در بین جوامع بشری افراد اندیشمند و صاحبنظر برای خود و دیگران مجموعهای از بایدها و نبایدهای رفتاری را ترسیم میکنند؛ این موضوع در علم جامعهشناسی به این صورت توجیه و تبیین شده است که هر جامعهای برای تداوم بقا و ضمانت مناسبات منطقی در بین افراد، خود مجموعهای از قوانین و اصول نانوشته و نوشته را در نظر میگیرد که عموماً از آن با عنوان «ارزشها» یاد میشود.
پاسداری از ارزشهای اجتماعی بر عهده همه افراد جامعه است که گسترش و ترویج آن به «امر به معروف» و جلوگیری از فروپاشی آن به «نهی از منکر» تعبیر میشود.
در سالهای اخیر در جامعه ما فریضه امر به معروف و نهی از منکر بهعنوان وظیفهای فردی و اجتماعی مطرح و نهادینه شده است؛ در واقع پیروزی انقلاب اسلامی در ایران نه تنها دگرگونی را به دنبال داشت بلکه حاصل مجموعه گستردهای از تغییرات اجتماعی و فرهنگی بود.
قرآن و سنت ائمه معصوم(ع) انوار درخشانی را بر فریضه امر به معروف و نهی از منکر تابانید و در این میان امام علی(ع) را که از همان اوان کودکی در مکتب پیامبر اکرم(ص) پرورش یافت و در تمام مراحل بعثت، دوشادوش آن حضرت قرار داشت و به تعبیری «قرآن ناطق» است، میتوان بهعنوان میزانی بس ارزشمند در باب شناخت فریضه امر به معروف و نهی از منکر برگزید.
فریضه امر به معروف و نهی از منکر میدان وسیعی از حوزههای فردی و اجتماعی را شامل میشود، توجه بیشتر به آن نه تنها در رفع معضلات اجتماعی جامعه بلکه بر بسیاری از جنبههای دیگر حمایتهای فردی و اجتماعی ما، اثر مهمی میگذارد.
میتوان انقلاب اسلامی ایران را یکی از ثمرات مهم اصول امر به معروف و نهی از منکر در جنبههای سیاسی و حکومتی دانست که برای حفظ و گسترش آن باید واقعبینانه به آن اصول تمسک جست کمااینکه مطالعه و تحقیق درباره اصول و شیوههای توسعه امر به معروف و نهی از منکر میتواند از راههای مختلف ارزیابی شود.
در قرآن و روایات ائمه معصوم(ع) مباحث فراوانی در رابطه با امر به معروف و نهی از منکر وجود دارد که میتوان بهعنوان میزانی بس ارزشمند در باب شناخت این فریضه از آن بهره برد.
امام علی(ع) را میتوان الگوی کامل امر به معروف و نهی از منکر دانست، امر به معروف و نهی از منکر در سیره رفتاری و کرداری امامالمتقین علی(ع) تجلی عینی یافته بود و حضرت به آنچه امر میفرمود خود عامل به آن بود و از آنچه نهی میفرمود خود از آن امتناع میورزید.
امام علی(ع) به افرادی که در این امر بسیار مهم تنها حرف میزدند و اهل عمل نبودند، انتقاد کرده و فرموده است: «لعنت بر کسانی که امر به معروف و نهی از منکر میکنند و خود عامل به آن نیستند و لعنت بر آنان که نهی از منکر مینماید اما خودشان آن را انجام میدهند.» (شریف رضی، محمدبن حسین، 1378، نهجالبلاغه، ترجمه مصطفی زمانی، تهران: انتشارات نبوی، ص 301) یکی از مصادیق بسیار مهم معروف در سخنان و کردار حضرت علی(ع) بیتوجهی و عدم انس با دنیای مادی است؛ ایشان در نامهای خطاب به عمر بن عاص میفرمایند: «دنیا آدمی را از کارهای دیگر باز میدارد و دلبسته به دنیا با حرص گرفتار آن است و از آنچه به دست نیاورده یا چیزی که به دست آورده است بینیاز نمیشود و از آن پس هم از آنچه تحصیل کرده است باید جدا شود.» (دینوری، ابوحنیفه احمدبن داوود، 1364 ه. ش، اخبارالطوال، ترجمه محمود مهدویدامغانی. تهران: نشر نی، ص 203)
تقوای الهی و نهی از بیتقوایی در رأس معروفها قرار دارد و به نوعی میتوان ریشه همه آنها را در تقوا جست و متقابلاً تمام منکرات به جهتی ناشی از بیتقوایی است، امام علی(ع) بر موضوع تقوا تأکید خاصی کرده و آن را بهترین کارها نزد خداوند متعال دانسته و فرمودهاند: «شما بندگان خدا را به پرهیزکاری دعوت میکنیم؛ زیرا پرهیزکاری بهترین اموری است که بندگان خدا را به آن سفارش میکنند و بهترین کارهای به ثمر رسیده در نظر پروردگار است.» (نهجالبلاغه، سیدرضی، ص 241)
آنچه در کلام و اعمال امام علی(ع) تجسم عینی دارد، تقوای الهی و لزوم پرهیز از پیروی هوای نفس است که در خطبهها و فرمانهای حکومتی ایشان بارها بر این امر تصریح شده است، امام علی(ع) خطاب به ابنعباس میفرماید: «از هوای نفس بپرهیز که تو را از راه حق بازمیدارد و بدان آنچه به خداوند نزدیکت کند، تو را از آتش دور سازد و خدا را بسیار یاد کن و از غافلان مباش.» (مفید، شیخ ابوعبدالله محمدبن محمدبن نعمان، 1367 ه. ش، نبرد جمل، ترجمه محمود مهدوی دامغانی.تهران: نشر نی، ص 251)
در سیره عملی امام علی(ع) اوج تقوا نمایان است و هر انسانی را در برابر این خویشتنداری انسان نسبت به جاذبهها و لذاید دنیوی متحیر میسازد تا بدانجا که جوججرداق مسیحی کتاب خود را موسوم به امام علی(ع)، صدای عدالت انسانی، با ویژگی عدالت امام المتقین مینگارد و بسیاری از دیگر مستشرقان و اسلامشناسان غیر مسلمان هم بر این امر تصریح نمودهاند.
