به گزارش ایکنا از خوزستان، مرضیه محمدزاده، پژوهشگر تاریخ اسلام شب گذشته 8 اردیبهشت در برنامه مجازی با موضوع ویژگیهای اخلاقی امام حسن مجتبی(ع) گفت: امام حسن(ع)، فرزند حضرت علی(ع) و حضرت فاطمه(س) است که در نیمه رمضان سال سوم هجرت در شهر مدینه متولد شد. نامش حسن به معنی نیکو و کنیهاش ابومحمد و مهمترین لقب ایشان مجتبی است، به طوری که این لقب در کنار نام ایشان قرار میگیرد و به نام «حسن مجتبی» (ع) شهرت پیدا میکند.
وی اظهار کرد: مهمترین رویداد حیات امام حسن(ع) و حتی تاریخ اسلام، مسئله صلح مقتدرانه و نرمش قهرمانانه آن حضرت است که در تاریخ صدر اسلام شهرت دارد. دوران ۷ سال نخست از عمر با عزت امام که ما آن را دورهای مهم در شکل گیری شخصیت انسان میدانیم در خانه وحی در کنار رسول الله(ص) و همچنین پدر بزرگوار و مادر گرامی خود بودند. رسول الله(ص) به امام حسن(ع) بسیار علاقهمند بود و احادیثی درباره ایشان و برادرشان فرموده بودند از جمله این سخن که: «حسن و حسین سید جوانان اهل بهشت هستند.» یا نقل میشود که رسول الله دعا میفرمودند: خدایا من اینان را دوست دارم، دوستدارانشان را نیز دوست دارم، تو نیز آنها را دوست بدار و دوستدارانشان را هم دوست بدار.
محمدزاده ادامه داد: دو واقعه مهم در حیات رسول الله(ص) داریم که امام حسن(ع) به همراه برادرشان، نقش اساسی در آن داشتند؛ یک موضوع مسئله نزول آیه تطهیر است که بر اساس آن خداوند رجس و پلیدی را از این خاندان دور کرد و مسئله دیگر آیه مباهله است؛ زمانی که رسول الله(ص) با مسیحیان نجران مباهله میکنند، امام حسن(ع) در آیه مباهله به عنوان فرزند رسول الله(ص) به جامعه بشری در طول تاریخ معرفی میشوند. در این آیه (61 سوره آل عمران) کلمه «ابناءنا» نشان میدهد که پیامبر(ص)، امام حسن(ع) را به عنوان فرزند خود مینامند و از اینجاست که فرزندان حضرت فاطمه(س) به عنوان فرزندان رسول الله(ص) در تاریخ شهرت پیدا میکنند.
وی در بخش دیگری از سخنان خود درباره ویژگیهای اخلاقی امام حسن(ع) گفت: صفاتی مثل ایمان، معرفت، یقین، توکل، زهد، صبر و شکیبایی، اعتماد به نفس، مروت، سخاوت، فصاحت و بلاغت، تواضع، علم، ادب، حسن معاشرت، گذشت آزادگی و صداقت صفاتی هستند که در کتب حدیثی در مورد امام حسن(ع) میبینیم. درباره هر یک از این ویژگیها داستانها گفته شده و احادیثی در مورد آنها وارد شده است.
این محقق تاریخ اسلام ادامه داد: برای مثال ابن اسحاق که سیره نویس مشهور است(متوفی سال ۱۵۱ هجری) وقتی میخواهد درباره ارزش والای اجتماعی امام حسن(ع) صحبت کند، می گوید: بعد از رسول گرامی اسلام(ص) ما هیچ کس را نمیبینیم که به قله شرفی که امام حسن(ع )رسیده است، برسد.» و ذکر میکند وقتی از خانهاش بیرون میآمد و وارد اجتماع میشد، اگر افرادی در جلوی ایشان حرکت میکردند، همین که میدیدند امام حسن(ع) پشت سر آنها قرار گرفته است، کنار میرفتند و راه را باز میکردند.
محمدزاده افزود: همچنین گفته شده است گاهی امام حسن(ع) حصیر یا زیلویی در مقابل خانه خود میگذاشت، آنجا مینشست تا اگر فردی نیازمندی حاجتی دارد یا کسی با ایشان کاری دارد و شرم میکند، وارد خانه ایشان شود، بتواند به راحتی درخواست خود را مطرح کند. در تاریخ آمده است وقتی مردم امام را میدیدند که در مقابل خانه خود نشستهاند، میایستادند و از جلوی روی امام رد نمیشدند، به همین دلیل امام به خانه خود میرفتند اما میفرمودند من در خانه هستم و اگر کسی کاری دارد، رجوع کند. اینها نشاندهنده شرافت و بزرگواری وجود امام حسن(ع) است.
