به گزارش خبرنگار ایکنا، نشست «وضعیتشناسی تحصیلکردگان ایرانی در چرخه مهاجرت» امروز چهارشنبه 18 آبان از سوی مؤسسه مطالعات فرهنگی و اجتماعی برگزار شد.
ناصر باقریمقدم، قائممقام بنیاد ملی نخبگان، در این نشست با موضوع «آسیبشناسی مهاجرت نخبگان» به سخنرانی پرداخت که در ادامه گزیده سخنان وی میآید؛
یکی از مشکلاتی که ما با آن مواجه هستیم این است که درباره مهاجرت تعریف درستی نداریم و با نوعی از کژتابی مفهومی در تعریف نخبه مواجه هستیم. در یک تعریف گفته شده یک چرخه بین استعداد درخشان خبرگی و تأثیرگذاری وجود دارد و اگر این اتفاق رخ دهد با پدیدهای به نام نخبگی مواجه میشویم و باید دایره توجه را بر مراکز آموزشی و پژوهشی قرار دهیم. این امر یک دلیل اجتماعی نیز دارد و موقعی که به آمارها نگاه میکنیم، باید بررسی کنیم که مهاجرت در چه قشری رخ میدهد؛ مثلاً آیا نقاشان ما هم مهاجرت میکنند؟ بنابراین باید ببینیم که چه کسانی در معرض مهاجرت هستند تا بر اساس آن تعریف خود را ارائه کنیم و به تعریفی صحیح از نخبگان و استعدادهای برتر دست یابیم.
در سال جاری برای بازنگری در سند راهبردی کشور در امور نخبگان موظف شدیم، چراکه اگر شفافیتها را ایجاد کنیم، آنگاه میتوانیم سیاستهای درستی درباره مهاجرت نخبگان تدوین کنیم. سؤال دیگر این است که چرا مهاجرت در شرایط کنونی در جامعه ما رواج زیادی پیدا کرده است؟ ما با مفهومی به نام خروج از چرخه خدمت مواجه هستیم، اما چرا از این مفهوم استفاده نمیکنیم و جابهجایی فیزیکی افراد برای ما اهمیت دارد؟ نکته دیگر اینکه با توسعه ابزارهای الکترونیک با پدیدهای به نام مهاجرت خاموش مواجه هستیم و دیگر لازم نیست نخبگان از کشور خارج شوند، بلکه از داخل کشور برای شرکتهای خارجی کار میکنند و مشکلاتی را که خروج فیزیکی به دنبال دارد همانند دوری از خانواده نخواهند داشت، بلکه در کنار خانواده هستند، اما به خارجیها خدمت میکنند. بنابراین اگر مهاجرت را به معنای خروج از چرخه خدمت در نظر بگیریم، تعریف صحیحتری است.
همچنین باید شرایطی را فراهم کنیم که افرادی برای یادگیری آخرین دستاوردهای علمی از کشور خارج شوند و سپس آن تکنولوژیها را وارد کشورمان کنند. بعد از جنگ جهانی دوم تکنولوژیهای زیادی در حوزههای نظامی و غیرنظامی از کشورهای شکستخورده به کشورهای پیروز وارد شد. سپس ژاپن یا کره جنوبی و در حال حاضر چین، فناوریهای خود را توسعه دادهاند و بخش زیادی از آن وارد کشور شده و این اتفاق با انتقال انسان رخ داده است. بنابراین ما توانایی به دست آوردن فناوری را داریم، به شرطی که ارتباطات علمی بینالمللی بیشتری داشته باشیم.
به نظرم موضوع مبنایی و اصیل این است که آیا ایرانیان متخصص در چرخه خدمت کشور ما هستند یا خیر؟ اگر اینگونه نگاه کنیم، با مفهوم سومی مواجه میشویم و آن این است که دو دسته عوامل باعث میشود که افراد در چرخه خدمت به کشورشان قرار گیرند. مقام معظم رهبری نیز تأکید کردهاند که چرا در سالهای اخیر تعصب خدمت یا کمک به کشور از سوی نخبگان ایرانی کم شده است. یک دسته از این عوامل، فرهنگی است و به خواست آنها مربوط میشود؛ مثلاً برخی افراد توانایی علمی خوبی دارند، اما نمیخواهند به کشورشان خدمت کنند. بخشی از آن به زیرساختها مربوط است، در بنیاد نخبگان به این عوامل زیرساختی توجه میکنیم، مثلاً حقوق اعضای هیئت علمی کم است.
مسئله دیگر اینکه طبق تحقیق انجام شده، بیشترین عواملی که باعث بازگشت افراد پس از مهاجرت میشود این است که در کنار خانواده باشند. لذا باید اعلام خطر کنم که با توجه به زیرساختهایی که در دنیا به وجود آمده است دیگر مشکلی در این باره وجود نخواهد داشت و حتی درآمدهای افراد از طریق رمزارزها پرداخت میشود و نیازی به جابهجایی پول نیست؛ همانگونه که الان در هندوستان تعداد زیادی از متخصصان تکنولوژی در کشور خودشان برای آمریکا کار میکنند.
در برخی رشتهها همانند علوم پایه که میتواند جزء علوم جریانساز در گام دوم انقلاب اسلامی باشد، تعداد افراد المپیادی که در خارج از کشورند به بیش از هفتاد درصد رسیده است و در برخی رشتهها همانند هنر و علوم انسانی این درصد پایینتر است.
بنابراین در برخی از رشتهها مخصوصاً علوم پایه و علوم مهندسی نیازمندیم که کارهای اورژانسی انجام دهیم و عادیانگاری نکنیم. باید این مسئله را حل کنیم و برای کاهش مهاجرت نخبگان، مصوباتی تصویب کنیم. از مؤسسه مطالعات فرهنگی و اجتماعی درخواست میکنم که در فرایند بازنگری سند راهبردی کشور در امور نخبگان، که مهمترین سند ما در این حوزه خاست، مشارکت کنند.
انتهای پیام