آذرماه ۱۳۳۲، چهار ماه پس از کودتای ۲۸ مرداد، فعالیت سیاسی در دانشگاهها به شدت افزایش یافت و حالا دانشجویان به سفر نیکسون، معاون رئیسجمهور وقت ایالات متحده آمریکا و همچنین ازسرگیری روابط ایران با بریتانیا اعتراض دارند، اعتراضی که با برخورد خشن حکومت به خاک و خون کشیده شد تا با شهادت سه دانشجو، ۱۶ آذر در تقویم ایران به نام دانشجو و استکبارستیزی ثبت شود.
امسال در آستانه روز دانشجو، باری دیگر نقش دانشجو در جریانهای اجتماعی پررنگ شد و اعتراضات و اتفاقات دانشگاهی نشان داد که آگاهی و پیشرو بودن دانشجو و دانشگاه چه تأثیری بر جامعه خواهد داشت، چراکه دانشجو بهعنوان قشری اثرگذار، گفتمانساز و پیشرو، در شکلدهی به گفتمانها در جامعه مؤثر است. به همین بهانه، خبرنگار ایکنا از اصفهان، پای حرف چند تن از دانشجویان و فعالان دانشجویی نشست.
زهرا ملکی، دانشجوی معماری دانشگاه هنر اصفهان میگوید: وقتی میبینم در تقویم روزی به اسم روز دانشجو وجود دارد، بیشتر میفهمم که نقش من بهعنوان یک دانشجو چقدر میتواند برای ساختن آینده کشورم مؤثر باشد و این نقش سازنده من را خوشحال میکند. با این وجود، من و اغلب دانشجوها به این موضوع، زیاد فکر میکنیم که شاید در پایان مسیر، به جایی برسیم که بیشتر از آنچه بهدست آوردیم، از دست بدهیم. دلایل این هراس هم زیاد است؛ از شرایط بد اقتصادی و بها ندادن و احترام نگذاشتن به دانشجو تا مسائل دیگر. ما نیروی جوانی هستیم که مخصوصا در شرایط فعلی به حمایت نیاز داریم و این حمایت از ما دریغ میشود. در واقع، مطالبه و درخواست اصلی من این است که دانشجو حمایت شود.
او در عین حال، وظیفه یک دانشجو را مطالعه و آگاهی میداند و بیان میکند: دانشجو باید آنقدر مطالعه کند که توان هدایت جامعه را داشته باشد و بتواند آنچه را در دانشگاه یاد میگیرد، بهعنوان نیروی جوان در جای درست استفاده کند.
ملکی با اشاره به روزهای اخیر گفت: دانشگاهها این روزها برخلاف قبل که محیط یادگیری و علم بود، به محیطی برای اعتراض تبدیل و از چارچوب اصلی خود خارج شدهاند و دودستگی ایجاد شده بین دانشجوها، آزادی بیان و آزادی پس از بیان را از آنها گرفته است. نظر من این نیست که اعتراض نباشد، مردم حق اعتراض دارند و مشکلاتی هم که به خاطرشان اعتراض کنیم، کم نیست، اما نوع و روش اعتراض مردم از نظر من درست نیست و همینطور روشهای برخورد با اعتراض هم درست نیست؛ یعنی به نظرم اکنون هیچ کس کار درست را انجام نمیدهد.
این دانشجو تصریح کرد: دلار ۳۵ تومانی، خشکی زایندهرود، تورم، کمبود دارو، نبود بازار کار، مدیریت نادرست، اختلاس و هزار و یک دلیل دیگر وجود دارد که من به خاطرش شاکی و معترض باشم، ولی ترجیح میدهم اعتراضم را به نوع دیگری نشان دهم، زیرا طبق مشاهدات، آنچه اکنون مردم میخواهند، آزادی است، در حالی که تعریف آزادی هم در همه اذهان مشترک و یکسان نیست؛ یک نفر مطالبه آزادی پوشش دارد، یکی تغییرات ساختاری و دیگری آزادی بیان. من بین همدانشگاهیهای خودم میبینم که تعریف آنها از آزادی، یک چیز مشترک نیست. علاوه بر اینکه توهینها، تفتیش عقاید و آزارهای روحی و کلامی که این روزها رایج شده، واقعا اذیتکننده است، اکنون واقعا به جایی رسیدهام که نمیدانم حق با چه کسی و کار درست چیست، چراکه هر دو طرف، رفتار معقولی ندارند.