تقوای الهی در عملکرد سیاسی امام علی(ع) کاملاً بازتاب دارد و برخلاف خلفای دیگر که حسب مصلحت خود اقدام میکردند امام علی(ع) سخت مقید به شریعت بود و هیچ عمل خلاف شرعی را انجام نمیداد، حتی اگر به ضرر ایشان منجر میشد از اینرو هنگامی که شنید دشمنان، او را بیتدبیر و بیسیاست میخوانند فرمود: «اگر دین و تقوا نبود و اگر ناپسندی و مکر و خدعه نبود، من از زیرکترین مردم بودم.» (ابن ابیالحدید، عزالدین ابوحامد عبدالحمید، 1961 م. شرح نهجالبلاغه، مصر، ج 11، ص 211)
امام علی(ع) ذکر خدا را از ارکان مهم امر به معروف و غفلت از پروردگار را عاملی برای رواج منکر میداند و بهرغم تصور برخی هدف از ذکر خدا تنها به زبان جاری ساختن آن نیست بلکه آن انس با خداوند است که خود آثار گستردهای را بر زندگی شخصی و اجتماعی میگذارد، امام علی(ع) ریشه بسیاری از منکرات را در بیخبری از خدای متعال میداند و از نظر ایشان کسی که دچار غفلت از خالق هستیبخش میشود، تمام زندگانی خود را حول محور دنیای مادی و تنعمات آن قرار میدهد.
امام علی(ع) را به حق میتوان فردی ذوب شده در پروردگار دانست که در سختترین شرایط مادی از یاد خدا غافل نشد و از جمله در جنگها تنها و تنها برای رضای خدا مبارزه کرد و حتی قبل از آغاز نبرد، دشمنان خود را ارشاد و هدایت فرموده است، تلقی این انسان الهی از دنیا محلی است برای ذکر خدا و نزدیک شدن به او. همچنان که فرموده است: «دنیا سرای راستی است برای کسی که گفتار آن را باور کند و منزل سلامتی است برای کسی که آن را بفهمد و سرای توانگری است برای کسی که از آن توشه برگیرد و سجدهگاه دوستان خدا و فرودگاه وحی او و نمازگاه فرشتگانش و تجارتخانه دوستانش است که رحمت را در آن به دست آورده و بهشت را بدان سود بردهاند.» (یعقوبی، احمد بن اسحاق، 1371 ه. ش، تاریخ یعقوبی، ترجمه محمدابراهیم آیتی، تهران: شرکت انتشارات علمی و فرهنگی، ج 2.ص 129)
امام علی(ع) در همه زمانها و مکانها در محضر خدا حاضر و مشغول عبادت بود، هنگام نماز و نیایش که فرا میرسید لرزش بر اندامش میافتاده گویی که هول و هراس عجیبی او را در ربوده باشد در عین حال چهرهای گشاده و متبسم داشت؛ زیرا نیک میدانست خداوند کریم چهرههای عبوس و گرفته را دوست نمیدارد.
امام علی(ع) یقین داشت آنکه عبودیت خدا را حقیقتاً پذیرفت باید در محراب زندگی نیز همه شیاطین را کنار زند و تنها در مقابل دستگاه الهی بایستد و لذا از دیگر الههها و معبودهای خودپرستی، خودمحوری، جاهطلبی، برتریجویی و دنیاپرستی اجتناب نماید.
