حسین مطیع، عضو هیئت علمی دانشگاه صنعتی اصفهان در گفتوگو با ایکنا از اصفهان، در خصوص سبک زندگی اسلامی، اظهار کرد: سبک زندگی به مجموعه رفتار، اعمال، اخلاق، سلایق و شیوه زندگی مسلمانان در دورههای مختلف اطلاق میشود که حالت دسته جمعی، آگاهانه و نیمه آگاهانه دارد. سبک زندگی اسلامی حتما باید هشت شاخه داشته باشد که عبارتند از فردی، جمعی، دنیوی، اخروی، مادی، معنوی، کوتاهمدت و درازمدت. اگر این هشت شاخه را پوشش ندهد، سبک زندگی اسلامی نیست.
وی افزود: با نگاه به آثار و متون دینی متوجه میشویم که از صدر اسلام توصیههای زیادی درباره سبک زندگی ارائه شده است که میتوان با استفاده از آنها، این هشت شاخه را پوشش داد. البته بعضی از این شاخهها دارای زیرشاخههایی نیز است. تعلیم و تربیت اسلام بر این اساس استوار است که رفتار، اعمال و سلایق بهگونهای باشد که در پرتو سبک زندگی اسلامی، به اهداف والای اسلامی دست پیدا کنیم.
عضو هیئت علمی دانشگاه صنعتی اصفهان اضافه کرد: درست است که سبک زندگی تعبیر جدیدی محسوب میشود و اولین بار، آلفرد آدلر در قرن نوزدهم این تعبیر را به کار برد و بعد به تدریج رایج و مصطلح شد، ولی تعریف سبک زندگی البته نه به شفافیت آنچه امروز در روانشناسی و علوم اجتماعی مطرح میشود، بلکه به معنای عام کلمه، در سیرة النبی وجود داشته است، یعنی از زمانی که سبک زندگی پیامبر(ص) را تعریف میکردند و سیره رسول الله(ص) را مینوشتند، سبک زندگی اسلامی در حال تبیین و آموختن بوده و در طول تاریخ، تألیف این کتابها مرتبا تکرار شده است، مثل منیه المرید شهید ثانی در مورد سبک زندگی در حوزه تعلیم و تربیت، یا حلیةالمتقین مرحوم علامه مجلسی در مورد سبک زندگی متناسب با قرن یازدهم، یا کتاب مفاتیحالحیات آیتالله جوادی آملی که در خصوص سبک زندگی اسلامی متناسب با قرن چهاردهم نوشته شده و ما اکنون در قرن پانزدهم هستیم.
بیشتر بخوانید:
مطیع تصریح کرد: مجموعه کتابهای سبک زندگی که در دورههای مختلف نوشته شده است، براساس مبانی قرآن و سنت در هر دورانی نیاز به بازنویسی دارد و باید متناسب با زمان تألیف شود، مثلا علامه مجلسی(ره) کتاب حلیةالمتقین را متناسب با زمان خودش تألیف کرده است. البته تعریف سبک زندگی اسلامی عوض نمیشود، ولی متناسب با زمان باید بازنویسی شود، مثلا در زمان مرحوم علامه مجلسی(ره) فضای مجازی، رسانهها و وسایل ارتباط جمعی وجود نداشت و هر چند در کتاب مفاتیحالحیات به بعضی از این مسائل توجه شده، ولی در عین حال به بحث فضای مجازی پرداخته نشده است، همینطور مباحث مربوط به جهان اسلام، مسائل منطقهای، سازمانهای بینالمللی، تعامل با سازمان ملل متحد و...، بنابراین این کتاب به جلد دومی هم نیاز دارد تا این مباحث در آن گنجانده شود. البته برای تألیف کتاب مفاتیحالحیات زحمت زیادی کشیده شده است و این کتاب حاصل تلاشهای دو ساله یک تیم بزرگ محسوب میشود. هر چند کتابهای خوبی راجع به سبک زندگی تألیف شده است، ولی مرتب باید نو به نو شود، به شرطی که این پویایی مطابق با اصول باشد. هر نوع پویایی نمیتواند مورد تأیید باشد، چون برخی از آنها اصول را نادیده میگیرند.