فاطمه کریمی، دانشجوی رشته گرافیک دانشگاه هنر هم بیان کرد: با وجود روز دانشجو در تقویم، حس افتخار به حضور در جایگاهی میکنم که در آن علاوه بر محصل بودن، میتوان با هر قدمی هر چند کوچک، در آینده جامعه تأثیر گذاشت، اما در عین حال، درخواست و مطالبه من، احترام به دانشجوست و اینکه روند آموزشی دانشگاهها بهصورتی باشد که دانشگاه، نه صرفا مکانی برای تحصیل، بلکه فرصتی برای تجربهاندوزی و قرار گرفتن در بازار کار در آینده باشد، در حالی که وضع دانشگاهها به این صورت نیست و از بازار کار و مهارت بهکلی منقطع است. البته به نظرم، دانشجو هم باید به وظیفه خود یعنی علمآموزی و بهکارگیری دانش خود در راستای برداشتن قدمی رو به جلو در زمینه پیشرفت کشور آگاه و عامل باشد.
ریحانه قاسمی، مسئول واحد خواهران جامعه اسلامی دانشگاههای اصفهان و علوم پزشکی معتقد است: رهبر معظم انقلاب در سخنرانیها و دیدارهای مناسبتی، بر این موضوع تأکید میکنند که باید به فلسفه و دلیل نامگذاری یک روز توجه کرد. درباره روز دانشجو هم باید همین کار انجام شود؛ روز دانشجو به این معناست که هویت دانشجویی آنقدر مهم و اثرگذار است که روزی به نام او تعیین شده است. با شنیدن این اسم، من به اهمیت وظیفه دانشجو، وظایف و حق و حقوق او فکر میکنم، به این معنا که با قرار گرفتن در این موقعیت، فرد دارای هویتی با ساحتهای مختلف و مسئولیتهای سنگین میشود و باید بهطور مداوم، آرمانها و مسئولیتهای خود را بازخوانی و راه رسیدن به آنها را ترسیم کند. دانشجو باید واقعیتها را ببیند و آرمانها را در ذهن داشته باشد و با توجه به آنها حرکت کند.
وی به علت نامگذاری روز ۱۶ آذر اشاره کرده و میگوید: در آن زمان، سه دانشجوی جوان در دانشگاه به یک حرکت استبدادی، استعماری و دیکتاتورمآبانه اعتراض میکنند و استکبارستیزی، نقش نخبگان، تفکر و تحلیل و ایستادگی در مقابل دشمن را به ما نشان میدهند و اینها، مواردی هستند که دانشجو باید با نگاه به آنها و پیاده کردن این موارد در جامعه فعلی حرکت کند.
مسئول واحد خواهران جامعه اسلامی دانشگاههای اصفهان و علوم پزشکی تأکید کرد: وظیفه دانشجو در درجه اول، دوم و سوم، خودشناسی است تا بتواند با توجه به این شناخت عمل کند، زیرا با شناخت خود و تشخیص راه است که میتواند موانع را از سر راه برداشته و حرکت کند. برای مثال، دانشجو در بیان مقام معظم رهبری، ماهیت اسکتبارستیزی دارد. بنابراین، استکبار مانع محسوب میشود و دانشجو باید آن را از سر راه بردارد، از سطح جهانی و بینالمللی گرفته تا سطح دانشگاه و حتی منیت و نفس خود.
قاسمی معتقد است: وظایف دانشجو از خودسازی شروع میشود، او با تزکیه برای انجام وظیفه خود آماده میشود و به درک وظیفهاش میرسد. در ادامه، باید مبانی خود را تقویت و به آن رجوع کند و روحیه مطالبهگری را در خود پرورش دهد که برای این مطالبهگری، نیاز به وجه آرمانخواهی و واقعنگری دارد. دانشجو باید مسیر، فرصتها و تهدیدهای راه خود را بشناسد و کار علمی انجام دهد تا مرجعیت علمی در جامعه خود ایجاد کند. بهطور کلی، دانشجو حلقه بین جامعه و مسئولان است و باید تمامی لوازم این حلقه واسط بودن را در خود ایجاد کند و در ادامه، به گفتمانسازی بپردازد، یعنی مسائل مهم و حیاتی را به بیانی ساده و قابل فهم برای جامعه بیان کند تا به گفتمان و مطالبه همگانی تبدیل شود.
