به گزارش ایکنا، حجتالاسلام والمسلمین جواد محدثی، استاد حوزه علمیه، شامگاه 17 شهریورماه در نشست علمی «بررسی سیره اخلاقی، معنوی و عرفانی امام حسین(ع)» از سلسله نشستهای درسگفتار تخصصی عاشورا که از سوی مؤسسه آموزش عالی حوزوی امام خمینی(ره) برگزار شد، گفت: ائمه(ع) برای ما الگو هستند و قول و فعل و تقریر آنها برای ما حجت است، یعنی در مشق زندگی باید به آنها به عنوان سرمشق نگاه کنیم، امام حسین(ع) یک الگوی همه جانبه است و جنبههای الگویی او را هم باید بشناسیم و در زندگی به کار ببریم.
وی با بیان اینکه حماسه عاشوار نه فقط، نبرد با ظلم و شهامت و رزمآوری است بلکه بعد اخلاقی و معیشتی و عبادی و تربیتی هم ابعاد قابل توجه در سیره امام حسین(ع) هستند، گفت: اگر به آن ابعاد بی توجه باشیم معرفتمان نسبت به ایشان ناقص است. در حماسه عاشورا هم با وجود اینکه بعد حماسی برجسته است ولی ابعاد اخلاقی، تربیتی، بینشی و معنویت دیده میشود.
محدثی بیان کرد: حدیث معروف پیامبر که فرمودند: الحسن و الحسین(ع) امامین قاما او قعدا، به یک معنا اشاره به جنبه الگویی ائمه(ع) دارد و اینکه ایشان در تمامی حالات، سرمشق و اسوه هستند. در انسابالاشراف بلاذری آمده است که حسین(ع)، شجاع و بخشنده بود و به پیامبر(ص) شباهت داشت و البته امام حسن(ع) از جهت چهره به پیامبر(ص) شبیهتر بود.
استاد حوزه علمیه بیان کرد: امام حسین(ع) در هنگام خروج از مدینه خطاب به والی مدینه فرمایشاتی دارند که امروز در قالب فرازی از زیارت جامعه کبیره آن را میخوانیم؛ ایشان فرمودند: ما دودمان نبوت، معدن و سرچشمه رسالت هستیم، ما خانوادهای هستیم که محل رفت و آمد فرشتگان و محل رحمت است، خدا با ما آغاز کرده و با ما به پایان میبرد و در پایان این سخن فرمودند کسی مثل من هرگز با کسی مثل یزید بیعت نمیکند یعنی روحیات و شخصیت و خانواده امام قابل مقایسه با دیگران نیست.
وی ادامه داد: طرح ابعاد الگویی یک شخص در کشاندن افراد به سمت فضایل مؤثر است و کسی که الگو شد آرمانها در وجود او تمثل و تحقق دارد بنابراین بعد اخلاقی و سیره امام حسین(ع) همانند سایر ابعاد زندگی ایشان باید الگو قرار بگیرد.
محدثی بیان کرد: رابطه نیایش و ثناگری و لذت بردن از مناجات با خدا جزء سیره یک انسان مؤمن است؛ در شب عاشورا امام حسین(ع) حضرت عباس(ع) را فرستاد تا مهلتی از دشمنان برای عبادت و خواندن قرآن و نماز بگیرد؛ در مقتل خوارزمی بیان شده است که امام حسین(ع) بسیار اهل نماز، روزه، حج و عبادت بود، سخی و کریم و بزرگوار بود و با پای پیاده، 25 بار به حج رفته بودند در حالی که اسبها و مرکبها همراه او بودند و این سیره در مورد امام حسن(ع) هم وجود دارد. ابن اعصم کوفی نقل کرده که امام حسین(ع) در مدت اقامت در مکه ملازم نماز و روزه بود و صرفا فعالیت امام منحصر به مقدمهچینی برای مبارزه با دشمنان نبود.
استاد حوزه علمیه اظهار کرد: وقتی به دعای عرفه بنگریم میبینیم مرتبه دعا عالی و بسیار برجسته است، نه سطحی؛ یکی از دعاهای امام(ع) این است که خدایا من از تو توفیق اهل هدایت و تقوا و ورع میخواهم، توفیق بده با اهل توبه خیرخواهی و مناصحت داشته باشم، از تو میخواهم عزم و اراده اهل صبر و شکیبایی را داشته باشم، حذر اهل خرد و پرسشگری اهل علم و خوف اهل جزع را میخواهم، خدایا من از تو خوفی را میخواهم که از تو چنان بیم داشته باشم که مرا از مراثی بازبدارد و عملی کنم که مستحق کرامت تو باشد و توبه هم از روی صدق و درستکاری و خوف تو باشد، اخلاص در توبه و حسن ظن به تو داشته باشم.