وی با بیان اینکه برنامههایی مثل مستند ـ مسابقه «خانه ما» گام کوچک و مناسبی برای آشنایی با سبک زندگی اسلامی بود، گفت: برای دستیابی به سبک زندگی اسلامی، سه مسئله را باید در نظر گرفت؛ سبک زندگی موجود یا محقق، سبک زندگی مطلوب یا ایدهآل و شیوه رسیدن از سبک زندگی موجود به سبک زندگی مطلوب. ابتدا باید سبک زندگی موجود و نقاط قوت و ضعف آن بازخوانی شود و سپس به سراغ سبک زندگی مطلوب رفت، یعنی اسلامی که در قرن پانزدهم یا 21 میلادی میتوان به آن عمل کرد و نیز چگونگی رسیدن از سبک زندگی موجود به سبک زندگی مطلوب باید آموزش داده شود. این گام سوم اتفاقا سختترین قسمت کار است.
عضو هیئت علمی دانشگاه صنعتی اصفهان ادامه داد: اگر این سه گام خوب فهمیده شود، متوجه میشویم که تحقق سبک زندگی اسلامی نه تنها محال نیست، بلکه ممکن نیز هست و فقط تلاش جهادگونه و کار علمی و عملی پیوسته و شبانهروزی میطلبد. کسانی که معتقدند سبک زندگی اسلامی قابل تحقق نیست، البته در شناسایی سبک زندگی موجود موفق بودهاند، ولی سبک زندگی مطلوب را شناسایی نکردهاند. این نوع سبک زندگی یک امر دستنیافتنی و خیالی نیست، اتفاقا با شرایط جدید، تعامل با جهان و استفاده از فناوری هم دستیافتنی است و دلیل آن نیز به جامعیت دین اسلام برمیگردد. در اسلام، عناصر مترقی و پیشرفتهای مثل عقلانیت و اجتهاد وجود دارد که میتواند پویایی و روزآمدی با حفظ اصول را به همراه داشته باشد. برخی معتقد به پویایی هستند، ولی حفظ اصول را نادیده گرفتهاند. یعنی معتقدند جهان به باد غربزدگی میرود، ما نیز با این باد خواهیم رفت و اصول هم از بین میروند. این در صورتی است که ما میتوانیم اصول را حفظ کنیم، در عین حال با جهان تعامل درست و سازنده و منطقی داشته و بهروز باشیم. ما نمیخواهیم با اقتضائات جهان جدید بجنگیم یا در برابر آن منفعل باشیم، بلکه میخواهیم آن را درک کرده و سپس بومیاش کنیم. بومی کردن در چهار مرحله روزآمدی، کارآمدی، اسلامیسازی و ایرانیسازی اتفاق میافتد و این کار شدنی، ولی زمانبر است.
وی افزود: برخی دوستان چون گام دوم و سوم را بلد نیستند، تسلیم شدهاند. شاید گام اول را درک کرده باشند که در این خصوص نیز مطمئن نیستم، چون اگر سبک زندگی غربی را درک کرده بودند، متوجه بنبستهای انسان غربی شده بودند. غرب از لحاظ تمدنی، به بنبست رسیده و دچار بحران شده است. در این سبک زندگی، پارادوکسها و تناقضهایی وجود دارد که در حال پس زدن است و پست مدرنیسم چیزی نیست جز بحران و بنبست مدرنیته و این، در سبک زندگی غربی خودش را نشان میدهد. در واقع انسان غربی نیز دنبال مفرّ و روزنی میگردد، چون افول تمدنی شروع شده است. در اینجا ما معتقدیم باید با عقلانیت و منطق و معیارهای درست، سبک زندگی اسلامی را در قرن جدید تعریف کنیم. اگر سه گام مذکور را درست انجام دهیم، این کار شدنی است. یعنی نه تنها محال نیست، بلکه حتی میتوانیم تولید تمدنی داشته باشیم و تمدن غرب را تحتالشعاع قرار دهیم. افراد تحصیلکردهای در غرب وجود دارند که به اسلام ناب امام خمینی(ره) گرایش پیدا کردهاند، آن هم از کانال بنبست تمدن غربی. درست است که سبک زندگی غربی جهانی و فراگیر شده، ولی دارد به انحطاط میرسد و این انحطاط، به راه و مفرّ نو نیاز دارد و این مفرّ نو را در اسلام یافته است. از این لحاظ، ما فرصتی پیش رو داریم که با توجه به این بحران، تمدن خود را به آنها عرضه کنیم.
محبوبه فرهنگ
انتهای پیام