به گزارش ایکنا از خراسان رضوی، محمدعلی انصاری، مفسر قرآن و صاحب تفسیر مشکاة، شامگاه 26 دیماه در جلسه شرح خطبه 193 نهجالبلاغه با موضوع «قناعت» که بهصورت مجازی برگزار شد، اظهار کرد: امیرمؤمنان در این خطبه نورانی، کلمات موجز و کوتاهی را مطرح میکند که بهعنوان ویژگیهای عینی متقین مطرح است. در این خطبه ایشان توصیف میکند که تمام صفات و خصلتها در وجود، زندگی و شخصیت انسان متقین و مؤمن کاملاً دیده میشود.
وی بیان کرد: ایشان در این خطبه میفرماید: «خطا و لغزش در انسان متقین کمتر دیده میشود و متقین انسانهایی کمخطا هستند»، این افراد که ایشان از آنها یاد میکند در خطا و اشتباهات وسواس به خرج داده و عاقلانه عمل میکنند که به همین جهت کمتر دچار لغزش میشوند.
این مفسر قرآن گفت: در حقیقت قلب و جان متقین برای خداوند آرام است و پایگاه دل را به تصرف خداوند دادهاند، از اینرو هنگامیکه جان و دل انسان در اختیار ذات باریتعالی و خانه محبت الهی و طاعت خداوند باشد، وجود ظاهری انسان هم تحت فرمان الهی میشود.
انصاری تأکید کرد: خضوع و نرمش این افراد در برابر خداوند عمیق و ریشهدار است و این در حالی است که در جامعه کنونی یکی از عمدهترین مشکلاتی که دینداران با آن مواجه هستند آن است که دین این افراد از ریشه و عمق نشأت نمیگیرد، بلکه این افراد با لایههای رویین دین سر و کار دارند و قشری از دین را شناخته و به آن تعلق خاطر دارند.
وی بیان کرد: امام علی(ع) در این خطبه اینگونه میفرماید: «میبینید متقین را که نفس قانعی دارند» که کلمه قانع به معنای اکتفا و بسنده کردن است و نوعاً متضاد واژه طمع که به معنای زیادهخواهی است و دقیقاً این دو کلمه در نقطه مقابل یکدیگر قرار دارند، بر همین اساس اگر بنا باشد کلمهای را بشناسیم میتوانیم با کلمه متضاد آن به شناخت بهتری به واژگان دست پیدا کنیم.
صاحب تفسیر مشکاة تصریح کرد: اگر انسان، قناعت و کم خواستن را در راستای سستی و اهمالکاری بهانه کند، در این صورت دیگر قناعت در رفتار او قابل لمس نیست بلکه در این مورد این کار، انسان را تحقیر میکند. قناعت زمانی میتواند در رفتار آدمی قابل لمس باشد که انسان به آنچه که خداوند به او داده است، شادمان و مسرور باشد و داشتههای خود را کم نپندارد، زیرا هنگامی که انسان داشتههایش را کم بشمارد در این صورت از خود هم توقع کمی خواهد داشت.
وی ادامه داد: بهعنوان مثال اگر انسانی درباره علم با خود بگوید که خداوند به من استعدادی نداده است، این فرد دیگر توقعی از خود ندارد، زیرا بر این باور است استعدادی ندارد و بالعکس اگر با خود بگوید که با دیگران هیچ تفاوتی ندارد و داشتههایی که خداوند به او داده است داشتههای کمی نیست، در این صورت دیگر داشتههای خود را تحقیر و یا تقلیل نمیکند و همین موضوع میتواند در موفقیت او بسیار مهم و تأثیرگذار باشد.
این مفسر قرآن، قناعت را یک نوع سرمایه برای انسان دانست و افزود: مبحث قناعت، یکی از مباحث بسیار دامنهدار بوده و همواره بحثهای فراوانی در این باره شده است، بهگونهای که در حکمتهای امام علی(ع) از قناعت بهعنوان گنج، یاد و در وجود انسان به عنوان یک سرمایه شمرده شده است که باید این گنج را از زیر خاک بیرون آوریم، اما حال قناعت با انسان چه میکند که چنین جایگاه مهمی دارد؟
انصاری با اشاره به دستاوردهای مثبت قناعت در وجود انسان اظهار کرد: قناعت آثار مثبت زیادی در وجود انسان باقی میگذارد، اما توجه به دو نکته بسیار مهم است، اول اینکه پیام قناعت آزادگی در وجود انسان است و بهعبارتی قناعت، انسان را رها و از یوق و قید خارج میکند.
وی تأکید کرد: در حقیقت انسانی که دارای قناعت نیست برای رسیدن به آنچه که ندارد گاهی تن به ذلتها و پستیهای بسیاری میدهد و اسیر بسیاری از طمعها میشود و حاضر است هر نوع کرنشی را انجام دهد تا به مطامع خود دست یابد، به عبارتی نیز انسانی که قناعت دارد حالت آزادگی در وجودش پیدا میشود، زیرا آدمی حاضر نیست هر چیزی را به هر قیمتی بهدست آورد.
صاحب تفسیر مشکاة با بیان اینکه در ذات قناعت، عزت نهفته است و انسان با قناعت به عزت دست پیدا میکند، ادامه داد: هنگامیکه طمع جایگزین قناعت شود، در این صورت آدمی برای رسیدن به خواستهها حاضر است بسیاری از مسائل شخصی از جمله شرافت و عزت را کنار بگذارد و از آنها بگذرد، اما نکته مهمی که در این میان وجود دارد آن است که قناعت، وجود انسان را رها میکند و در این صورت انسان احساس آزادگی خواهد کرد.
انصاری اظهار کرد: نکته دومی که درباره قناعت وجود دارد این است که قناعت موجب آرامش در وجود انسان میشود و انسانی که قناعت دارد چون حالت رضایت در وجودش است، آرامش دارد، اما انسانی که طمع دارد و لذت قناعت را نچشیده همواره مشوش است و احساس نداشتن، نبودن و دلنگرانی دارد.
این مفسر قرآن در پایان گفت: این در حالی است که اتفاقاً وقتی این دو را با یکدیگر مقایسه کنیم متوجه میشویم که سود با اهل قناعت است، زیرا انسانی که قناعت دارد با آرامش فکری تصمیم درستی میگیرد و به خواستههای مطلوب و معقول نیز سریعتر دست پیدا میکند، اما انسانی که طمع دارد در فضای مطمئنی فکر نمیکند و تصمیم نمیگیرد.
انتهای پیام