به گزارش ایکنا، سیدمحمدهادی گرامی، عضو هیئت علمی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی، چهارشنبه 30 شهریورماه در نشست علمی «عاشورا، فرهنگ مادی و تاریخ تقدس مناسک: بررسی موردی تربت»، که از سوی دانشکده الهیات پردیس فارابی دانشگاه تهران برگزار شد، با بیان اینکه بحث بنده در این زمینه بروندینی است، گفت: مباحثی از این دست را میتوان از منظر سلامتپژوهی دینی و اینکه تربت چقدر بر یک بیمار و سلامتش مؤثر است بررسی کرد و چنین مناسکی چه تاثیر روانی خواهد داشت و حتی چه تاثیری در اقتصاد دینی و تاریخ دارد.
وی با اشاره به فرهنگ مادی مرتبط با مناسک آئینی مانند پیادهروی اربعین و عتبهبوسی افزود: بررسی این نوع مناسک نشان میدهد که برخیشان منشأ اعتقادی اولیه ندارند، بلکه فرهنگ مادی، باوری را تولید کرده است. منظور بنده از باور به معنای الهیاتی آن نیست. لذا در مورد درست و غلط بودن یک باور نظری ندارم. روزبهروز بر جلوههای مادی این فرهنگ افزوده شده و همین امر به شکلگیری یکسری باورها و ارزشها در پیرامون آن دامن زده است.
گرامی گفت: فرهنگ پیادهروی اربعین به شکل موجود امری جدید و متاخر است و کسی که در این فضا قرار میگیرد، عواطف و احساساتی دارد که منجر به شکلگیری یکسری باورها و نیز به تدریج ایجاد تورم در آنها میشود. این گزاره که خدا یکی است و امام معصوم است یک گزاره انتزاعی محسوب میشود و مناسک بر اینها سوار میشود و به همین دلیل مناسک قدرتی دارند که میتوانند باورهای جدیدی را ایجاد کنند که لزوما منشأ دینی ندارند. به همین دلیل حساسیتهای ذهنی را در ذهن مؤمنان ایجاد میکنند و گاهی این حساسیت درباره عقاید اصیل بیشتر است.
وی با بیان اینکه بخش فرهنگ مادی دین بر بخش انتزاعی آن اثر میگذارد و تورم مناسکی ایجاد میکند، اظهار کرد: پس همواره ارتباطی بین فرهنگ مادی دین با بخش انتزاعی آن وجود دارد. اگر عاشورا را از منظر فرهنگ مادی مورد مطالعه قرار دهیم، خواهیم دید علم و کتل و زنجیر و ابزار به کار رفته در عزاداری و تبرکجویی و تربت و... جزء فرهنگ مادی عاشوراست و عاملیت دارد و فرهنگ غیرمادی تولید میکند، کمااینکه ممکن است عدهای این باورهای جدید تولیدشده را خرافه بدانند.
عضو هیئت علمی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی با اشاره به اینکه فرهنگ مادی عاشورا مسیری یک طرفه نیست و گاهی حتی فرهنگ مادی غلبه هم دارد، افزود: تربت هم جزء چنین مناسک در فرهنگ مادی است. تربتالحسین(ع) به مثابه یک خاک مقدس در ذهن شیعیان وجود دارد و تصور اولیه این است که توجه به تقدس تربت بعد از شهادت امام(ع) آغاز شده است، در حالی که این بحث به دوره امام صادق(ع) برمیگردد و ما هیچ گزاره تاریخی و روایی حتی از امام سجاد(ع) در اینباره نداریم.
وی با تاکید بر اینکه فرهنگ مادی تقدس تربت در جامعه مسلمین و شیعیان از دوره امام صادق(ع) مطرح شد، گفت: البته طرح این موضوع به معنای نداشتن اصالت و خرافه بودن تربت نیست و ما در برابر آن سکوت کردیم. در دوره صادقین(ع) هویت جمعی شیعیان مطرح شد، زیرا شیعیان قبل از آن باورهای امروزی ما را نداشتند و صرفا به خلافت بلافصل امام علی(ع) بعد از پیامبر(ص) قائل بودند. از این رو باور آنها به عصمت و علم امام، رجعت و... شبیه باور امروزی ما تحکیم نیافته بود. تشیع قبل از دوره امام صادق(ع) بیشتر تشیع انقلابی بود، ولی از این دوره به بعد به سمت تشیع مداراتی پیش رفت و مباحث رجعت و عصمت و علم امام و... مطرح شد.
عضو هیئت علمی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی ادامه داد: بحث تربت هم در این دوره برجسته شد؛ اولین زمینه مطرح شده در مورد تربت هم شفابخشی آن است. در اواخر دوره امام صادق(ع) گزارشهایی داریم که تقدس تربت رواج زیادی پیدا کرد یا مباحثی در مورد شرایط تاثیرگذاری تربت و اینکه فرد باید عقاید خاصی داشته باشد و تربت باید از جای مشخص (حائر) برداشته شود. در دوره امام کاظم(ع) باز مضامین دیگری مطرح شد که بیسابقه است و در دوره امام صادق(ع) وجود نداشت. در اینجا نه تنها بر تقدس تربت امام حسین(ع)، بلکه بر حرام بودن تناول هر نوع خاک دیگر حتی خاک مقبره پیامبر و ائمه(ع) دیگر هم تاکید میشود و این بر تقدس تربت الحسین(ع) تاکید میکند. یا اینکه به تدریج تربت را در قبر میت شیعه میگذاشتند و یا عاملی برای حفظ کالا از دزدی شناخته میشد. اینها مضامین جدیدی است که کارکرد مناسکی تربت را افزایش میدهد.