این استاد دانشگاه خاطرنشان کرد: امام سجاد(ع) درباره زهد و پارسایی عموی بزرگوارش میفرماید: «عمویم زاهدترین مردم زمان خود بودند.» با اینکه امام حسن(ع) از نظر مادی و رفاهی، شرایط بسیار خوبی داشتند و خلیفه هم نبودند تا بخواهند مانند پایین ترین مردم زندگی کنند، زاهدترین افراد بودند. زهد به معنی نداشتن نیست، بلکه به معنی عدم وابستگی است. ایشان دنیا را به عنوان یک هدف واقعی نگاه نمیکردند بلکه آن را وسیله و ابزار میدیدند و از این طریق به مدارج عالی رسیدند.
وی گفت: در همان حال که امام در کمال رفاه به سر می بردند، نام و یاد خدا از زبان ایشان دور نمیشد. در عبادتها و دعاها نقل شده به اذکاری برمیخوریم که از آن امام حسن(ع) است. زهد و عبادت حضرت چنان بود که ایشان وقتی وضو میگرفتند آن چنان غرق تماشای حضرت حق بودند که تمام ارکان و وجودشان به لرزه میافتاد و زمانی که از ایشان درباره این تغییر چهره سوال میشد، میفرمودند: من میدانم که در برابر چه فرمانروای قدرتمندی قرار گرفتهام. ایشان ادب فوق العادهای در مقابل حضرت حق داشتند و حالتشان مانند بندهای بود که در مقابل مولای خویش قرار گرفته است. حتی ذکر میکنند ایشان بعد از نماز سریع از سجاده و مکان نماز بلند نمی شدند، بلکه مدتی در همان مکان مینشستند و به ذکر میپرداختند و به خصوص بعد از نماز صبح و ذکر، از مسجدالنبی(ص) به در خانههای همسران رسول خدا(ص) میرفتند و با آنها صحبت میکردند و جویای احوال آنها میشدند.
این محقق تاریخ اسلام درباره ویژگیهای عبادی امام حسن(ع) گفت: حج، یکی از اعمال بزرگ عبادی است و رسول گرامی اسلام(ص) و اهل بیت ایشان اهمیت فوقالعادهای برای اعمال حج قائل بودند. گفته شده است امام حسن مجتبی(ع) به جز سالهایی که در کوفه بودند، در بقیه موارد حج را انجام میدادند و ۲۵ بار حج برای ایشان ذکر شده است. حتی گفته شده است که امام چند بار با پای پیاده حج را انجام میدادند.
محمدزاده ادامه داد: درباره بحث قرائت قرآن گفتهاند امام، قرآن کریم را با تدبر و تعقل میخواندند و صوت زیبایی داشتند، به طوری که افراد وقتی صدای حضرت را میشنیدند، میایستادند و به تلاوت ایشان گوش میسپردند. گفته شده است امام در ابتدای هر کاری نام خدا را بر زبان میآورد و با یاد او کار خود را شروع میکرد. در تشییع جنازهها حتی افراد غیرمسلمان شرکت میکرد. اگر در مسیر، تشییع جنازه میدیدند شرکت میکردند و در نهایت سکوت این کار را میکردند.
وی، نظافت و پاکیزگی را از دیگر خصوصیات امام حسن(ع) عنوان کرد و گفت: گفته شده است امام از نظر ظاهری بسیار زیبا بودند. به پیامبر اکرم(ص) شباهت داشتند. در تاریخ داریم که سه تن شباهت فوق العادهای به رسول الله(ع) داشتند، یکی از آنها حضرت فاطمه(ص)، دیگری امام حسن(ع) و دیگری حضرت علی اکبر(ع) بود. ذکر شده است که او از همه مردم زمان خود، خوشروتر بود. رنگش سفید آمیخته با سرخی، چشمانش درشت، گونههایش لطیف و هموار، شانههایی پهن، گیسوهای مشکی و مجعد و روی هم زیباترین صورت را داشتند. امام لباسهای مرتب به تن میکردند و همیشه معطر بودند و جایی که نماز میخواندند عطر ایشان را میگرفت. به ظاهر خود اهمیت می دادند و میفرمودند: خدا زیباست و زیبایی را دوست می دارد.
