مسعود جانبزرگی، عضو هیئت علمی پژوهشگاه حوزه و دانشگاه، در گفتوگو با ایکنا از قم، در خصوص خشونتهای خانگی علیه زنان گفت: خشونتهای خانگی به علت خصوصی بودن حریم خانواده و گرایش به حفظ حرمت خانواده معمولا ابراز نمیشود. این موضوعات فقط زمانی از حوزه خانواده به محیط بیرونی بسط داده میشود که اختلافات و درگیری طرفین تا مرز طلاق پیش رود.
عضو هیئت علمی پژوهشگاه حوزه و دانشگاه با اشاره به اینکه طیف خشونت خانگی بسیار وسیع است، افزود: خشونت جسمی، جنسی، روانی و حیثیتی، انواع خشونتهای خانگی به شمار میروند که هر کدام از این موارد مصادیق خاص خود را دارند؛ برای مثال در خشونت جسمی، یک مرد، زن خود را مورد تنبیه بدنی قرار میدهد اما همیشه خشونت به معنای تنبیه جسمانی فرد نیست بلکه بعد روحی و روانی یک انسان هم مورد تهدید قرار میگیرد.
جان بزرگی بیان کرد: دارایی انسان اعم از مادی و معنوی و جسمی و روحی وقتی در معرض تهدید قرار میگیرد یا احساس کند که در معرض تهدید قرار گرفته است تحریککننده خشونت فرد است؛ خشونت روانی فقط زمانی نیست که فرد مورد اهانت و تحقیر قرار گرفته بلکه زمانی که حقوق فرد در خانواده نادیده گرفته میشود و نیاز روانی او در خانواده تامین نمیشود خود به نوعی کنش خشونتآمیز است.
وی تصریح کرد: گاهی جسم انسانها ترور میشود اما گاهی اوقات شخصیت و حیثیت طرف مقابل ترور میشود که این دردناک است و متأسفانه گاهی اوقات در خانوادهها شاهد این هستیم که مسائل خصوصی، ویژگیهای شخصیتی و نقاط ضعف یکی از زوجین توسط عضوی از خانواده برملا میشود و به نوعی حیثیت آن فرد را زیر سوال میبرد به عبارت دیگر اگر حیثیت شخصی را ابزاری برای بازخوانیهای روانی قرار دهیم، مصداقی از خشونت است.
عضو هیئت علمی پژوهشگاه حوزه و دانشگاه با بیان اینکه وظیفه تعریف کردن برای زنان در خانواده زمینهساز بروز خشونتهای خانگی میشود، اظهار کرد: وظایفی مانند پخت و پز، شستوشو و تمیز کردن و.. که در حیطه وظایف زنانه به کار میبرند، خشونت علیه زنان محسوب نمیشود اما قطعاً زمینه ساز خشونت خواهد شد؛ شرح وظیفه تعریف کردن بین زن و شوهر الزاما مسائل و مشکلات آنان را حل نخواهد کرد و نه تنها پایان بخش خشونت نیست بلکه اگر فرد تمایلی به انجام آن نداشته باشد زمینه ساز خشونت است.
وی تصریح کرد: خانواده اصلیترین ساختار اجتماعی است که رفتار افراد ابتدا در آن شکل میگیرد و لذا روابط اعضای خانواده در سیستم تربیت فرزندان یا سیستم زناشویی باید مبتنی بر همکاری باشد نه رقابت، افراد باید با توجه به تفاهمی که بین آنان برقرار است، وظایفشان را انجام دهند یا به عبارت بهتر وظایف زن یا مرد در خانواده بر اساس نیازهای آنان شکل میگیرد. زن و مرد باید کار متناسب با جنسیت و شرایط خودشان را داوطلبانه انتخاب کنند و در این شرایط است که خانواده به سمت اعتلا پیش میرود.
وی در خصوص شعار فمینیستها گفت: شعار اینکه «زن و مرد مثل همدیگر هستند و باید شبیه یکدیگر کار کنند» یک نوع ظلم در حق مرد و زن به شمار میرود زیرا تفاوتهای جنسیتی را باید در این زمینه قائل باشیم و نادیده گرفتن تفاوتهای جنسیتی خود زمینه ساز خشونت خانگی است.
جان بزرگی ابراز کرد: باید بپذیریم که در چارچوب خانواده کنش زنانه و کنش مردانه متفاوت است و هرکسی باید کنشهای خود را داشته باشد، برای مثال اگر زن مسئول پرورش روابط بین فرزندان باشد، مرد مسئول هدفگذاری و ایدهآلسازی تربیتی فرزندان است و اگر هر کدام از والد از زیر بار این مسئولیتها شانه خالی کنند آسیب آن اول گریبان کودک را میگیرد، برای مثال فرزندانی تحویل جامعه میدهند که اعتماد به نفس کافی ندارند.
وی با تأکید بر اینکه تفاوت جنسیتی بین زن و مرد منجر به نقشهای متفاوت آنان میشود، تأکید کرد: اگر نقشهای نامناسب با جنسیت فرد بر او تحمیل شود، تعادل حاکم بر خانواده از بین میرود و زمینهساز خشونت میشود.
یادآور میشود، 25 نوامبر هر سال معادل چهارم آذرماه به عنوان روز جهانی رفع خشونت علیه زنان نامگذاری شده است. مجمع عمومی سازمان ملل متحد در 17 اکتبر 1997 این روز را به علت قتل وحشیانه سه خواهر میرابال، فعالان سیاسی اهل جمهوری دومینیکن به عنوان روز جهانی تصویب کرد.
انتهای پیام