این فعال دانشجویی گفت: در وقایع اخیر، افراد حاضر در صحنه، سه دسته بودند؛ یا غافل بودند یا جاهل یا خائن، عدهای از درست و غلط اطلاع نداشتند، عدهای بهکلی از دلیل حضور خود اطلاع نداشتند و صرفا از سر احساسات در اعتراضات شرکت کرده بودند و عدهای هم بودند که هم میدانستند چه میکنند و هم بر آن اصرار داشتند. با این افراد به شیوههای مختلف باید برخورد کرد؛ دانشجویی که در اوج جوانی و انرژی دو سال بهصورت مجازی درس خوانده، حالا به دانشگاه میآید و از یک سو، با بعضی از کمبودها و از سوی دیگر، با شرایط ملتهب مواجه میشود و میخواهد صدای خود را به گوش مسئولان برساند و متوجه نیست که ضمن اعتراض او، چه شعارها و مطالبی مطرح میشود. با این افراد باید همدلی کرد و صدای آنها را شنید، اما نوع اعتراض را که با فحاشی و توهین همراه است، باید تغییر داد. در واقع، مقام معظم رهبری جهاد تبیین فعالان عرصه فکر و فرهنگ را برای جاهلان و غافلان و برخورد قوه قضائیه را برای خائنان مطرح میکنند که در دانشگاه هم به همین صورت است.
علی گلناری، دبیر تشکل جامعه اسلامی دانشگاههای اصفهان و علوم پزشکی هم با اشاره به دو بعد روز دانشجو میگوید: یک بعد به هویت دانشجو و پیشگام بودن او در جامعه مربوط است و بعد دیگر به استکبارستیزی، که با ظهور مفاهیمی مثل دولت ـ ملت و ناسیونالیسم در سدههای اخیر رخ داده است. دانشجو پیوند این دو موضوع است و علت آن به این واقعه تاریخی باز میگردد که سه نفر از دانشجویان در جریان اعتراضها شهید و زخمی شدند و چون آن جریان به علت استکبارستیزی بود، این روز به این نام باقی ماند.
او مطالبه اصلی دانشجویان را شنیده شدن حرفهایشان میداند و بیان میکند: اینطور نباشد که فقط در روزهای منتهی به 16 آذر، مسئولان به یاد ما بیفتند و شهردار، استاندار و... جلسه تشکیل دهند. ما در طول سال هم هستیم، صدای ما را از هر طیف و خط فکری بشنوند. در حال حاضر، تلقی دانشجویان این است که صدای آنها شنیده نمیشود، اینطور نباشد که این جلسات را در روز دانشجو تشکیل دهند، آن هم به این صورت که باز صحبتهای خود را مطرح کنند و سؤالات ما را پاسخ ندهند.
دبیر تشکل جامعه اسلامی دانشگاههای اصفهان و علوم پزشکی معتقد است: دانشجو قشر آگاه و پیشروی هر جامعه است و باید همواره چند گام جلوتر از جامعه حرکت کند، بسیاری از جنبشهای بزرگ در سطح دنیا از دانشگاه آغاز میشود و وظیفه دانشجو از هر طیف و اندیشهای، این است که مطالبهگری کند، اما با شیوه و مسیر درست که در قانون اساسی هم ذکر شده است.
او وضعیت دانشگاهها در چند هفته اخیر را آرامتر و بهتر از مهر و آبان دانست و گفت: در ماههای قبل، حرکتهای رادیکالی صورت گرفت که باعث ریزش شدید بدنه اعتراضی و اعتراض جنبش علیه خودش شد.