این استاد دانشگاه درباره سخاوت و بخشش امام حسن(ع) نیز اظهار کرد: در بخشش و جود و کرم هیچ کس به پای خاندان رسالت نمیرسد، یعنی جود و بخشش آنها ضرب المثل بود و شأن نزول سوره دهر بیانگر همین موضوع است. گفته شده است امام حسن(ع) سه بار اموال خود را با خدا نصف کرد و نیمی از آنها را در راه خدا بخشید. امام با پولی که داشتند بردگان را میخریدند و آزاد میکردند و حاجت نیازمندان را برآورده میکردند. اگر در حال طواف سائلی به ایشان رجوع میکرد، طواف را رها میکردند و اگر در حال نماز بودند، نماز خود را کوتاه می کردند تا بتوانند پاسخ آنها را بدهند. شبها به خانههای نیازمندان سر میزد و شهرت ایشان به کریم اهل بیت به همین دلیل است.
محمدزاده درباره عفو و گذشت امام حسن(ع) گفت: کسانی که به ایشان توهین میکردند در اثر عفو شگفتانگیز ایشان برمیگشتند و ایمان میآوردند. در تاریخ داریم که مردی شامی وقتی امام را دید، به ایشان توهین کرد، امام چنان با مهربانی و نرمی با او صحبت کرد که به دوست تبدیل شد. درباره عفو و گذشت، امام در روزهای پایانی عمر به برادر خود حضرت اباعبدالله(ع) توصیه کردند و فرمودند: خطای خطاکاران را ببخش، نیکی آنها را بپذیرد و برای آنها مثل مربی دلسوز باش و بعد فرمودند هیچ وقت برای عقوبت فرد خطاکار عجله نکن و بین خطا و تنبیه زمانی فاصله بینداز و خود نیز این طور بودند.
وی با بیان اینکه اهل بیت(ع) در نهایت سادگی و تواضع با مردم زندگی می کردند، گفت: امام حسن(ع) بسیار نرمخو و مهربان بودند. با خشن ترین دشمن خود با نرمی و ملاطفت سخن می گفتند و میفرمودند: «زیباترین زیباییها اخلاق خوب و خوش رفتاری است.» نسبت به کودکان انس و الفت ویژهای داشتند. جوانان با ایشان ارتباط خوبی برقرار میکردند، راز درون خود را به ایشان میگفتند و مشورت میکردند. گفته شده است امام حسن(ع) در مجلسی نشسته بودند، میخواستند از آن مجلس خارج شوند که همان موقع مردی آمد و کنار امام نشست. اگر امام همان موقع بلند میشدند به آن مرد بر میخورد و فکر میکرد، چون او وارد شده است، امام قصد رفتن کردهاند، از این رو، امام مقداری کنار مرد مینشیند و به او میفرماید برادرم قبل از آمدن شما قصد بلند شدن داشتم و اگر اجازه بدهید، بروم و امام از مجلس خارج می شدند. امام با این خصوصیات و با این آداب معاشرت همه را جذب خود می کردند.
وی درباره تواضع و فروتنی امام نیز گفت: اصولاً تکبر ناشی از جهل و نادانی یا ناشی از غفلت و خودپسندی است که اینها در وجود اهل بیت(ع) جایی ندارد. ایشان در جمع افراد فقیر مینشستند و آنها را میپذیرفتند، به عیادت بیماران می رفتند در نماز جماعت ها شرکت میکردند.
محمد زاده با بیان اینکه امام در علم و دانش چنان بودند که انسان تشنه علم به سوی ایشان جذب میشد، گفت: گفتهاند امام حسن(ع) عالم ترین فرد زمان خود بعد از پدرشان بودند. ایشان معضلات علمی و فرهنگی جامعه را حل می کردند. نقل شده است در دوره کودکی شان، ایشان سخنان پیامبر(ص) را گوش میکردند و بعد از بازگشت به خانه، برای مادر نقل میکردند. دعایی وجود دارد که رسول الله(ص) در قنوت میخواندند، امام حسن(ع) این دعا را حفظ کرده بودند. در کتابهای حدیثی این دعا و دعاهای دیگری نیز وجود دارد که همه آنها را امام حسن(ع) از جد بزرگوارشان نقل کردهاند.
