نام «علی» را چه کسی بر روی امیرالمؤمنین(ع) گذاشت؟
کد خبر: 4036638
تاریخ انتشار : ۲۶ بهمن ۱۴۰۰ - ۱۳:۴۶

نام «علی» را چه کسی بر روی امیرالمؤمنین(ع) گذاشت؟

عضو هیأت علمی دانشگاه تبریز در خصوص ماجرای انتخاب نام مبارک امام علی(ع) می‌گوید: موضوع نامگذاری حضرت امیرالمؤمنین(ع)، از جمله ویژگی‌هایی است که تنها در مورد ایشان صدق می‌کند؛ به‌طوریکه نام مبارک «علی» از عالم غیب بر ایشان برگزیده شد و در واقع قبل از ولادت حضرت علی (ع) نام مبارک ایشان در تمامی کتب آسمانی بوده است و هزاران سال قبل از خلقت او در تمام آسمان‌ها و ابواب جنب و عرض حق تعالی نام «علی» ثبت شده بود؛ همچنین نام مبارک امیرالمومنین(ع) همراه با نام گرامی رسول اکرم (صلّی الله علیه و آله) به عنوان نبی و امام نزد پروردگار عالم و نیز همه کتب آسمانی ثبت و ضبط بوده است و بر این مطلب فریقین از شیعه و اهل سنن گواهی داده اند!

علی(ع)، مدرس حوزه و دانشگاه، آذربایجان شرقی

حجت‌الاسلام عبدالرضا لطفی، عضو هیأت علمی دانشگاه تبریز در گفت‌وگو با ایکنا از آذربایجان‌شرقی، در خصوص ماجرای انتخاب نام مبارک امام علی(ع) می‌گوید: موضوع نامگذاری حضرت امیرالمؤمنین(ع)، از جمله ویژگی‌هایی است که تنها در مورد ایشان صدق می‌کند؛ به‌طوریکه نام مبارک «علی» از عالم غیب بر ایشان برگزیده شد و در واقع قبل از ولادت حضرت علی (ع) نام مبارک ایشان در تمامی کتب آسمانی بوده است و هزاران سال قبل از خلقت او در تمام آسمان‌ها و ابواب جنب و عرض حق تعالی نام «علی» ثبت شده بود؛ همچنین نام مبارک امیرالمومنین(ع) همراه با نام گرامی رسول اکرم (صلّی الله علیه و آله) به عنوان نبی و امام نزد پروردگار عالم و نیز همه کتب آسمانی ثبت و ضبط بوده است و بر این مطلب فریقین از شیعه و اهل سنن گواهی داده اند!

وی ادامه داد: محمد بن جریز طبری در تفسیر کبیر خود و ابن عساکر در تاریخ خود ضمن ترجمه‌ حالات امام علی (ع)، همچنین محمد بن یوسف گنجی شافعی ضمن باب ۶۲ کفایت الطالب، حافظ ابوبغیم در حلیة الاولیاء و شیخ سلیمان بلخی حنفی در نیابیع المودة به نقل از ذخائر العقبی امان الحرم الشریف احمد بن عبدالله طبری شافعی هنگی مستند از ابوهریره نقل کرده‌اند که رسول گرامی اسلام (ص) فرمودند: «مَکتوبٌ عَلی ساقِ العرش لا إله إلّا اللّه وَحدَهُ لاشَریکَ لَهُ و مُحَمَّدٌ عَبدی و رَسُولی أَیَّدتُهُ بِعَلیّ بنِ أبی طالبٍ؛ بر ساق عرش این کلمات مقدس نوشته شده که خدایی نیست مگر ذات ذوالجلال الله که یگانگی بدون شریک است و محمد (ص) بنده و رسول من است که او را به علی بن ابیطالب (ع) تأیید نمودم».

