احمد بخشایش اردستانی، عضو هیئت علمی دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران مرکزی، در گفتوگو با ایکنا از اصفهان، با اشاره به سالگرد شهادت شهیدان رجایی و باهنر و آغاز هفته دولت درباره حاکمیت دولت در ساختار جمهوری اسلامی ایران، اظهار کرد: دولتها چون پول و بخش عمدهای از بودجه را در اختیار دارند و از این طریق، افکار را تحت کنترل خود درمیآورند، معمولا میتوانند اعمال حاکمیت کنند. در واقع دولت سالانه از طریق لایحه بودجه، برنامهریزی مالی و سیاستهای پولی کشور را انجام داده و مشخص میکند، بنابراین اعمال حاکمیت آن موفقیتآمیز است.
وی افزود: هر دولتی مثل ماشینی میماند که چهار چرخ داشته باشد؛ یکی از این چرخها، تلاش برای تأمین منافع عمومی مثل تأمین معیشت و انجام کارهای عامالمنفعه به منظور رفاه حال مردم است. وجه دیگر، به تأمین منافع خصوصی مربوط میشود، یعنی گروهها و بخشهای پر قدرتی در جامعه حضور دارند که حتما باید امکانات و امتیازاتی از دولت دریافت کنند، در غیر این صورت دولت را با چالش روبرو میسازند. یکی دیگر از وجوه یا چرخهای ماشین دولت، ایدئولوژی آن است. معمولا دولتها صاحب ایدئولوژیاند و بر مبنای آن از مردم خود میخواهند که اطاعت کنند، حرفهای دولت را بپذیرند. وجه آخر دولت نیز نظامیگری است که به نقش و کارکرد نیروهای مسلح مربوط میشود.
عضو هیئت علمی دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران مرکزی اضافه کرد: برخی از دولتها یکی از این وجوه را تقویت میکنند و به وجوه دیگر کمتر بها میدهند، البته به این معنا نیست که این چهار وجه را نداشته باشند. در واقع دولتها برای تحقق این چهار وجه به نحو مقتضی اعمال حاکمیت میکنند.
بخشایش اردستانی بیان کرد: در دولتهایی که رگههایی از دموکراسی در آنها وجود دارد، وقتی مشکل یا حادثهای به وجود میآید که مقصر آن دولت است، مردم تظاهرات میکنند، حزب مخالف وارد عمل میشود و بالاترین مقام دولت استعفا میدهد؛ ولی در ایران این قانون نانوشته وجود دارد که رئیسجمهور و وزرا تا پایان دوره مسئولیتشان باید در این سمت باقی بمانند و با خیال راحت به ایفای نقش خود بپردازند.
همه دولتها ناکارآمد نبودهاند
وی ادامه داد: با این گزاره موافق نیستم که همه دولتها در ایران ناکارآمد بودهاند، اتفاقا برخی از آنها کارآمدی خوبی داشتند. دولت سازندگی در دوران مسئولیت خود اقداماتی در راستای عمران و آبادانی کشور انجام داد. دولت اصلاحات زمانی که روی کار آمد، جامعه مدنی را مورد توجه قرار داد، مطبوعات را تقویت و برای نهادینه ساختن فرهنگ نقد و نقادی و آزادی سیاسی در جامعه تلاش کرد. دولت نهم و دهم مباحث مربوط به عدالت اجتماعی و یارانهها را مطرح کرد و بخشی از جامعه از عملکرد آن رضایت داشتند. دولت تدبیر و امید در دور اول مسئولیت خود خوب عمل کرد و توانست قیمتها را کنترل کند، ولی در دور دوم عملکرد ضعیفی از خود به نمایش گذاشت. چون تأمین معاش همواره با سختی مواجه بوده است، مردم فکر میکنند همه دولتها ناکارآمد بودهاند.
این نماینده سابق مجلس تصریح کرد: علتالعللی که موجب شده دولتها در ایران از نظر مردم ناکارآمد تلقی شوند، این است که دولتها فکر میکنند از زمان روی کار آمدن، تا انتها یعنی به مدت هشت سال در این جایگاه قرار دارند و اگر خطایی کردند یا فاجعهای به بار آوردند، باز هم در مسئولیت خود باقی میمانند. در صورتی که در دنیا وقتی ناکارآمدی دولتی ثابت شود، آن را کنار میگذارند، ولی در کشور ما اینطور نیست؛ شاید دلیلش این باشد که نهادهای ما دوگانهاند و نهادهای انتخابی و انتصابی با هم سازگاری ندارند.
وی افزود: اکثر دولتهایی که در کشور ما روی کار میآیند، نظریهپردازند، در صورتی که ما به دولت کارگزار نیاز داریم. از طرف دیگر، اینطور نیست که مردم فقط به وجه اقتصادی در عملکرد دولتها توجه کنند و از سایر وجوه غافل باشند، چون همه وجوه با هم قرین و در ارتباطند و نمیتوان آنها را از هم جدا کرد. وقتی معیشت مردم سخت میشود، از نظر فرهنگی نیز ولنگاری افزایش مییابد. همینطور وقتی فضای سیاسی به هم ریخته و ناهمگنی میان نهادهای انتخابی و انتصابی وجود داشته باشد، طبیعتا بر حوزه اقتصادی نیز تأثیرگذار خواهد بود.
بخشایش اردستانی اضافه کرد: دولت اصلاحات اعتقاد داشت که برای بهبود وضعیت اقتصادی، باید آزادی سیاسی حاکم باشد و انتخاب مردم محدود نشود. اگر انتخابات قوی برگزار شود، مردم افراد دانا را انتخاب میکنند و این افراد اوضاع اقتصادی را سر و سامان میدهند. در مقابل، دولت احمدینژاد معتقد بود که برای اصلاح وضعیت اقتصادی باید عدالت اجتماعی را به وجود آورد، یعنی ثروت به اندازه کافی در کشور وجود دارد، ولی توزیع آن در میان مردم ناکافی است. دولت روحانی نیز معتقد است که ثروت باید فقط در دست نخبگانی باشد که اقتصاد بینالملل را درک میکنند و وظیفه دولت، تولید پول و ثروت است، ولی اهتمامی به توزیع ثروت در میان همه مردم ندارد.
انتهای پیام