این پژوهشگر دینی ادامه داد: امام حسن(ع) کلماتی دارند که معانی عالی و لطیف در آنها نهفته است. این کلمات پر از اصول دین و تربیت اجتماعی است. کلمات امام دارای روح تربیتی، ارشادی وعظ، ادب و اخلاق است. معانی دقیق و رقیقی دارند که برخی از آنها را در متون عرفانی میبینیم.
وی گفت: بزرگان جامعه اسلامی و اندیشمندان درباره شخصیت امام مطالب گوناگونی ذکر کردهاند، مثلاً عثمان بن عفان، امام را جامع علم و خیر و حکمت میداند یا حسن بصری در مورد ایشان میگوید: «حسن و خاندان هاشمی کشتیهای نجاتی هستند که در گرداب های خطرخیز ما را نجات میدهند.» ابن صباغ مالکی نیز میگوید: «حسن، گرههای علمی را می گشود.» یا به گفته طاها حسین او در زمان حیات پدر و بعد از ایشان خطبههایی خوانده است که در آنها سستی و کمبود مطالب دیده نمیشود همچنین مینویسد حسن جزء خاندانی است که معدن فصاحت و بلاغت است. امام درباره علم و دانش میفرمودند: «در کنار افرادی قرار بگیرید که اهل علم و دانش هستند، از دانش آنها استفاده کنید و دانش خود را به آنها بیاموزید.»
محمد زاده با بیان اینکه یکی دیگر از ویژگیهای شخصیتی امام حسن(ع)، شجاعت و شهامت ایشان بود، گفت: ما شجاعت امام را در احتجاجات شان در برابر سختترین دشمنانشان میبینیم. امام حسن(ع) با افرادی مثل معاویه، مغیره بن شعبه، زیاد بن ابیه با استدلال های قوی صحبت و آنها را محکوم میکردند. صراحت لهجه و سیطره کامل بر سخنان خود داشتند.
این استاد دانشگاه با بیان اینکه شجاعت و شهامت را نباید تنها در میدان جنگ جستجو کنیم، اظهار کرد: گفتهاند بزرگترین جهاد کلام حقی است که در برابر سلطان ظالم بر زبان آورده شود و امام حسن(ع) این ویژگی را داشتند. بعد از صلح، معاویه از امام میخواهد که با خوارج بجنگد، امام به او پاسخ میگوید: من مثل باز شکاری که گنجشکی را رها کند، تو را رها کردهام، اگر قرار است جنگی صورت بگیرد، با تو میجنگم، اما به خاطر حفظ اسلام دست از جنگ با تو کشیدم.
وی بیان کرد: امام در میدانهای جنگ نیز شهامت و شجاعت فوقالعادهای داشتند و امام علی(ع) شجاعت ایشان را ستودهاند. در تاریخ میخوانیم که فرزندان علی بن ابیطالب(ع) در کنار پدر می جنگیدند و حسن بن علی(ع) گاهی جلوتر از پدر در میدان میجنگید. در کنار شجاعت در میدان جنگ، این که انسان بتواند حکومت خود را در راه عقیده فدا کند، بزرگترین شجاعت است. امام حسن(ع) بعد از شهادت پدر خلیفه مسلمانان شد اما مسئله حاکم شام، یعنی شخص معاویه، در زمان امام علی(ع) نیز لاینحل باقی مانده بود.
محمدزاده ادامه داد: وقتی خبر شهادت امام علی(ع) به گوش معاویه رسید، با نیرنگ و دسیسه و اعزام جاسوس سعی کرد سپاه مجهزی را فراهم کند و آماده جنگ شد. نامههایی بین معاویه و امام حسن(ع) رد و بدل شد و امام وقتی دید او در برابر حق تسلیم نمیشود، تصمیم به جنگ گرفتند و آماده شدند، مدتی این نبرد ادامه یافت، ولی معاویه با زور و زر و تزویر توانست در سپاه امام رخنه کند و سپاه امام از هم پاشید. امام که خلیفه مسلمانان بودند در این شرایط باید چه میکردند؟ ما میدانیم بار اصلی جنگ بر روی دوش مردم قرار گرفته است. گرچه امام حسن(ع) جنگ را رهبری میکند، اما اصل جنگ بر دوش مردم است. وقتی مردمی در جنگ سستی به خرج دهند، امام نمیتواند آنها را مجبور به جنگ کند، برای همین امام یک سخنرانی تاریخی مهم ایراد میکنند و میفرمایند: معاویه ما را به صلح فراخوانده است. ما در جنگ با شام هیچگونه تردید نداریم و با بردباری و آرامش با آنها میجنگیم، اما شما در جنگ سست شده اید، حال معاویه ما را به صلح خوانده است، در حالی که میدانید این صلح، نه سرافرازی دارد، نه شرافت و انصاف و عدالت. اگر شما همراه من باشید با شمشیرهای خود با آنها میجنگیم و کار را به خدا واگذار میکنیم تا میان ما حکم کند، اما اگر خواهان جنگ نیستید و صلح می خواهید، آن را چون خار در چشم میپذیرم. مردم هم فریاد زدند که صلح را میخواهیم و امام پذیرفتند از حکومت چشم پوشی کنند.
