به گزارش ایکنا، چهاردهمین جلسه درس تفسیر قرآن آیتالله ابوالقاسم علیدوست با محوریت تفسیر سوره حمد، صبح امروز 16 بهمنماه در فضای مجازی منتشر شد.
در ادامه گزیده مباحث این جلسه را میخوانید؛
گفتوگوی ما راجع به تفسیر قرآن، سوره حمد و آیه بسم الله الرحمن الرحیم بود. تا الآن سه بحث را پشت سر گذاشتیم؛ یکی راجع به حرف باء، یکی راجع به کلمه اسم و سوم راجع به کلمه الله. در مورد کلمه الله به نتایج خوبی رسیدیم و معلوم شد اینکه مشهور است الله اسم علم برای ذات مستجمع جمیع صفات است خیلی بنیان ندارد و ریشه این حرف معلوم نیست. کلمه الله بر ذات با ظهور و تجلی دلالت دارد. روایاتی هم در این رابطه نقل شد.
حال به کلمه «الرحمن» و «الرحیم» میرسیم. در نگاه اول راجع به رحمن دو نظر مطرح است. برخی گفتند رحمن برای خداوند علم است و در مورد خداوند غلبه پیدا کرده است. به چیزهایی که اول علم نیست ولی بعدا شکل علم پیدا میکند علم بالغلبه گفته میشود. اگر این را بگوییم الف و لامش هم زائد است. این زوائد اشکال ندارد و در هر متن مقدسی باشد قابل تحمل است. اکثریت گفتند رحمن وصف است، نه علم. اگر اسمی علم باشد دیگر آن را معنا نمیکنند ولی اگر صفت باشد معنای وصفی دارد. اگر معنای وصفی پیدا کرد سه احتمال هست؛ اسم فاعل باشد، صیغه مبالغه باشد یا صفت مشبهه باشد. اسم فاعل دلالت بر حدوث میکند، اگر صیغه مبالغه باشد آن هم حدوث همراه با مبالغه است، اگر صفت مشبهه باشد دال بر ثبوت است. اگر بگوییم خداوند نعمتش را به بندگان میبخشد میخواهیم حدوث را در نظر بگیریم و اسم فاعل میشود، اگر بگوییم خداوند این حالت بخشندگی را دارد صفت مشبهه است.
به نظر ما الف و لام در کلمه «الرحمن» زائد نیست. الف و لام عهد هم نیست که بخواهد با این دو حرف به یک معهود ذهنی اشاره کند. الف و لام استغراق هم نیست. الف و لام جنس هم نیست. تنها احتمالی که میماند الف و لام موصول است. الف و لام موصول معنای «الذی» میدهد و ما آن را اسم میدانیم. اصلا روایت داریم که از آن استفاده میشود الف و لام الرحمن موصول است. بیان حضرت علی(ع) در این رابطه این است: «قولوا عِندَ افتِتاحِ كُلِّ أَمرٍ صَغيرٍ أو عَظيمٍ: بِسمِ اللّهِ الرَّحمنِ الرَّحيمِ؛أَىْ أَستَعينُ عَلى هذَا الأَمرِ بِاللّه ِ الَّذى لا يَحِقُّ العِبادَةُ لِغَيرِهِ، المُغيثِ إذَ ااستُغيثَ، المُجيبِ إذا دُعىَ، الرَّحمنِ الَّذى يَرحَمُ بِبَسطِ الرِّزقِ عَلَينا، الرَّحيمِ بِنا فیأديانِنا و دُنيانا و آخِرَتِنا، خَفَّفَ عَلَينَا الدِّينَ و جَعَلَهُ سَهلاً خَفيفا، و هُوَ يَرحَمُنابِتَمييزِنا مِن أعدائِهِ» معنای روایت این است هنگام آغاز هر كار كوچك و بزرگى بسم اللّه الرحمن الرحيم بگوييد. يعنى براى اين كار، از خدا مدد مىجويم. خدايى كه جز او كسى سزاوار پرستش نيست. پناهگاه پناهجو و فريادرس فريادخواه است. خداوند بخشندهاى كه با گسترش روزى بر ما رحم مىكند، مهربان به ما، در آيين و دنيا و آخرتمان. دين را بر ما آسان و سبك و سهل گرفت و به ما رحم مىكند با جدا كردن از دشمنانش.
کسانی که گفتند کلمه رحمن علم بالغلبه است دو دلیل آوردند؛ یکی اینکه خیلی مواقع کلمه رحمن به تنهایی استعمال میشود؛ مثل این آیه: «وَإِذَا قِيلَ لَهُمُ اسْجُدُوا لِلرَّحْمَنِ وَمَا الرَّحْمَنُ؛ و چون به آنان گفته شود [خداى] رحمان را سجده كنيد مىگويند رحمان چيست». همانطور که الله تنها میآید، رحمن هم تنها میآید ولی رحیم متکی به موصوف میآید. دلیل دیگر این است که گفتند این کلمه فقط بر خدا اطلاق میشود، بر خلاف صفت رحیم و کریم که عرب به هر شخص بخشندهای اطلاق میکند. اینکه یک کلمه بدون موصوف بیاید یا فقط بر خدا اطلاق شود دلیل بر علم بودن نیست، چون میتوانیم بگوییم این کلمه وصف خاص خدا است و در خارج فقط یک مصداق دارد.
راجع به کلمه رحیم این بحث مطرح نشده است که علم است یا الف و لام آن زائد است. رحیم صفت مشبهه است و دلالت بر ثبوت میکند. الف و لامش هم موصول است. یک بحث اینجا این است که فرق رحمن و رحیم چیست؟ یک بحث دیگر ترجمه آن به فارسی است. اگر خواستیم رحمن و رحیم را به فارسی ترجمه کنیم به چه معنایی ترجمه کنیم؟ بحث بعدی رحمانیت و رحیمیت خداوند و نسبت آن با حکمت و عدل است. برخی نمیتوانند عذابهای خداوند را بفهمند و تا مرز انکار پیش رفتند. این انکار یک دورهای رایج بوده بعدا به فراموشی سپرده شد ولی دوباره چند سالی است نشر پیدا کرده است. یک طلبهای که قبلا ملبس بود این حرف را میزد و در فضای مجازی هم خیلی منتشر میشد. به هر حال این یک شبهه جهانی است. بحث بعدی خلود است. ما گاهی اوقات خلود را تعبدا قبول میکنیم ولی بعضی وقتها افراد خواهان توضیح و توجیه هستند.
مفسران در این رابطه بحثهای زیادی کردند. به من و شما گفتند رحمن دلالت بر نعمت گسترده خداوند دارد و رحیم دلالت بر نعمت خاصه خداوند دارد. وقتی میخواهیم بگوییم خدا به همه روزی میدهد به او رحمن میگوییم و وقتی میخواهیم بگوییم خدا هوای مومنان را دارد به او رحیم میگوییم. خداوند در دنیا رحمن است ولی در آخرت چون رحمتش شامل حال کفار نمیشود رحیم است. این حرف چقدر ریشه دارد؟ ریشهاش روایتی از امام صادق(ع) است. روایت این است؛ «اَلرَّحْمنُ إِسْمُ خاصٍّ، بِصِفَة عامَّة، وَ الرَّحِیْمُ إِسْمُ عامٍّ بِصِفَة خاصَّة» امام میفرماید رحمن اسم خاص است ولی دلالت بر صفتی گسترده میکند ولی رحیم اسم عامی است که در قالب صفت خاص برای مومنان است. ادامه بحث را جلسه آینده عرض میکنیم.
انتهای پیام