انسان متقی به خاطر ذات احسان، به دیگران نیکی می‌کند
کد خبر: 4083719
تاریخ انتشار : ۱۵ شهريور ۱۴۰۱ - ۱۷:۵۳
حجت‌الاسلام حاج‌علی‌اکبری بیان کرد:

انسان متقی به خاطر ذات احسان، به دیگران نیکی می‌کند

حجت‌الاسلام حاج‌علی‌اکبری ضمن تببین عبارت «ایثار التفضل» تصریح کرد: وقتی قلب انسان آراسته به تقوا شود یعنی به نور تقوا روشن شود احسان را به خاطر ذات احسان دوست دارد و در برابر آن توقع احسان متقابل ندارد.

به گزارش ایکنا، جلسه شرح صحیفه سجادیه با محوریت دعای بیستم صحیفه سجادیه با سخنان حجت‌الاسلام والمسلمین محمدجواد حاج علی‌اکبری، رئیس شورای سیاست‌گذاری ائمه جمعه، طبق روال هر هفته، شامگاه دوشنبه، 14 شهریورماه در مجموعه فرهنگی سرچشمه برگزار شد که گزیده آن را در ادامه می‌خوانید؛

«اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ، وَ حَلِّنِی بِحِلْیةِ الصَّالِحِینَ، وَ أَلْبِسْنِی زِینَةَ الْمُتَّقِینَ، فِی بَسْطِ الْعَدْلِ، وَ کظْمِ الغَیظِ، وَ إِطْفَاءِ النَّائِرَةِ، وَ ضَمِّ أَهْلِ الْفُرْقَةِ، وَ إِصْلَاحِ ذَاتِ الْبَینِ، وَ إِفْشَاءِ الْعَارِفَةِ، وَ سَتْرِ الْعَائِبَةِ، وَ لِینِ الْعَرِیکةِ، وَ خَفْضِ الْجَنَاحِ، وَ حُسْنِ السِّیرَةِ، وَ سُکونِ الرِّیحِ، وَ طِیبِ الْمُخَالَقَةِ، وَ السَّبْقِ إِلَی الْفَضِیلَةِ، وَ إِیثَارِ التَّفَضُّلِ، وَ تَرْک التَّعْییرِ، وَ الْإِفْضَالِ عَلَی غَیرِ الْمُسْتَحِقِّ، وَ الْقَوْلِ بِالْحَقِّ وَ إِنْ عَزَّ، وَ اسْتِقْلَالِ الْخَیرِ وَ إِنْ کثُرَ مِنْ قَوْلِی وَ فِعْلِی، وَ اسْتِکثَارِ الشَّرِّ وَ إِنْ قَلَّ مِنْ قَوْلِی وَ فِعْلِی، وَ أَکمِلْ ذَلِک لِی بِدَوَامِ الطَّاعَةِ، وَ لُزُومِ الْجَمَاعَةِ، وَ رَفْضِ أَهْلِ الْبِدَعِ، وَ مُسْتَعْمِلِ الرَّأْی الْمُخْتَرَع.»

«ایثار تفضل» چهاردهمین عنوانی است که در این فراز از دعا مطرح شده است. معنای ایثار معلوم است؛ به معنای ترجیح دادن و برگزیدن است. البته ایثار در فرهنگ ما به معنای ترجیح دادن دیگران بر خویشتن است. این در حالی است که معنای ایثار وسیع‌تر است و به معنای کلی ترجیح دادن و انتخاب کردن است.