این استاد دانشگاه خاطرنشان کرد: امام در اوج قدرت، حکومت را واگذار کردند چراکه فرزندان فاطمه(س)، آمدهاند تا اصل دین را حفظ کنند، نه حکومت را. امام در این صلح، از موضع اقتدار مفادی را در نظر می گیرند که دست معاویه را ببندد و شرط میکنند که معاویه بر اساس روش خلفای پیشین عمل کند و حق تعیین جانشین را ندارد و ما میبینیم جنایاتی که معاویه انجام می دهد بعد از زمانی بود که امام حسن(ع) را با مسمومیت به شهادت میرسان.د شهادت افرادی مثل حجربن عدی یا اعلام ولایتعهدی پسرش یزید، بعد از شهادت امام حسن(ع) بود.
محمدزاده گفت: صلح امام حسن(ع) با معاویه به منظور جلوگیری از تفرقه و حفظ همبستگی مسلمانان، تصویری کلی از صبر و شکیبایی امام را نشان میدهد. امام، خیانت، توطئه تهمت، دشنام و رویگردانی را تحمل کردند و شرایط نامساعدی را که از هر سو ایشان را احاطه کرده بود با حکمت سرشاری طی کردند. امام هیچ وقت تسلیم احساساتشان نشد، هیچ وقت از شداید دچار اضطراب نشد.
وی با اشاره به صبر و بردباری امام حسن(ع) در مقابل دشمنان گفت: امام چه کردند که در تشییع پیکرشان، شخصی مثل مروان حکم که دشمن شدید خاندان رسالت بود، گوشهای از تابوت را بر دوش خود میگیرد و حمل میکند؟ در آن حال، امام حسین(ع) وقتی ایشان را میبیند میگوید تو چرا زیر جنازه آمدی؟ تو که بیش از همه دل امام را خونکردی. مروان نگاهی به کوههای اطراف مدینه میاندازد و میگوید من زیر تابوت کسی قرار گرفتم که حلم و بردباریش هم وزن این کوهها است.
این پژوهشگر تصریح کرد: علاوه بر دشمنان، دوستان نادان نیز بعد از صلح که متوجه بزرگی کار حضرت نبودند، به ایشان تهمت میزدند و امام با صبر و بردباری میفرمود: اگر صلح نکرده بودم همه اسلام از بین رفته بود و معاویه آماده شده بود اصل دین را از بین ببرد. از این رو امام باقر(ع) فرمودند آنچه عمویم انجام داد از آنچه خورشید بر آن بتابد برای شیعیان بهتر بود. امام حسن(ع) در شرایط بعد از صلح که سخت ترین شرایط زندگیشان بود استقامت و پایداری فوق العادهای کردند، از این رو می بینیم که بعد از یک قرن امام به عنوان فاتح این صلح یاد میشود.
محمدزاده در پایان گفت: یکی از مطالب مهم زندگی، امام حسن(ع) بندگی و عبودیت خاص آن حضرت در برابر حضرت حق بود. به طور کلی امام حسن در همت و شجاعت در حد اعلا بودند، در جود و بخشش کم نظیر بودند، به اسرار علم و دانش آگاه بودند، در سخنوری و خطابه در کمال فصاحت و بلاغت بودند، در یاری حق، نهی از منکر و در مبارزه با ظلم در عین عزت و توانایی، بسیار متواضع بودند و در عدل و داد و صبر و جوانمردی و پارسایی در حد کمال بودند.
انتهای پیام