به گزارش خبرنگار ایکنا، نشست «وضعیتشناسی تحصیلکردگان ایرانی در چرخه مهاجرت» امروز چهارشنبه 18 آبانماه از سوی مؤسسه مطالعات فرهنگی و اجتماعی برگزار شد.
ایمان افتخاری، عضو شورای عالی انقلاب فرهنگی، با موضوع «نظام تأمین مالی و حمایت از فعالیتهای نخبگانی» در این نشست به سخنرانی پرداخت. گزیده سخنان وی در ادامه میآید؛
نهادهای فعال در زمینه علم و فناوری، چند لایه شامل شورای عالی انقلاب فرهنگی، مجمع تشخیص مصلحت نظام، وزارت علوم و .. هستند. دستهای نیز سازمانهای اجرایی همانند وزارت صمت، وزارت اقتصاد و وزارت نفت هستند که بخشی از مأموریتهای هرکدام از آنها با حوزه علم و فناوری اشتراک پیدا میکند. برخی نهادهای میانجی نیز وجود دارند که دستگاههای اجرایی را به صفِ واقعی مرتبط میکنند که از جمله آنها بنیاد نخبگان، پارکهای علم و فناوری، مراکز رشد و امثالهم هستند. برخی موسسات علم و فناوری همانند دانشگاهها و پژوهشگاهها نیز وجود دارند که لایه دیگر هستند.
در کشورمان دستگاههای عریض و طویل زیادی داریم که نقش لایه میانی را ایفا میکنند و اشتراک ماموریتهای زیادی هم در میان آنها وجود دارد اما در غرب نهادهای مشخص و دارای استقلال عمل زیادی وجود دارند بنابراین ارتباط کم اثری بین لایههای سیاستگذاری و لایههای پایین وجود دارد و سیاستگذاران در لایههای پایین آنقدر متعدد هستند که ارتباط چندان موثری در میان آنها شکل نمیگیرد.
از سوی دیگر تعدد رویکردها را داریم و بودجه نهادها غیر مؤثر است و ارزیابی نهادهای پایین دستی توسط نهادهای بالادستی، ارزیابیهای حداقلی است و به هرکدام از آنها بودجه کمی میدهند که در قبال آن چندان پاسخگو هم نیستند بنابراین ما با مجموعه بسیار بزرگی از نهادها مواجه هستیم و تنها راه ما در زمینه ناکارآمدی آنها این است که مستقیماً رئیس نهادی را عوض یا تیمی را در آنجا مستقر کنیم اما رابطه سیاستی که شکل دهنده عملکرد نهاد پاییندست باشد، ایجاد نشده است.
نکته دیگر اینکه عمده بودجه علمی مستقیما توسط وزارت عتف داده میشود. بنیاد نخبگان هم بخش رقابتی را پرداخت میکند که بودجهای اندک است. وقتی نظام تامین مالی و حمایت از فعالیتهای نخبگانی را بررسی میکنیم متوجه میشویم که بودجه بخش رقابتیِ پژوهشی پایین بوده و فعالیت نخبگانی را تشویق نمیکند. اگر به فضای تامین مالی در دانشگاههای آمریکا نگاه کنیم چندین نهاد مختلف وجود دارند که عملا به موسسات آموزش عالی کمک میکنند که از جمله آنها پرداخت شهریهها، پژوهانه، کمک خیریهها، تخصیص بودجه از طریق بخشهای فدرال و همچنین قراردادهای صنعتی است.
در سال 2018 حدود 47 میلیارد دلار فقط از سمت خیریهها به دانشگاههای آمریکا داده شده است. همچنین دانشگاهها حدود 84 میلیارد دلار در حوزه پژوهش هزینه کردهاند که این رقم در حال افزایش هم هست اما اگر این وضعیت را با کشور خودمان مقایسه کنیم متوجه میشویم برخی دانشگاههای خصوصی و غیر انتفاعی، بودجهای مختصر دارند و بقیه بودجهها دولتی است. بنابراین جای هدایا و درآمدها در دانشگاههای ما خالی است لذا اگر سیاستهایی برای تشویقهای مالیاتی و فرهنگسازی در این زمینه در پیش بگیریم، بودجه دانشگاهها افزایش پیدا خواهد کرد و آزادی عمل بیشتری نسبت به بودجه دولتی دارند.