متأسفانه در طول تاریخ به جز گروههایی از مردم، عده کثیری دنیای خود را به آخرت ترجیح دادهاند و اغلب تعداد یاران پیامبران و جانشینان شایسته آنها(آمران به معروف) از عده ستمکاران و طاغوتیان(ناهیان از منکر) کمتر بوده است، ترک امر به معروف و نهی از منکر نتایج ناخوشایندی را به دنبال دارد؛ امام در آخرین لحظات حیات خود در این باره فرموده است: «امر به معروف و نهی از منکر را ترک نکنید که بر اثر ترک امر به معروف و نهی از منکر، ستمگران بر شما مسلط میشوند سپس دعا میکنید و خدا اجابت نمیفرماید.»
آثار و برکات امر به معروف و نهی از منکر در یک جامعه اسلامی، از نظر امام علی(ع) بسیار گسترده و حیاتی است و از سیره امام در این باره چنین برداشت میشود که این فریضه الهی مشتمل بر دو مقوله بسیار مهم آثار اجتماعی و آثار فردی است، در شرایطی که مؤمنین بتوانند در جامعه نهی از منکر نمایند، زمینه بیعدالتی نیز از بین خواهد رفت، زیرا در این صورت نظارت عمومی وجود دارد و امام میفرماید: «امر به معروف و نهی از منکر با برگرداندن مظالم به صاحبان اصلی آن و مخالفت با ستمگر همراه است.»
در جامعهای که آمرین به معروف و ناهیان از منکر فعال باشند، بهترین شرایط برای اجرای قوانین اسلام فراهم خواهد شد و البته عکس آن نیز صادق است، از نظر امام علی(ع) امتناع از نهی از منکر سبب فراگیر شدن فساد در جامعه میشود و به تبع آن، کسی هم از رواج آن جلوگیری نخواهد کرد پس در این شرایط چگونه میتوان قوانین اسلام را به نحو صحیح اجرا کرد.
در نظر امام علی(ع) با رواج و تقویت معروف و جلوگیری از منکر، فاسدان و زورگویان عرصه چندانی برای خود نمیبینند و واضح است که جبهه مؤمنان نیز تقویت میشود، امام علی(ع) در این رابطه فرموده است: «هر کس امر به معروف کند، مؤمنان را قدرتمند میسازد.»
امام علی(ع) بیتوجهی به منکر و جلوگیری نکردن از آن را سبب انفصال قرآن و عاملان به آن، به کنار نهادن قرآن و پیروان آن و حاکمیت دشمنان خدا بر روی زمین میداند و عکس اجرای این فریضه الهی را موجب رواج تقوای الهی، ذکر خدا و کشف حقایق قلمداد مینماید، امام علی(ع) راه آگاه ساختن نادان را در امر به معروف و نهی از منکر میدانند که از این طریق امکان اصلاح وی نیز فراهم میآید کمااینکه در این رابطه میفرماید: امر به معروف و نهی از منکر، مرگ انسان را نزدیک نمیکند و رزق او را کاهش نمیدهد.
از جمله ویژگیهای آمرین به معروف و ناهیان از منکر از نگاه امام علی(ع) میتوان به شناخت داشتن نسبت به معروف و منکر، عامل بودن، اعتقاد درونی و راسخ به انجام معروف و ترک از منکر، شجاعت، مهربانی با مردم و داشتن رفتار صحیح و پرهیز از تبعیض بین مردم، تقوای الهی و صبر اشاره کرد، امام علی(ع) معتقد است در مسیر امر به معروف و نهی از منکر نباید از زبان شماتتکنندگان و افراد مأیوس تزلزل به خود راه دهیم بلکه باید ذکر خدا را در اجرای این فریضه وجهه خویش سازیم و در برابر آزار دیگران مقابله به مثل نماییم.
اینکه لازمه امر به معروف و نهی از منکر بصیرت در دین و بصیرت در عمل است، آنچه که سبب پرتوافشانی چهره حضرت علی(ع) در انجام این فریضه شده است بصیرت کافی ایشان در دین و عمل، مسئولیتشناسی، پایبندی به معروف و دوری از منکر ـ و لو به قیمت از دست دادن مقام خلافت ـ و یا حتی خانهنشینی است کمااینکه امام علی(ع) علت سکوت خود را بعد از رحلت پیامبر اکرم(ص) نهی از اختلاف و پراکندگی مسلمانان و تسلط کفر بیان میفرماید.
امام علی(ع) آرمان بشریت است، اوامر امام علی(ع) در راستای اوامر الهی و نواهی او نیز به همینگونه بود، بسیاری از حاکمان و سیاستمداران در طول تاریخ شعارهای زیبا و جذابی را مطرح کردهاند حال آنکه پس از دستیابی به قدرت، آنها را به فراموشی سپردند و برای حفظ منافع خود بر اریکه قدرت، به شکلهای دیگری عمل کردند اما امام علی(ع) حتی به قیمت تحلیل رفتن نیروها و نهایتاً شهادت خویش دست از عمل به احکام قرآن و سنت پیامبر اکرم(ص) برنداشت.
یادداشت از سیدعلاءالدین شاهرخی، مدرس تاریخ اسلام دانشگاه لرستان
انتهای پیام