درس‌هایی از سیره امام علی(ع) در جنگ جمل
کد خبر: 3869476
تاریخ انتشار : ۱۶ دی ۱۳۹۸ - ۱۷:۱۰
به مناسبت سالروز جنگ جمل؛

درس‌هایی از سیره امام علی(ع) در جنگ جمل

گروه اندیشه ــ جنگ جمل نخستین جنگ داخلی مسلمانان در صدر اسلام بود و سیره امام علی(ع) در برخورد با پیمان‌شکنان، پیام‌های روشنی برای وضعیت کنونی جامعه دارد.

8 درس از سیره امام علی(ع) در جنگ جمل/ در حال تکمیلامام علی(ع) در مدت کوتاهی که خلافت ظاهری جامعه مسلمانان را برعهده داشتند، جنبه‌هایی از اسلام واقعی را به نمایش گذاشتند که ابعاد پنهان «عدالت» را روشن‌تر کردند. پیام‌های این درس‌ها چنان واضح و کاربردی است که در طول تاریخ راهنمایی بلیغ برای جویندگان عدالت است.

نخستین جنگ داخلی مسلمانان
جنگ جمل نخستین جنگی بود که طرفین درگیر در آن، هر دو از مسلمانان بودند. تا پیش از این تمام جنگ‌ها با اهل کتاب و کفار و ستمگران بود و این جنگ که هر دو طرف از صحابه قدیمی حضرت رسول اکرم(ص) بودند ملاک‌های تشخیص حق و باطل را فراتر از اشخاص و عنوان‌ها تبیین کرد. در جمل از یک سو امام علی(ع) و پیروانش بودند و در سوی دیگر، لشکری به سرکردگی عایشه، همسر پیامبر اسلام(ص)، طلحه و زبیر، دو یاور قدیمی سپاه اسلام و در این فضا تشخیص حق از باطل، آزمونی بزرگ برای جامعه مسلمانان شد. آزمونی سخت که بار دیگر رفتار و سیره هر یک از رهبران طرفین، گواه بر حق و باطل بودن آنها شد. در چنین فضایی به برخی از سیره و دستورات امام علی(ع) که برای همیشه تاریخ، بر پهنه عدالت می‌درخشد؛ مروری خواهیم کرد. درس‌هایی از سیره علوی که در جامعه کنونی ما کمتر بدان پرداخته شده است:

پرهیز از جنگ‌طلبی

در مدت کوتاه خلافت حضرت(ع)، سه جنگ به ایشان تحمیل شد. جنگ‌هایی ناخواسته که هرسه آنها جنبه حفظ کیان و جان مسلمانان در اولویت اول بود. شاید همین تعدد جنگ‌ها این تصویر ناصحیح را در ذهن پدید آورد که جنگ‌طلبی در آموزه‌های اسلامی یکی از اصول پیشبرد اهداف و گسترش حکومت است. اما وقتی به سیره مولا علی(ع) و سخنانش نگاه می‌کنیم، می‌بینیم که هیچ کس همانند حضرت(ع) از جنگ نفرت نداشت و از آن گریزان نبود. این در حالی است ایشان پهلوان عرب است و آوازه او شهره دوست و دشمن است. جنگ هیچ‌گاه برای پیشبرد اهداف الهی در گزینه‌های اول نبود. نه تنها در گزینه نخست نبود بلکه آخرین گزینه بود. جایی که هیچ چاره‌ای به غیر از دفاع مسلحانه از جان و مال مسلمانان نباشد. در حالتی که دفاع مسلحانه «تنها» راه باقی مانده شود، امیرالمومنین(ع) با رشادت به استقبال جهاد مسلحانه می‌رود.

مولا علی(ع) درباره علت این جهاد فرمودند: آنچه که ما می خواهیم و در پی آنیم، اصلاح است؛ ما نمی‌خواهیم کسی را سرکوب کنیم، ما نمی خواهیم شمشیر بکشیم. اگر از ما بپذیرند و پاسخ مثبت دهند. پسر رفاعه بن رافع گفت: اگر نپذیرفتند چه می‌کنید؟ حضرت فرمودند: آنان را با دستاویز و بهانه هایی که ساز کرده اند وا می گذاریم، حق و حقوقشان را هم می دهیم، آن گاه صبر می کنیم. پسر رفاعه بن رافع گفت: اگر شما چنین کردید و آنها را با بهانه جویی‌هایشان واگذاشتید و حق شان هم دادید، بردباری هم کردید، باز راضی نشدند چه می کنید؟ حضرت فرمودند: مادامی که با ما کاری نداشته باشند ما با آنها کاری نداریم، اگر از ما دست بدارند از آنها دست می کشیم. پسر رفاعه بن رافع گفت: اگر از ما دست نکشیدند و بر ما شمشیر کشیدند، چه خواهید کرد؟ حضرت فرمودند: از خویش در برابر آنان دفاع می کنیم.