لطفی می‌افزاید: حضرت علی (ع) نخستین فرزند خانواده هاشمی است که پدر و مادر او هر دو فرزند هاشم‌اند. پدرش ابوطالب فرزند عبدالمطلب فرزند هاشم بن عبدمناف است و مادر او فاطمه دختر اسد فرزند هاشم بن عبدمناف است. خاندان هاشمی از لحاظ فضائل اخلاقی و صفات عالیه انسانی در قبیله قریش و در طوایف عرب، زبانزد خاص و عام بوده است. فتوت، مروت و شجاعت از فضایل دیگری است که اختصاص به بنی هاشم داشته است و هر یک از این فضیلت‌ها در مرتبه عالی در وجود مبارک حضرت علی (ع) موجود بوده است.

این مدرس حوزه و دانشگاه، اظهار می‌کند: حضرت علی (ع) تا سه سالگی نزد پدر و مادرش بود و از آنجا که خداوند می‌خواست ایشان به کمالات بیشتری نائل آید، پیامبر اکرم (ص) وی را از بدو تولد تحت تربیت غیرمستقیم خود قرار داد تا آنکه، خشکسالی عجیبی در مکه واقع شد و حضرت ابوطالب عموی پیامبر با چند فرزند و با هزینه‌ سنگین زندگی روبرو شد که پیامبر(ص) با مشورت عموی خود عباس توافق کرد که هر یک از آنان فرزندی از ابوطالب را نزد خود ببرند تا گشایشی در کار او باشد و اینگونه پیامبر(ص)، علی (ع) را به خانه خود برده و علی(ع) به طور کامل در کنار پیامبر(ص) قرار گرفت.

وی می‌افزاید: در حدیثی زیبا که علی فقیه شافعی همدانی در مودة القربی نقل نموده است، رسول اکرم (ص) به امام علی (ع) فرمودند: در شب معراج و وقتی که به بیت المقدس رسیدم، بر صخره آن یافتم «لا إِلهَ إِلّا اللَّهُ مُحَمَّدٌ رَسُولُ اللَّه، أیّدُتُهُ بِعَلیٍّ وزیرِه»؛ یعنی لا إِلهَ إِلّا اللَّهُ محمد(ص) رسول خداست او را به علی(ع) وزیر او تایید نمودم؛ همچنین وقتی به سدرة المنتهی رسیدم، دیدم ثبت شده است: «إِنّی أَنا اللّهُ، لا إِلهَ إلّا أنا وَحدی، مُحمّدٌ صفوَتی مِن خَلقی، أَیَّدتُه بعلیٍّ وزیرِه، و نَصرتُه بِه»، یعنی به درستی که من خدایی هستم که غیر از من خدای یگانه ای نیست و محمد(ص) حبیب من است از میان خلق که او را به علی(ع) که وزیر اوست، تایید و یاری نمودم.

لطفی، می‌گوید: بر اساس این حدیث از دیگر محل‌هایی که پیامبر(ص) نام علی(ع) را در کنار نام خود دیده است، عبارت است عرش رب العالمین که بر قوائم آن نوشته شده است «إِنّی أَنا اللّهُ، لا إِلهَ إلّا أنا وَحدی، مُحمّدٌ صفوَتی مِن خَلقی، أَیَّدتُه بعلیٍّ وزیرِه، و نَصرتُه بِه» و در نهایت وقتی که به بهشت رسیدم دیدم بر در بهشت نوشته شده «إِنّی أَنا اللّهُ، لا إِلهَ إلّا أنا وَحدی، مُحمّدٌ صفوَتی مِن خَلقی، أَیَّدتُه بعلیٍّ وزیرِه، و نَصرتُه بِه».

عضو هیئت علمی دانشگاه تبریز، همچنین می‌گوید: علی (ع) نخستین فرد ایمان آورنده به پیامبر (ص) است و ابن ابی الحدید در این باره می‌گوید: «بدان که در میان اکابر، بزرگان و متکلمین گروه معتزله اختلافی نیست که علی بن ابیطالب نخستین فردی است که به اسلام ایمان آورده و پیامبر خدا را تایید کرده است.»

