حجتالاسلام سیدنواب موسوی، مدرس حوزه علمیه لرستان در گفتوگو با ایکنا از لرستان، با تشریح فرازی از خطبه سوم نهجالبلاغه با مضمون «اَما وَ الَّذى فَلَقَ الْحَبَّةَ، وَبَرَاَ النَّسَمَةَ، لَوْلا حُضُورُ الْحاضِرِ وَ قيامُ الْحُجَّةِ بِوُجُودِ النّاصِرِ، وَ ما اَخَذَ اللّهُ عَلَى الْعُلَماءِ اَنْ لايُقارُّوا عَلى كِظَّةِ ظالِم وَ لاسَغَبِ مَظْلُوم، لاََلْقَيْتُ حَبْلَها عَلى غارِبِها، وَ لَسَقَيْتُ آخِرَها بِكَاْسِ اَوَّلِها، وَ لاََلْفَيْتُمْ دُنْياكُمْ هذِهِ اَزْهَدَ عِنْدى مِنْ عَفْطَةِ عَنْز! قَالُوا: وَ قامَ اِلَيْهِ رَجُلٌ مِنْ اَهْلِ السَّوادِ عِنْدَ بُلُوغِهِ اِلى هذَا الْمَوْضِع مِنْ خُطْبَتِهِ، فَناوَلَهُ كِتاباً، فَاَقْبَلَ يَنْظُرُ فيهِ. فَلَمّا فَرَغَ مِنْ قِراءَتِهِ قَالَ لَهُ ابْنُ عَبّاس رَضِىَ اللّهُ عَنْهُما:يا اَميرَالْمُؤْمِنينَ، لَوِ اطَّرَدْتَ خُطْبَتَكَ مِنْ حَيْثُ اَفْضَيْتَ! فَقـالَ: هَيْهاتَ يا ابْنَ عَبّاس، تِلْكَ شِقْشِقَةٌ هَدَرَتْ ثُمَّ قَرَّتْ»، اظهار کرد: خطبه سوم نهجالبلاغه غمنامه امام علی(ع) است که حال و هوای خلفای بعد از نبی مکرم اسلام(ص) را بیان میکند.
وی با اشاره به اینکه فراز پایانی خطبه سوم قصه آمدن مردم به سمت امام علی(ع) و تقاضای پذیرش حکومت آن حضرت را بیان میکند، ادامه داد: امام در حکومت خود جنگهایی چون جمل، صفین و خوارج را دارد، بهطوری که معاویه نافرمانی از امر امام علی(ع) را پیشه کرد و خوارج جاهلان خشک مغزی بودند که مارقین نام گرفتند.
موسوی با تأکید بر اینکه ریشه سه گروهی که بر علیه امام بودند، جاهطلبی و دنیاطلبی بود، یادآور شد: امام در فراز پایانی خطبه سوم نهجالبلاغه فلسفه حضور در حکومت، علل پذیرش حکومت و اهداف خود را بیان میکند.
این مدرس حوزه علمیه لرستان با اشاره به اینکه امام علی(ع) در این خطبه به خدایی که دانه را شکافت و انسان را بهوجود آورد قسم یاد میکند و بعد از آن برای آمدن به صحنه حکومت سه علت را بیان میکند، ادامه داد: اگر آمدن و در صحنه بودن مردم و یاریگری آنان نبود و اگر حجت برای من تمام نمیشد حکومت را نمیپذیرفتم، کمااینکه مردم به سطحی رسیدهاند که نسبت به سرنوشت خودشان مداخلهگری میکنند، بیتفاوت نیستند و حضور آنان مؤثر است.
وی با اشاره به اینکه سومین عامل پذیرفتن حکومت از سوی مولای متقیان عهدی بود که خداوند از عالمان گرفته است، افزود: خداوند از عالمان و دانشمندان عهد گرفته که بر شکمبارگی ظالمان و گرسنگی مظلومان حق نشستن ندارند؛ به معنای دیگر عالمان در زمان عدم وجود و فقدان عدالت اجتماعی حق نشستن ندارند.
موسوی با یادآوری اینکه حقی که مردم بر حاکم دارند این است که حاکم خیرخواه باشد، حقوق آنان را تأمین و با آموزش جهل را بزداید، اظهار کرد: حق حاکم بر مردم این است که پشت حاکم را خالی نکرده، در آشکار و پنهان ناصح و خیرخواه بوده، در صحنه باشند و فرمانبری کنند.
این مدرس حوزه علمیه لرستان با تأکید بر اینکه مظلومان و کسانی که حقشان پایمال شده در حکومت علوی بزرگ و قدرتمندان ظالمی که حق مردم را غصب کردهاند، ذلیل هستند، ادامه داد: معیار عزت و ذلت در نزد امام علی(ع) ستاندن حق است.
وی با بیان اینکه از فرمایشات امام علی(ع) چنین برداشت میشود که اگر شرایط اجتماعی مساعدت کند، عالمان حق سکوت در مقابل شکمبارگی ظالمان و گرسنگی مظلومان را ندارند، ادامه داد: اگر جز به دفاع از مظلوم نبود مولای متقیان حکومت را نمیپذیرفت چنانکه میفرماید اگر دفاع از مظلوم نبود مهار شتر را رها میکردم کمااینکه دنیای شما برای من بیارزشتر از آب بینی بز است.
موسوی با اشاره به اینکه دنیایی که اقتضای آن قدرتطلبی است در نظر امام علی(ع) به اندازه آب بینی بزی نمیارزد، اظهار کرد: دنیای ایدهآل از منظر امام علی(ع) دنیایی است که در آن بتواند حقی را به صاحب حقی برساند.
این مدرس حوزه علمیه لرستان با تأکید بر اینکه به هنگام بیان این خطبه مردی از عراق نامهای به امام علی(ع) میدهد و امام مدتی مشغول خواندن نامه میشود، مینشیند و بعد از آن ابنعباس عرض میکند یا علی(ع)، ادامه خطبه را فرمایش کنید و امام پاسخ میدهد خطبه تمام شد این آتش درونی بود که شعلهور شد و فرو نشست.
انتهای پیام