حجتالاسلام والمسلمین محمدعلی مهدویراد، قرآنپژوه و استاد دانشگاه تهران، در گفتوگو با ایکنا، گفت: شخصیت آیتالله طالقانی از جهات متعدد قابل توجه و تأمل است؛ البته در چهار دهه اخیر در حد شأن و شخصیت ایشان به وی پرداخته نشده است. در 30 سال قبل در مجله حوزه به شخصیت ایشان پرداختیم و وجوه حوزوی وی را برجسته کردیم که برای برخی اعجابآور بود؛ در این دوره برخی جریانات تلاش داشتند طالقانی را مصادره و بُعد حوزوی بودن وی را کمرنگ کنند، ولی ما در این مجله تلاش کردیم که نشان دهیم ایشان به معنای واقعی کلمه آخوند بود.
بیشتر بخوانید:
استاد حوزه و دانشگاه تأکید کرد: بنده پیگیری کردم و تقریباً از نظر دلایل و قرائن برای ما اثبات شد که مرحوم آیتالله عبدالکریم حائری، که بسیار در اجازه دادن مُمسِک بود، به ایشان اجازه اجتهاد داده بودند. یکی از همسایگان آیتالله طالقانی میگفت که ایشان برخی از شبها برای تهجد به حیاط خانه میآمدند و ما با صدای گریه و ناله وی در دل شب بیدار میشدیم؛ یعنی این قدر دلدادگی به خداوند داشت. همچنین گرایش مردمی و توجه وی به مسائل اجتماعی هم خیلی روشن بود.
مهدویراد با اشاره به تفسیر پرتوی از قرآن آن مرحوم و اینکه این تفسیر از جهاتی بینظیر است، افزود: البته این تفسیر در حد چند سوره مانند بقره تا مقدار اندکی از سوره نساء و جزء آخر قرآن است، ولی در همین حد هم توانمندی وی را در تفسیر نشان میدهد؛ حجتالاسلام سیدمحمود دعائی در مصاحبهای بیان کرده است که وقتی مرحوم سیدمصطفی خمینی تصمیم به تفسیر نوشتن گرفت، امام(ره) به ایشان توصیه کرد که تفسیر آیتالله طالقانی را ببینند.
استاد دانشگاه تهران با بیان اینکه تأملهای واژهشناسانه و لغوی آیتالله طالقانی عجیب است، اظهار کرد: در حالی که وی در زندان به سر میبرد و بجز سالهای آخر، که مجمعالبیان در دسترسش بود، کتابی در اختیار نداشت، ولی به قدری تأملات واژهشناسی وی دقیق است که انسان حیرت میکند.
وی گفت: مثلاً در مورد واژه انفاق در ابتدای انقلاب آن را به پر کردن خلأها معنا میکردند و میگفتند که «نفق» به معنای سوراخ است و در باب اِفعال به معنای پر کردن خلأها و سوراخهای اقتصادی میشود؛ این معنا در آن دوره با توجه به گرایش اقتصادی سوسیالیستی خیلی طرفدار داشت و دلپذیر بود و مرحوم شهید مطهری هم به این نظر گرایش داشت، ولی آیتالله طالقانی معتقد بود که انفاق به معنای سوراخ کردن است و نه پر کردن سوراخ، یعنی همان معنای اولیه واژه.
مهدویراد اضافه کرد: اینکه واژهای به باب افعال برود و معنایی را بدهد سماعی است؛ یعنی هر هیئت در باب افعال، تغییر معنایی ندارد و در هیچ متن صرفی و نحوی و لغوی نداریم که ماده «نفق» به باب افعال برود و معنای ضد آن (پر کردن سوراخ) را بدهد؛ وی معتقد است که وقتی امکانات مالی وارد زندگی فرد میشود، اگر سوراخی درست نکند که این اموال برود، سبب استغنای انسان و ابتلای به طغیان میشود.
وی افزود: در ماده «طوف» نیز تأمل عجیبی دارد و بیان کرده که جریان کفر، ضلالت و گمراهی مسیر و آغازی دارد؛ یعنی بدنه جامعه هیچ وقت یکسره مبتلا به سیاهی و تباهی نمیشود، بلکه کفر و ضلالت بدنه جامعه سطحی است و کسانی که به آن عمق میدهند، جریان خاصی هستند؛ وی «طَائِفَةٌ» را تعبیر کرده که جریان خاصی هستند که برنامهریزی میکنند و مجریان (بنده ضعیف جامعه) حتی علیه خود و مصالحشان اقدام میکنند. امام علی(ع) فرمودند: «...بهم قام لوائه»؛ به همین دلیل ایشان در نهروان وقتی مقدسمآبها شکست خوردند، فرمودند که اگر فرمانده آنان کشته شد، آنان را رها کنید؛ زیرا فرماندهی است که این جریان را راه انداخته و او از بین برود، بقیه کاری از پیش نمیبرند.
این محقق و پژوهشگر قرآن تأکید کرد: توسعه معنایی از دیگر مواردی است که آیتالله طالقانی قائل به آن بود؛ یعنی از آغاز، واژه طوری طراحی شده که گستره معنایی دارد. این موضوع با روح معنا هم متفاوت است؛ مثلاً در آیه هشتم سوره تکویر «وَإِذَا الْمَوْءُودَةُ سُئِلَتْ» معتقد است که یکی از ابعاد معنایی این ماجرا آن است که استعدادهای فروخفته از سوی استبداد و ظالمان، اجازه شکوفایی پیدا نمیکنند؛ یعنی معنا را فراتر از زنده به گور کردن چند دختر میداند.
استاد دانشگاه تهران اظهار کرد: از جمله مواردی که وی مخصوصاً در جزء آخر قرآن به آن توجه کرده، بحث موسیقای کلمات قرآن است. البته اقتضای این جزء را هم دارد؛ بعید است که ایشان آثار مصریها را با توجه به اینکه زندان بوده دیده باشد یا این آثار ممکن است در آن دوره چاپ نشده باشد؛ آیتالله طالقانی بهره زیادی از آهنگ کلمات در فهم معنا برده و مثلاً در بحث سوره عصر معتقد است که خداوند میتوانست در «إِنَّ الْإِنْسَانَ لَفِي خُسْرٍ» از واژههای خاسر، خسر و تعابیر مشابه که این معنا را برساند، استفاده کند، ولی آیتالله طالقانی از تعبیر «لفی خسر» این معنا را به دست میآورد که انسان در سراشیبی سقوط است.
مهدویراد با بیان اینکه تفسیر پرتوی از قرآن نکتههای مهم، قابل تأمل و تیزبینیهای زیادی دارد، اظهار کرد: تنها کسی که به وجه مثبت تفسیر سیداحمدخان توجه و در عین حال آن را نقد کرد، آیتالله طالقانی است؛ وی نشان داده که غیبزدایی سیداحمد خان درست نیست و به آن نقد کرده به خصوص در تعبیر «...اضْرِبْ بِعَصَاكَ الْحَجَرَ فَانْبَجَسَتْ مِنْهُ اثْنَتَا عَشْرَةَ عَيْنًا...».
وی در پایان تصریح کرد: استاد اکبر ثبوت، محقق کمشناخته شده و در عین حال هوشمند، نشان داده که تفسیر «پرتویی از قرآن» از جهات متعددی قابل تأمل است و هنوز هم این تفسیر در راستای هدف اصلی نزول قرآن، یعنی هدایت و راهنمایی انسان به قلههای معرفت، کمنظیر است.
انتهای پیام