وی ادامه داد: در دعاهای ایشان خداجویی، اخلاص، عزم و توکل و رضامندی از خدا موج میزند و این روحیه عرفانی امام حسین(ع) را میرساند، رضا یکی از مراتب بالای ایمان است، اینکه انسان از خدا خوف داشته و به تقدیر الهی تسلیم و صبور باشد و نظر و پسندی غیر از نظر و پسند خدا نداشته باشد. مقام صبر و رضای ایشان در اوج است؛ یکی از فرزندان امام(ع) در خردسالی وفات کرد ولی در چهره امام(ع) ناراحتی و گریه دیده نشده و وقتی دلیل آن را خواستند فرمودند ما خاندانی هستیم که از خدا طلب میکنیم و خدا هم اجابت میکند، اگر خدا چیزی را اراده کرد و دوست داشت ولی ما خوشمان نیاید، راضی و تسلیم به اراده خدا هستیم.
وی افزود: ام سلمه که امام حسین(ع) را در کودکی بزرگ کرده بود و امام را خیلی دوست داشت، به ایشان توصیه کرد که از مدینه خارج نشوند ولی امام(ع) فرمودند که من میدانم مقتول هستم و کشته خواهم شد، من هرگز از تقدیر حتمی خدا و امری که از جانب خدا وارد شده فرار نمیکنم. در روایت دیگری فرمودند رضای ما همان رضای خداست و بر بلای او صبر میکنیم و خدا پاداش صابران را به ما میدهد.
محدثی افزود: در قرآن کریم تعابیر «رضی الله عنهم و رضوا عنه» در موارد متعدد به کار رفته است یعنی این رضایت طرفینی است و هم مؤمنان از خدا راضیند و هم خدا از ایشان راضی و این مقام بسیار بالایی است و در سوره مبارکه فجر هم راضیه مرضیه بیان شده و روایت داریم که امام صادق(ع) فرمودند سوره فجر را زیاد بخوانید زیرا این سوره، سوره امام حسین(ع) است و وقتی علت را پرسیدند امام صادق(ع) فرمودند در این سوره تعبیر نفس مطمئنه به کار رفته و حسین(ع) همان نفس مطمئنه است که هم خدا از او راضی و هم او از خدا راضی است.
محدثی ادامه داد: یکی دیگر از ابعاد الگوگیری از امام حسین(ع)، تکلیفگرایی است یعنی کاری به نتیجه نداشته باشیم. امام راحل هم به تبعیت از فرهنگ عاشورا و امام حسین(ع) هم، همین خط و مشی را دنبال کردند. ایشان ده سال به اعتبار صلحنامه منعقد شده بین امام مجتبی(ع) و معاویه ملعون پایبند به آن ماندند ولی یک روز هم یزید را تحمل نکردند و وارد بیعت نشدند؛ بنابراین مسئله صرف روحیه انقلابی نیست بلکه تکلیفگرایی است و نتیجه هر چه باشد. امام حسین(ع) فرمودند خیر آن چیزی است که خدا برای ما خواسته است حالا یا کشته شویم یا زنده بمانیم. اینکه انسان از هوای نفس خالی باشد و فقط به تکلیف بیاندیشد.
وی اضافه کرد: امام(ع) در فرمایشی دارند که اگر ما اقدامی کردیم به خاطر پست و مقام و ریاست نبود، هدف من این بود که نشانههای درست دین را به مردم نشان دهیم تا به سنتهایی که مقرر فرمودی عمل شود. امام سجاد(ع) فرمودند وقتی در روز عاشورا همه اصحاب شهید شدند و شرایط بر امام تنگ و سخت شد، دل امام آرامتر و چهره برافروخته و درخشان و بشاشیت درونی او بیشتر میشد.
محدثی بیان کرد: امام حسین(ع) از مرگ ترسی نداشت و به استقبال لقاء الهی میرفت و میفرمود مرگ قنطره یا پلی است که انسان را از سختیها و مشقات دنیا رها کرده و او را به سوی بهشت سوق میدهد و چه کسی بدش میآید از زندان به قصر منتقل شود و مؤمن شهادتطلب دوست دارد از سجن و زندان به قصر برود ولی مرگ برای دشمنان مانند رفتن از قصر به سمت زندان و عذاب است.
محدثی اظهار کرد: در یکی از خطبهها خطاب به لشکریان دشمن فرمودند: ابن زیاد ناپاک و ناپاکزاده مرا بین دو چیز یعنی شمشیر و ذلت قرار داده و هیهات من الذله، هیهات من الذله و ما هرگز ذلت را انتخاب نمیکنیم. خیلی افراد با قدرتهای ظالم کنار میآیند به خاطر حقارت نفس و اینکه منافع مادی خودشان را تامین کنند ولی امام(ع) مرگ با عزت را بسیار با شرافتتر از ننگ بیعت با امثال یزید میداند. در منابع نقل است وقتی در عاشورا تنها شدند سوار اسب شدند و مبارز طلبیدند و هر کسی نزدیک ایشان میشد او را میکشت و با رجز «الموت خیر من رکوب النار» دشمن را تار و مار میکرد.
انتهای پیام