امیرحسین هادی، دبیر انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه اصفهان هم اتفاقات روز ۱۶ آذر سال ۳۲ و شهادت سه دانشجو در پی اعتراض به سفر نیکسون، رئیسجمهور وقت آمریکا را نمادی همیشگی برای هویت ضداستبدادی و ضداستکباری دانشگاه میداند و معتقد است: این دو ویژگی در کنار هم، دو مؤلفه هویتی فراموش شده دانشگاه امروز هستند و روز دانشجو، بهانهای برای یادآوری آنهاست، زیرا این رسالتهای فراموش شده، درد امروز دانشگاه و بالتبع، جامعه ماست و لازمه احیای آنها، بازتولید هویت دانشگاه و دانشگاهی است.
هادی تأکید کرد: جریان دانشجویی باید به معنای واقعی کلمه، خود را احیا و بعد از آن اراده و حرکت کند، همانگونه که در زمانهای مختلف و لحظات حساس تاریخی، صدای دانشجو جزو بلندترین صداها بوده، اکنون هم باید نقطه اثر باشد؛ دانشجو، دلسوز و دردمند مردم، کشور و انقلاب است، یعنی مطالبه او باید از این جنس باشد؛ مطالبهای که مبنایش ارزشها و آرمانهای اصیل است.
وی گفت: به رسمیت شناختن دانشگاهیان بهعنوان پرچمداران اصلاحات اجتماعی، نقش اساسی در معقول ساختن مطالبات عمومی دارد و این موضوع بدون دو اتفاق رخ نخواهد داد؛ اول آنکه دانشجویان و دانشگاهیان به آگاهی درباره نقش خود برسند و این جایگاه حقیقی را از سیاستگذاران مطالبه کنند و دوم اینکه مسئولان حوزه آموزش عالی در پذیرش این هویت و نقش، انعطاف بیشتری به خرج دهند و از سیاستورزی و مصلحتاندیشیهای کوتاهمدت در دانشگاهها خودداری کنند.
این فعال دانشجویی بیان کرد: روز دانشجو، مترادف با نترسیدن متکی بر عقلانیت است که انسان را برای رسیدن به بلندترین مرتبه عزت و کرامت نفس، قوی و آماده میکند. روز دانشجو یعنی روز خط و نشان کشیدن با رنگ قرمز و با جوهر خون، از رگهای جوانانی که ساحت مقدس ایران را جای قدمهای رئیسجمهور خونآشام آمریکایی نمیدانستند. همچنین روز دانشجو، خوشبختانه ناظر به غایتی در دانش و علم است که یادآوری میکند، علمی که عقل را برای نترسیدن شجاع نکند، نهایتا حفظیاتی است که از ترس نمره کارنامههای دنیا، از بر کردهایم.
وی نیاز اصلی دانشجو را مطالبه دانش دانست و گفت: منظور، مطالبه علمی است که احیاگری کند، نه اغواگری؛ علمی که دانشجو را به زندگی پاک و الگوی پیشرفتی سوق دهد که تکامل و غایت حقیقی بشریت باشد، وگرنه دانشهایی که بزرگترین آلام و مصیبتها را بر سر انسان خراب کردهاند، کم نیستند، بهخصوص که جلوههای واضح آن در تمدن منحط غرب کاملا هویداست.
وی معتقد است: نسبت دانشجو با جامعه در هر زمانی جز این نخواهد بود که دانشجو بهعنوان فرزند و سربازی پرورشیافته از دامن مردمش، به علت برخورداری از امکانات علمی برای رؤیت حقیقت، به محض رصد پیام روشنی یا تاریکی از آسمان با صدای بلند اذان بگوید. این اذان، صدای بیدارباش دانشجو برای زنده نگه داشتن پرچم حقیقتجویی است. شاید بهتر است بگوییم وظیفه دانشجو در وضعیت فعلی چه چیزی نیست؟ عربده ناشی از بدمستی، فحاشی ناشی از نداشتن تربیت خانوادگی، سنگ زدن به صورت همکلاسی ناشی از توحش، کندن سردر دانشگاه، تهدید استاد و آتش زدن یادواره شهدای دانشگاه، کار دانشجو نیست.