وی ادامه می‌دهد: پس از وحی خدا و برگزیده شدن حضرت محمد (ص) به پیامبری و سه سال دعوت مخفیانه، سرانجام پیک وحی فرا رسید و فرمان دعوت همگانی داده شد که در این میان تنها حضرت علی (ع) مجری طرح‌های پیامبر (ص) در دعوت الهی و تنها همراه و دلسوز آن حضرت در ضیافتی بود که وی برای آشناکردن خویشاوندان خود با اسلام و دعوت آن‌ها به دین خدا ترتیب داد؛ به‌طوریکه پیامبر(ص) در این ضیافت از حاضران سؤال کرد «چه کسی از شما مرا در این راه کمک می‌کند تا برادر، وصی و نماینده‌ من در میان شما باشد؟» که تنها علی (ع) پاسخ داد «ای پیامبر خدا من تو را در این راه یاری می‌کنم» و پیامبر بعد از سه بار تکرار این سؤال و شنیدن همان جواب فرمود «ای خویشاوندان و بستگان من، بدانید که علی برادر، وصی و خلیفه‌ی پس از من در میان شمااست».

وی  می‌افزاید: از افتخارات دیگر حضرت علی (ع) این است که با شجاعت کامل برای خنثی کردن توطئه مشرکان مبنی بر قتل رسول خدا، در بستر ایشان خوابید و زمینه هجرت پیامبر را آماده سازد.

عضو هیأت علمی دانشگاه تبریز خاطرنشان می‌کند: علی (ع) بعد از هجرت و در مدینه نیز ملازم رسول اکرم (ص) بود و آن حضرت در هیچ خلوت و جلوتی علی را کنار نزده و یگانه دختر محبوب خود فاطمه (س) را به وی تزویج نمود و در موقعی که میان اصحاب خود عقد اخوت می‌بست او را برادر خود قرار داد.

وی در ارتباط با نقش امام علی(ع) در جنگ‌های صدر اسلامی نیز می‌گوید: حضرت علی (ع) به‌جز جنگ تبوک که به دستور پیامبر در مدینه مانده بود، در تمامی جنگ‌هایی که پیغمبر اکرم (ص) شرکت کرده بود حاضر شده و در هیچ جنگی پای به عقب نگذاشته و از هیچ حریفی روی نگردانید و هرگز با پیامبر (ص) مخالفت نکرد چنانچه آن حضرت فرمود: « هرگز علی از حق و حق از علی جدا نمی شود».

لطفی اظهار می‌کند: ضبط و کتابت وحی (قرآن)، تنظیم بسیاری از اسناد تاریخی و سیاسی و نوشتن نامه‌های تبلیغی و دعوتی از کارهای حساس و پر ارج امام علی(ع) بود و ایشان آیات قرآن را ضبط می‌کرد و به همین علت است امام علی(ع) از کاتبان وحی و حافظان قرآن به شمار می‌آید.

مدرس حوزه و دانشگاه، در تشریح واقعه‌ غدیر خم نیز می‌گوید: پیامبر (ص) بعد از اتمام مراسم حج در آخرین سال عمر پر برکت خود در راه برگشت در محلی به نام غدیرخم در نزدیکی جحفه دستور توقف داد، زیرا پیک وحی فرمان داده بود که باید رسالت خود را به اتمام برساند؛ پس از نماز ظهر پیامبر(ص) بر بالای منبری از جهاز شتران رفت و فرمود «ای مردم ! نزدیک است که من دعوت حق را لبیک گویم و از میان شما بروم درباره من چه فکر می‌کنید؟» مردم گفتند «گواهی می‌دهیم که تو آیین خدا را تبلیغ می‌کردی» پیامبر فرمود «آیا شما گواهی نمی‌دهید که جز خدای یگانه، خدایی نیست و محمد بنده خدا و پیامبر اوست؟» مردم گفتند «آری، گواهی می‌دهیم.» سپس پیامبر (ص) دست حضرت علی (ع) را بالا گرفت و فرمود «ای مردم! در نزد مؤمنان سزاوارتر از خودشان کیست؟» مردم گفتند «خداوند و پیامبر او بهتر می‌دانند» سپس پیامبر فرمود «ای مردم! هر کس من مولا و رهبر او هستم، علی مولا و رهبر اوست». و این جمله را سه بار تکرار کردند و سپس مردم این انتخاب را به حضرت علی (علیه السّلام) تبریک گفته و با وی بیعت کردند.

