوامل رفتاری شامل عوامل زیستی، روانی، اجتماعی و معنوی هستند. اگر خانمها میخواهند عفاف و حجاب را به فرزند خود آموزش بدهند، به چهار عامل گفته شده توجه کنند.
وقتی فضای ارتباطی خانواده بهگونهای است که حجاب و عفاف رعایت میشود، کودک در این فضا آنطورکه ما زندگی میکنیم تربیت میشوند. پس اگر بخواهیم به حجاب اهمیت بدهیم باید به دوران کودکی توجه کنیم چون نوزاد از بدو تولد قدرت ضبط کردن دارد.
پس از خانواده، مجامع و فضاهایی دیگری مثل مجالس محرم، مسجد و دیگر فضاهای معنوی باعث تقویت این آموزهها در کودک میشود. سپس کودک وارد اجتماع میشود و ما در سنین پایینتر فضاهای ارتباطی و انتخاب دوستان فرزندانمان را میتوانیم کنترل کنیم چون در کودکی با دوستان او که در نزدیکان، فامیل و همسایهها هستند؛ ارتباط و رفتوآمد داریم. اما بعد از اینکه سن بچه بالاتر رفت کنترل دوستان و روابط سختتر میشود. از طرفی قبل از رسیدن به جوانی ما باید کودک را با یک فهم و ارزشگذاری صحیح نسبت به عفاف و حجاب آشنا کنیم».
جواد درستکار
انتهای پیام