حفظ حقوق مخالفان حکومت

با اینکه لشکریان چند روز رو در روی هم آماده نبرد بودند ولی امام در روز درگیری، عمدا آغاز جنگ را به بعداز ظهر به تعویق انداخت تا با غروب آفتاب، افراد کمتری کشته شوند. امام علی شدیدا به سربازان خود توصیه کرد که زخمی ها را نکشند و آرامش زنانی که در خیمه گاه دشمن هستند را از بین نبرند: چون به قرارگاه آنها رسیدید حریمی را نشکنید و وارد خانه ای نشوید و از اموالشان چیزی برندارید.مبادا زنی را آزار دهید و او را برآشفته کنید حتی اگر آبروی شما را ببرند و به رهبران شما دشنام دهند.
هرکس در خانه اش را ببندد در امان است. هر کس بعد از جنگ سلاحش را بر زمین بگذارد در امان است و هیچ چیز از اموال آنان غنیمت گرفته نخواهد شد.

عدم اجبار به ماندن بر بیعت

طلحه و زبیر پیش از این با اختیار خود با امام علی(ع) بیعت کرده بودند اما به بهانه رفتن به حج، به لشکریان جمل در مدینه پیوستند. با اینکه امام میدانستند که رفتن آنها به حج، فقط بهانه ای برای فراهم کردن جنگ جمل است ولی باز آن دو را اجبار به ماندن نکرد و فرمود: آیا مرا فرمان میدهی که آغازگر ستم و بدی باشم پیش از آنکه نیکی نمایم و براساس گمان و تهمت مجازات کنم و به اقدام صورت نگرفته کسی را دستگیر سازم؟ هرگز به خدا سوگند هیچگاه از پیمانی که خداوند برای داوری به عدالت و ابراز حقیقت از من گرفته است، عدول نخواهم کرد.

مروان که عامل اصلی آتش افروزی در این جنگ بود پس از شکست، از طرف امام امان داده شد و از مروان خواست که همچون دیگران بیعت کند ولی مروان خودداری کرد. مروان گفت اگر با تو بیعت نکنم به من امان نمیدهی؟ امام پاسخ داد: تو در امان هستی. مروان در جواب گفت : پس تا وقتیکه مرا مجبور به بیعت نکنی، بیعت نمیکنم. امام فرمود: هرگز تو را وادار نمیکنم  زیرا اگر بیعت هم کنی آن را به راحتی خواهی شکست.

مشتاق‌ترین فرد بر حفظ وحدت امت
امام به یاران خود فرمان داد که شما آغازگر جنگ نباشید و با آنها با ملایمترین زبان و لطیفترین بیان سخن بگویید. حتی وقتی نبرد آغاز شد زبیر که به اشتباه خود پی برده بود ولی در اثر تهییج سپاه خود به لشکر امام به تنهایی حمله کرد، امام دستور داد که به او حمله نشود و راه را برایش باز گدارید زیرا او تحت فشار این کار را کرد. حملات زبیر سه بار تکرار شد ولی سربازان امام با او درگیر نشدند و با این صبوری، زبیر هم عملا خود را از صحنه جنگ کنار کشید.

گریه بر کشته‌شدگان دشمن

پس از اتمام نبرد، حضرت(ع) در میان کشته‌شدگان می‌گشتند و بر سر جنازه دشمنان خود افسوس می‌خوردند و اشک غم می‌ریختند. این صحنه هرچند از نظر ظاهری برای سپاه حق، پیروزی محسوب می‌شد اما برای امیرالمونین(ع) فتنه‌ای بزرگ بود که منجر به کشته شدن مسلمانان شد. ایشان بر نعش طلحه رسید و با احترام کنیه طلحه را استفاده کرد و فرمود: ابومحمد در این مکان غریب افتاده است. این در حالی است که طلحه با پیمان‌شکنی در حق حضرت ظلم روا داشت و سبب شد کار بدین‌جا برسد.

امام با دیدن کشته شدن مسلمانان از لشکر دشمن فرمود که به خدا دوست داشتم بیست سال پیش میمردم و شاهد چنین صحنه هایی نبودم.
ایشان بر سر نعش هر یک از سپاه دشمن که میرسید فضایل و خوبی ها او را بر زبان می آورد.

هدف وسیله را توجیه نمی‌کند

بعد از همراهی عایشه با سپاه جمل، عبدالله بن عباس پیشنهاد داد که در سپاه حضرت(ع) هم ام سلمه به عنوان یکی از همسران پیامبر اکرم(ص) همراه شود اما امام علی(ع) این پیشنهاد را نپذیرفتند. هرچند همراهی همسر پیامبر(ص) میتوانست جنبه تبلیغاتی زیادی برای لشکر امام به همراه آورد و بار تبلیغاتی حضور یکی از همسران پیامبر در سپاه جمل را خنثی کند، اما امام علی فرمود که من صلاح نمیبینم ام سلمه را از منزل بیرون آورم، آنگونه که طلحه و زبیر عایشه را بیرون آوردند.
پس از جنگ امام بر کشته شدگان هر دو طرف نماز خواند و سه روز از بصره بیرون رفتند تا مردم بصره کشته‌شدگان خود را دفن کنند.

منابع

- نهج البلاغه

- سودای پیمان‌شکنان؛ نوشته مصطفی دلشاد تهرانی؛ انتشارات دریا

یادداشت از سیدمیلاد اوصیاء

انتهای پیام
captcha