وقتی می‌خواهیم به دیگران خیری داشته باشیم و احسان کنیم دو صورت دارد: یکی اینکه من به کسی خوبی می‌کنم که قبلا به من خوبی کرده یا امید دارم بعدا به من خوبی کند یعنی توقع متقابل دارم. فرض دوم این است که نسبت به دیگران احسان می‌کنم بدون هیچ سابقه‌ای و بدون هیچ لاحقه‌ای. به عبارت دیگر در برابر احسانی که می‌خواهم انجام بدهم هیچ توقعی از طرف مقابل ندارم. این مورد دوم را تفضل می‌نامند. پس احسان دو جلوه عمومی دارد که جلوه دوم آن که در آن هیچ توقعی وجود ندارد تفضل نامیده می‌شود. ما در این فراز از دعا از خداوند رسیدن به مرتبه ایثار تفضل می‌خواهیم یعنی بدون توقع به دیگران احسان کنیم.

فضای زیست انسان متقی به چنین فضیلتی یعنی احسان بدون توقع آراسته می‌شود. اگر کسی به این فضیلت موفق شود خیلی شیرین است. متاسفانه سطح ما خیلی پایین است و نهایتا پاداش خوبی دیگران را با خوبی می‌دهیم. وقتی در فضای مکارم وارد ‌شویم که بخش بالاتری از فضیلت‌ها است اینگونه می‌شود که انسان بدون احسان دیگران و صرفا به خاطر ذات احسان به آنها احسان می‌کند.

امام سجاد(ع) در دعای بیست و یکم می‌فرماید: تقوای خودت را به قلبم بچسبان. وقتی قلب انسان آراسته به تقوا شود یعنی به نور تقوا روشن شود این روشنایی یک ظرفیتی در انسان به وجود می‌آورد، یک اتفاقی در وجود او می‌افتد و آن این است که شما خوبی‌ها و فضیلت‌ها را برای ذات خوبی‌ها و فضیلت‌ها می‌خواهید. این دیگر مشروط نیست. احسان را برای خودش می‌خواهید و خودش برایتان مطلوبیت پیدا می‌کند و می‌پسندید در رفتارتان این زیبایی وجود داشته باشد آن هم به خاطر ذات این زیبایی. این از برکت تقوا است. وقتی قلب انسام متقی شد جمال حق را و جلوه‌هایش را به خاطر همان زیبایی و حسن و جمالش دوست می‌دارد و دوست داشتنش مشروط نیست.

ایثار تفضل در سیره اهل بیت(ع)

این کلمه ایثار تفضل دقیقا معنایش همین است یعنی من جزء کسانی باشم که این احسان و خیررسانی را به خاطر ذات احسان، ذات خیر انجام دهم و چشم طمع نداشته باشم که طرف مقابل حتما زبان شکر داشته باشد یا رفتار شاکرانه داشته باشد.

قرآن با کلمه «لا نرید» از این حققت پرده برمی‌دارد و می‌فرماید: «إِنَّمَا نُطْعِمُكُمْ لِوَجْهِ اللَّهِ لَا نُرِيدُ مِنْكُمْ جَزَاءً وَلَا شُكُورًا؛ ما براى خشنودى خداست كه به شما مى ‏خورانيم و پاداش و سپاسى از شما نمى‏ خواهيم». «لانرید» یعنی اصلا در باطن ما چنین درخواستی وجود ندارد. به قول طلبه‌ها مبادی تصوریه‌اش هم منتفی است. «لوجه الله» خیلی تعبیر لطیفی است. یعنی چون خدای متعال احسان و اطعام را دوست دارد، ما این کار را برای او انجام دادیم لذا از شما هیچ توقعی نداریم. این ایثار تفضل است.

در محور ارتباط انسان با خداوند چون نسبت فقیر علی الاطلاق با غنی مطلق است، یک فصل عمومی وجود دارد و یک فصل خاص. در فصل عمومی می‌گویند برای پاداش از خداوند کار کنید. پس در ارتباط با خدا انسان بر اساس اجرخواهی کار می‌کند منتهی این ارتباط، ارتباط عمومی بندگان با خداوند است ولی از این بالاتر عبادت احرار است. در این مرتبه بنده به پروردگار می‌گوید این کار را فقط به خاطر خودت انجام می‌دهم و نگاهم به پاداش نیست. این رتبه خیلی بالایی است.

انتهای پیام
captcha