گرامی بیان کرد: اتفاق دیگر ورود این روایات به منابع حدیثی شیعه مانند محاسن برقی و کافی کلینی و... است و در این گزارشها امر بیسابقهای مربوط به دوره امام جواد(ع) به بعد نداریم. دوره دیگر قرون میانه یعنی از سده چهارم تا دهم و قبل از صفویه است؛ در این قرون فرهنگ غیرمادی تربت توسعه مییابد و مباحث جدلی بین شیعه و سنی در مورد تربت و تقدس آن مطرح میشود؛ مثلا یک جوان سنتی با تربت شفا مییابد و وقتی میفهمد تربت بود ناراحت میشود و برای او مسئله ایجاد میشود.
عضو هیئت علمی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی تصریح کرد: اینکه ترتب دستاویزی برای جدل بین شیعه و سنی شود امر بیسابقهای است که در قرون میانی رواج یافت یا بحث فقهی تربت هم به خصوص از سوی شهید اول و دوم و علامه حلی و... توسعه یافت. دوره دیگر از قرن دهم تا دوره معاصر یعنی قبل از انقلاب است؛ در این قرون توسعه فرهنگ مادی تربت به خصوص در مباحث فقهی رواج بسیار زیادی یافت و تشدید شد؛ به خصوص از قرن 13 هجری شاهد تتبعات فقهی اصولی زیادی هستیم؛ مثلا ارتباط خاک کربلا با تربت و یا اینکه غبار ضریح حکم تربت را دارد یا خیر، از موضوعاتی است که در فقه بیسابقه بود و در این دوره مطرح شد.
وی افزود: اتفاق دیگری که رخ داد این بود که باورهای مرتبط با تقدس تربت توسعه یافت و ذهنیتهای جدیدی شکل گرفت و باورهای مرتبط با تربت متورم شد؛ بدون آنکه استنادی برای آن در روایات داشته باشیم، مثلا گزارشهایی داریم که وقتی شیخ عباس قمی ساعتش خراب میشد از تربت برای درست شدن آن استفاده میکرد یا از تربت به عنوان جوهر برای نوشتن عبارات بر کفن بهره میبرد، اینها هیچ سابقه روایی و تاریخی ندارد.
گرامی بیان کرد: در قصه فرهادمیرزا نقل شده که وقتی در کشتی گرفتار طغیان دریا شد، مقداری تربت به دریا ریخت و دریا آرام شد یا گفته شده به عنوان آخرین خوراک قبل از مرگ از آن استفاده شود یا شیخ عباس گفته عدهای تربت را با آب چاهی منسوب به امام زمان(عج) مخلوط و استفاده میکردند. برخی از علما برای توجیه این مسائل سراغ نصوص میروند تا ریشهای برای آن بیایند، ولی در حقیقت باورهایی در مورد تربت در طول تاریخ شکل گرفته که سابقه نداشته است.
عضو هیئت علمی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی گفت: داستانهای مختلفی از سوی نعمتالله جزایری و فرهادمیرزا و قصه خونی شدن تربت در روز عاشورا یا پیوند زدن تربت با امام عصر(عج) از سوی آیتالله مرعشی و تقدیس تربت در حد قرآن و اینکه تربت نباید در جیب و جایی که مورد بیاحترامی است قرار داده شود به تدریج وارد فرهنگ مادی تربت شد. ما علاوه بر توسعه فرهنگ مادی تربت، شاهد تغییر در آن هم هستیم؛ یعنی اگر ابتدا تم غالب در بحث تربت شفادهی بود، کمکم استفاده از تربت در مهر و تسبیح بیشتر شد و اکنون رواج دارد و این نوع کارکرد تربت حتی رواج بیشتری از بحث شفادهی دارد. همچنین به اقتضای تغییر فرهنگ مادی تربت، صنعت تسبیح و مهرسازی شکل گرفت و از تربت استفاده میکنند تا وضعیت اقتصاد بهتر شود.
گرامی با اشاره به وضعیت فرهنگ مادی تربت بعد از انقلاب، اظهار کرد: اولین مسئله این است که تربت رنگ و بوی سیاسی به خود میگیرد. شهید مطهری تلاش کرد تا تفسیری از تربت شهید و ارتباط آن با نماز ارائه دهد و با این تحلیل، تقدس شهید را به تقدس تربت امام حسین(ع) مرتبط کرد. در دوره شیوع کرونا هم فرهنگ مادی تربت رواج یافت و گفته شد که مثلا تربت را به صورت کپسول استفاده کنید یا با چیزهای دیگری ترکیب و استفاده شود. سپس استفاده از تربت که عمدتا بعد از انقلاب به عنوان یک موضوع درونشیعی بود، رسانهای و فراگیر شد. مسئله مهم در این مقطع تاریخی، انحراف در کارکرد تربت است، مثلا اگر در روایت بیان شده که تربت باید برای شفادهی خالص باشد، در این زمان توصیه میشود که با فلان دارو یا واکسن ترکیب شود که دقیقاً ضد آن روایت است.
انتهای پیام