دبیر انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه اصفهان بیان کرد: وضعیت دانشگاهها امروز متأسفانه داغدار دو جریان است؛ جریان اول، بهرهبرداران از فضای همیشه آرام، بیدردسر و بیعمل که با سکوت و بیتفاوتی نسبت به هر بیعدالتی، ماهیت پرچمداری حقطلبی را از دانشگاه گرفتهاند و نیز جریانی که شاید متعالیترین مطالبه عدالتخواهانهای که برایش سر و دست شکسته، مختلط نشستن بر سر میز و نهار خوردن است.
محدثه بخشی، کارشناس ارشد روانشناسی، فعال دانشجویی سابق و مسئول خانه دانشجویان قرارگاه فرهنگی خاتم هم با تأکید بر اینکه دانشجوی امروز پر از دغدغه ذهنی است، میگوید: دانشجویان قدیم برای درس وارد دانشگاه میشدند، ولی امروز بهواسطه رسانهها، درگیر التهاب ذهنی هستند که این التهاب ذهنی و آشفتگی، فضای درسی و کنشگری اجتماعی را نیز تحتتأثیر قرار میدهد. دانشجوی امروز بیشتر از قبل میداند، ولی دانستههایش کمتر از قبل عمق دارند. به تعبیری، اقیانوسی یک میلیمتری است. این حالت، نوعی احساس بینیازی و استغنا در کسب اطلاعات و حتی شنیدن تجارب برایش ایجاد میکند، اما در مواجهه با فضا، دست او خالی است.
وی بیان کرد: دانشجو از همه چیز میداند، ولی همه چیز را نمیداند. همین مسئله، او را در واکنش به حوادث دستبسته نگاه میدارد، چون ابعاد مسائل را در نظر نمیگیرد و گاهی برای فعالیت در یک موضوع حتی بهدنبال کلیدواژه محوری و اصل قضیه هم نمیگردد. در مسائل اخیر هم، چه دانشجوهای معترض و چه دانشجوهای مذهبی و انقلابی، آرمانی برای مبارزه نداشتند؛ درد دانشجوی امروز بهواسطه بمباران اطلاعاتی، بیمسئلگی است.
این فعال دانشجویی تصریح کرد: بیمسئلگی، جلوی ایجاد آرمان را میگیرد و بیآرمانی، فرصت خلق ایده و جریانسازی را از بین میبرد، وگرنه دانشجوی امروز به مراتب خلاقتر و پیشروندهتر است، اما نمیداند موضوع او برای شکافتن چه چیزی است؟ امروز دانشجویان ما بیش از هر چیزی به مدیریت دغدغهها و مدیریت ذهن احتیاج دارند، رسانهها فرصت خلوت را از افراد گرفتهاند، وقت دانشجوی امروزی، کمتر از دانشجوهای دیروز نیست و اگر بتواند دغدغهها را مدیریت کند، اثرگذاری او بیشتر از نسلهای قبلی خواهد بود.
مسئول خانه دانشجویان قرارگاه فرهنگی خاتم با بیان اینکه کمالگرا بودن، آفت نسلهای قبلی بود و امروز کمالگرا نبودن، آفت نسل جدید است، گفت: نسل امروز به شدت دنبال زود به نتیجه رسیدن است. دانشجوهای فعلی برای صبور بودن، آموزش ندیده و یاد نگرفتهاند که بهترین نتیجهها، حاصل طراحی یک فرایند خوب و صبوری برای رسیدن به نتیجه است. آنها به هر چیزی خواستهاند، بدون طی کردن فرایند، رسیدهاند. بنابراین، در فضای دانشجویی هم فرایندمحور نیستند. حال آنکه انسان متعادل، هم به نتایج و هم به فرایند توجه میکند، ما باید دنبال طراحی بهترین فرایندها باشیم و دانشجو این توان را دارد، اما متأسفانه برداشتهای غلط از مفاهیم، بروز استعدادهای دانشجویان را مسدود کرده است و همین دوری از توجه به فرایندها در مسیر رسیدن به نتیجه، گاهی منجر به ایجاد ناامیدی میشود و از طرفی، مسیر گسترش رشد و آگاهی را هم مسدود میکند.
پریسا عابدی
انتهای پیام