وی در این خصوص می‌گوید: پس از رحلت پیامبر و به علت شرایط خاصی که به‌وجود آمده بود، علی (ع) از صحنه‌ اجتماع کناره گرفته و سکوت اختیار کرد به‌طوریکه نه در جهادی شرکت می‌کرد و نه در اجتماع به طور رسمی سخن می‌گفت و شمشیر خود را در نیام کرده و به وظایف فردی و سازندگی افراد می‌پرداخت.

مدرس حوزه و دانشگاه تاکید می‌کند: آن حضرت در خلافت خود که تقریبا چهار سال و ۹ ماه طول کشید، سیرت پیامبر اکرم (ص) را داشت و به خلافت خود صورت نهضت و انقلاب داده و به اصلاحات پرداخت و البته این اصلاحات به ضرر برخی از سودجویان تمام شد. همچنین در زمان خلافت علی (ع) جنگ‌های فراوانی از جمله صفین، جمل و نهروان که هر یک پیامدهای خاصی به دنبال داشت، رخ داد.

وی ادامه می‌دهد: بعد از سرکوب خوارج بعد از جنگ نهروان، برخی از خوارج از جمله عبدالرحمان بن ملجم مرادی، ابن عبدالله تمیمی و عمرو بن بکر تمیمی در یکی از شب‌ها گرد هم آمدند و اوضاع آن روز و خونریزی‌ها و جنگ‌های داخلی را بررسی کرده و به این نتیجه رسیدند که علی(ع)، معاویه و عمروعاص باعث این خونریزی‌ها و برادرکشی‌ها هستند و اگر این سه نفر از میان برداشته شوند، مسلمانان تکلیف خود را خواهند دانست و سپس با هم پیمان بستند که هر یک از آنان متعهد کشتن یکی از سه نفر گردد که ابن ملجم لعین، متعهد قتل امام علی (ع) شد و در شب نوزدهم ماه رمضان در حالیکه حضرت علی (ع) در سجده بودند، ضربتی بر فرق مبارک آن حضرت وارد ساخت که علی(ع) فرمود: « فُزتُ وَ رَبِّ الکَعبَة ... به خدای کعبه سوگند که رستگار شدم».

عضو هیأت علمی دانشگاه تبریز می‌گوید: صفات علی (ع) چنان شکوهمند است که صاحبان خرد را به تحسین و اعجاب واداشته است و شخصیت این امام نیز جامع اضداد است و همین ویژگی موجب شد، بعضی افراد درباره او سرگردان بمانند و نتوانند عظمت وجودی و شکوه ذاتی آن حضرت را درک کنند و درباره اش به افراط و تفریط می روند و چه زیبا سروده است شهریار که« نه خدا توانمش گفت نه بشر توانمش خواند / متحیرم چه نامم شَه مُلک لافتی را»

وی در ادامه در خصوص منابع روایی فضائل امیرالمؤمنین(ع) نیز تاکید می‌کند: «حدیث سد الابواب» یکی از این احادث است که علامه امینی در الغدیر قبل از ذکر این احادیث می‌نویسد: «پیشوایان اهل سنت با سندهای صحیح و فراوان حدیث سد الابواب را از جمعی از صحابه که تعداد آنها به حدی است که تواتر را ثابت می‌کند نقل کرده‌اند.» همچنین «حدیث یوم الدّار» که مرحوم علامه مجلسی در کتاب بحارالانوار ج۱۸، ص۱۹۱ – ۱۹۳، اسناد این حدیث را به نقل از کتاب امالی و تفسیر فرات، نقل کرده است.