مسئله دیگر اینکه دانشگاه باید بتواند برای جذب دانشجو رقابت کند تا باعث پویایی بیشتر در آموزش عالی شود. همچنین اگر پژوهانههای بزرگ به اساتید میدهیم باید در یک رقابت چنین اتفاقی بیفتد تا اگر فردی برنده رقابت شد احساس کند فردی مهم در دانشگاه است. در بسیاری از دانشگاهها، نظام تامین مالی، تنوع بسیار زیادی دارد و هیچکدام از بخشهای آن فراموش نمیشود و مثلا نمیگویند اگر قراردادهای صنعتی میبندیم دیگر نباید به شهریه یا کمکهای خیریه توجه کنیم. موضوع مهاجرت نیز عوامل بسیار متعددی از جمله اقتصادی و اجتماعی دارد که احتیاج به توجه جزء به جزء دارند اما نباید هیچکدام از این عوامل را فراموش کنیم بلکه باید همه عوامل را به صورت توامان مورد توجه قرار دهیم.
در جمعبندی باید بگویم که مسئله محدود ماندن ابزارهای مالی به حمایتهای حاکمیتی، پدیده مهمی است که با آن مواجه هستیم و نظارت عملکردی نیز به خوبی وجود ندارد لذا این رویه باید در کشور ما تغییر کند همچنین فقدان نهادهای میانجی برای تزریق بودجهِ رقابتی عامل دیگری است که سبب مهاجرت نخبگان شده است. سهم پایین بودجههای رقابتی در مقایسه با بودجههای غیر رقابتی مسئله دیگری است سیاستگذاریها در این عرصه را بیمعنا کرده است. از سوی دیگر تا نظام تامین مالی درستی در عرصه آموزشی نداشته باشیم سیاستهای ما در زمینه کاهش مهاجرت نخبگان نتایج موثری در پی نخواهد داشت.
همچنین بهرام صلواتی، مدیر رصدخانه مهاجرت ایران، در ادامه این نشست به سخنرانی پرداخت و گفت: کشورهای دنیا در حال حاضر یا مهاجرفرست هستند یا مهاجرپذیر. اما ما بیش از آنکه مهاجر بگیریم، مهاجر میفرستیم و این یک تراز منفی است. در بیست سال گذشته با روند افزایشی تحصیلکردگان در دنیا مواجه هستیم و این درصد نسبت به سالهای قبل از آن سه برابر شده است. نکته مهم دیگر اینکه ما کشورهایی داریم که دانشجو اعزام میکنند و کشورهایی داریم که دانشجو میپذیرند اما همان کشورهایی که از پذیرندگان هستند فرستنده نیز هستند و مثلا اگر آمریکا اولین قطب پذیرش دانشجو است اما اعزام دانشجو هم دارد و چین نیز یکی از اولین کشورهای فرستنده دانشجو در عین حال یکی از ده کشور پذیرنده دانشجو است.
وی افزود: نکته دیگر اینکه سر و کله امارات و ترکیه هم پیدا شده و به زودی سر و کله قطر و عربستان هم پیدا خواهد شد و تلاش میکنند جایی در این چرخه پیدا کنند و دیگر قرار نیست ما در مرزهای خودمان همه چیز را تولید و ایجاد کنیم بلکه لازم است از بازار جهانی بیشترین استفاده را داشته باشیم. در بیست سال گذشته با یک شیب تند از رتبه 26 دانشجوفرست به رتبه 12 رسیدهایم. نکته دیگر اینکه بیشترین سن خروج از کشور 23 سالگی یعنی بعد از فارغ التحصیلی است در حالیکه هزینههای بسیاری، در حدود 45 هزار دلار تا این سن برای شخص میشود.
مدیر رصدخانه مهاجرت ایران یادآور شد: بحث مهم، حکمرانی در زمینه مهاجرت است. ما اصلاً شواهدی نداریم که بخواهیم به خوبی در این زمینه سیاستگذاری کنیم چون مهاجرت اقسام مختلفی دارد اما هرچه هست این اتفاق افتاده است. نکته دیگر اینکه ایرانیان فراسرزمینی داریم که اثرات علم آنها در برلین و تورنتو وجود دارد اما ما بهرهای از آن نبردهایم. البته ما قوانینی در حمایت از نخبگان تهیه کردهایم و دائماً هم میگوییم باید کاری کنیم مهاجرت اتفاق نیفتد اما تا وقتی تغییر ذهنیت صورت نگیرد نمیتوان به خوبی با پدیده مهاجرت مقابله کرد.
صلواتی بیان کرد: از سوی دیگر در عرصه بینالمللی مهاجرتهای مجازی، پدیدهای است که تازه شروع شده و این یک زنگ خطر است اما ما هنوز این مسئله را به صورت جدی مورد توجه قرار نداده و به صورت تک ساحتی به مسائل نگاه میکنیم بلکه قانونگذار باید نگاهی چند وجهی داشته باشد تا بتواند برنامههای مناسبی در مورد مهاجرت تدوین کند.
انتهای پیام