وی افزود: حدیث منزلت که در منابع متعدد تاریخی و روایی و کلامی از جمله کلینی، الکافی، ۱۴۰۷ق، ج۸، ص۱۰۷، مسند احمد بن حنبل، ج۱، ص۲۷۷ ذکر شده است؛ حدیث غدیر خم که حضور ۱۰ ها هزار نفر از صحابه پیامبر در واقعه غدیر موجب شد افراد فراوانی آن را نقل و در کتاب‌های حدیثی ثبت و ضبط نمایند و راویان این حدیث آنقدر فراوانند که بسیاری از دانشمندان شیعه و اهل سنت را بر آن داشته که در بیان صحت و تواتر این حدیث آن کتاب‌های مستقلی تألیف نمایند.

لطفی همچنین یادآور می‌شود: حدیث ثقلین نیز با سندهای متعدد و عبارت‌های گوناگون از زبان چندین صحابه پیامبر(ص) در منابع روایی شیعه و اهل سنت نقل شده است و بحرانی صاحب کتاب غایة المرام و حجة الخصام نیز این حدیث را به ۳۹ طریق از کتاب‌های اهل سنت نقل کرده است و حدیث باب مدینه علم پیوند برادری میان امام علی(ع) و پیامبر(ص) جزو متواترات تاریخی است که به‌جز منابع شیعی، بسیاری از منابع اهل سنت نیز این واقعه را نقل کرده‌اند که علامه امینی در کتاب الغدیر به ۵۰ مورد از آنها اشاره کرده است (امینی، الغدیر، ۱۴۱۶ق، ج۳، ص۱۶۲-۱۸۰)

عضو هیئت علمی دانشگاه تبریز خاطرنشان می‌کند: دسته دوم از فضایل و مناقب آن حضرت فضایل نفسانی و معنوی ایشان است که در سرتاسر زندگانی ایشان معروف و مشهود بود و این صفات و خصال چنان برجسته و نمایان بود که کسانی حتی در ایام حیات ایشان از جاده صواب منحرف شده و مقام ایشان را تا درجه خدایی بالا برده‌اند.

وی می‌گوید: شجاعت فوق بشری، مهارت نظامی، قدرت فرماندهی و اعجاز ذوالفقار در تحکیم اساس اسلام شهرت جهانی دارد و همچنین نظارت سیاسی، نظامی، اقتصادی، اجتماعی و اهتمام ایشان به نشر علم و ادب و آموزش جوانان و نیز احاطه‌ی ایشان به همه‌ی علوم این حضرت را دانشمندترین و دادگرترین زمامدار تاریخ معرفی کرده است.

لطفی یادآور می‌شود: امیرالمؤمنین(ع) بنیانگذار علم نحو بود و بدین طریق زبان عربی را از سقوط حفظ کرده و آن‌را به‌صورت زبان کامل و رسمی اسلام درآورد بعلاوه، کلام ایشان نمونه اعلای فصاحت و درس بلاغت بود به‌طوریکه سخن شناسان کلام آن حضرت را فروتر از کلام الهی اما برتر از کلام انسانی تعریف کرده ‌اند و در قوت استدلال، آرایش کلام، ترسل و رسایی، ایجاز و جامعیت و پند و موعظه نظیر نداشته و در هر باب که زبان می‌گشود آن‌را به کمال می‌رسانید.

حجت الاسلام لطفی در پایان تاکید می‌کند: باید برای تماشای اعجاز بیان علی(ع) به نهج البلاغه رجوع کرد و خطبه‌های ایشان را در باب خلقت عالم، مقام رسول اللّه(ص) و عترت ایشان، دفاع از حقوق خود، تشویق به جهاد و نامه‌های ایشان را به معاویه و وصفی را که از طاوس و خفاش و دنیا و خانه شریح قاضی و احوال مؤمنان و منافقان نموده مطالعه کرده و دستور العمل‌های امام علی(ع) را به مالک اشتر و محمد بن ابی بکر-استانداران مصر- و رهنمودهای حضرت خطاب به فرمانداران، عاملان و مأموران خراج، قاضیان، سپاهیان و سایر مأموران دولت که در نهج البلاغه مندرج است، خواند تا تفاوت کلام علی (ع) با دیگران معلوم شود و مشخص شود که چرا رسول اللّه (ص) ایشان را ولی اللّه و امیر المؤمنین معرفی کرده اند.

انتهای پیام
captcha