لطفاً در رابطه با هنر نگارگری توضیح دهید.
نگارگری، هنر ملی ایران است که میتوان گفت نوعی تصویرسازی با ظرایف و تزئینات فراوان از تذهیب و تشعیر تا قلمداننگاری است. پیشتر به این نوع خاص از نقاشی «مینیاتور» اطلاق میشد که چندان دقیق به نظر نمیرسد زیرا مینیاتور عبارتی از نقاشیهایی در ابعاد کوچک و مربوط به قرونوسطی بوده است.
خلاف نقاشیهای متداول متأثر از نقاشی اروپایی، نقاشی ایرانی دوبعدی است و از سهبعدی اجسام، پیکرهها و حجمپردازی پرهیز دارد. برای جداسازی سطوح رنگی از یکدیگر بهجای سایهروشن از خط و قلمگیری بهره میبرد.
در این نقاشی تاریکی وجود ندارد و تمام عناصر موجود در معرض نور قرار دارد و از تمام جهات قابلرؤیت است. ممکن است پیکرهای از نمای روبرو ترسیم شود درحالیکه فرش زیر پای آن از نمای دیگری باشد. لذا در نگارگری ایجاد سایهروشن امکان ندارد. نگارگری تقلید محض از طبیعت و واقعیت نیست بلکه هنرمند به دنبال حقیقت، عالم خیال و معرفت است.
در نگارگری بهجای استفاده از لایههای مختلف رنگ، برای رسیدن به حجم، از «پرداز» استفاده میشود که نوعی سایهروشن تزئینی است و با بهکارگیری نقطهها یا خطوط ظرایف متعدد و زیاد روی سطوح دوبعدی و رنگهای تخت اجرا میشود. ازاینرو است که سنگها و صخرهها بهصورت رنگارنگ و مرجانی، درختان پرشکوه و درهمتنیده و جویبارها نقرهای و آسمان طلایی یا لاجوردی ترسیم میشود.
آیا نگارگری هنری اسلامی است؟
آنچه بهعنوان هنر اسلامی میشناسیم مرهون تلاش هنرمندان در ممالک اسلامی است؛ از ایران و عثمانی گرفته تا کشورهای عربی هندواروپایی تحت سیطره قلمرو اسلام. ممکن است خالق برخی از این آثار مسلمان نباشند و یا مضامین مصوّر نیز ارتباطی با این نداشته باشد. از این منظر هرچند نگارگران بعد از دوره اسلامی به موضوعات دینی توجه خاص داشتهاند معالوصف نمیتوان این هنر را صرفا اسلامی دانست. درعینحال میدانیم که در صدر اسلام به دلیل ترس از رجوع دوباره مردم به آئین شرک و بتپرستی، ممانعتهایی نیز در برخی هنرها ازجمله نقاشی و ترسیم صورتهای انسانی و جانوری وجود داشت که بهنوعی موجب اقبال و روی آوردن نقاشان به طبیعت و نقوش گیاهی و تزئینی شد.
تاریخچه نگارههای ایرانی هم به صخرهنگارهها و به دوران نوسنگی برمیگردد که با شیوههایی کاملاً ساده بر دیواره غارها نقش بسته بود؛ از این حیث هم نمیتوان نگارگری را هنر اسلامی به معنای ظهور یافته در دامن حکومت اسلامی دانست. بسط و توسعه این نقوش ساده با چاشنی اندیشه خلاق و پویای هنرمندان ایرانی در طول سالیان متمادی، سبکهای متنوعی را در نگارگری ایرانی به وجود آورده است. همچنین تبادلات فرهنگی با سایر ملل که بهواسطه لشکرکشی، جنگ و تجارت اتفاق افتاده بر مکاتب گوناگون نقاشی ایران نیز تأثیر داشته است. بنابراین اطلاق نگارگری ایرانی بر این نوع نقاشی سزاوارتر به نظر میرسد.
آیا به وسیله هنر میتوان علاوه بر نگاه هنرمندانه مفاهیم و ارزشهای اخلاقی را هم منتقل کرد؟
اساساً یکی از کارکردهای مهم هنر و نقاشی انتقال اندیشه و پیام بوده است. ازاینرو قطعاً نگارگری میتواند انتقالدهنده مفاهیم والای انسانی، ارزشهای اخلاقی و دینی باشد. واضح است که این هنر در ذهن و اندیشه هنرمند ایرانی پالایشیافته و با حکمت و تعالیم اسلامی درآمیخته است. نگارگران همواره در محافل و کتابخانههایی که به سبب تولید نسخ خطی گرد میآمدند با دانشمندان و اهل علم و ادب محشور و همنشین بودهاند و به مهمترین منابع ادبی فرهنگی و علمی دسترسی داشتهاند. بنابراین تأثیر این فضا و اتمسفر پشتوانهای غنی از مفاهیم علمی، دینی و عرفانی در گنجینه ذهن و باور نقاشان ایرانی بوده که بخش زیادی در آثار آنان متجلی شده است. کتابهایی مثل معراجنامه و خاوراننامه با موضوع دین و مذهب از این دسته است.
تعداد زیادی از نگارههای ایرانی نیز راوی مفاهیم و مضامین قرآنی است که قسمتی از آن به سبب اعتقاد آنان به دین اسلام و بخش دیگر متأثر از قابلیتهای روایی و داستانی موضوعات این کتاب آسمانی است.
خدمات دین اسلام به هنر نگارگری و بالعکس چیست؟
میتوان گفت که خدمات دین اسلام و نگارگری بهصورت متقابل بوده است. نقاشان از سویی به موضوعات تازه و نو دستیافته و از طرف دیگر در جهت انتقال این مفاهیم از طریق تصویرگری موضوعات کوشیدهاند.
آنچه از تاریخ برمیآید این است که حکومتها در ترویج و گسترش هنر نقش بسزایی داشتهاند. ایجاد کتابخانه و کارگاههای سلطنتی و گردآوری هنرمندان جهت تولید کتب نفیس و تأمین معیشت آنان موجب شده تا در گذشته آثار ارزشمند و بینظیری تهیه و تولید شود که مؤید آن آثار بهجای مانده مربوط به دوران تیموری و صفوی است.
مشکلات، انتظارات و انتقادات خود را بیان کنید.
حمایت از هنرمندان و رفع دغدغههای آنان میتواند بستر مهمی در جهت رشد و اعتلای هنر نگارگری باشد که این مهم در سایه آموزش جوانان، برگزاری جشنوارهها و مسابقات، تقویت فرهنگ تعامل جامعه با آثار هنری، خرید آثار و قرار گرفتن این کالا در سبد خانوار محقق خواهد شد.
احیای زمینههایی که موجب رونق اقتصاد هنر مثل گردشگری و بازارهای خریدوفروش بهمنظور اصلاح ذائقه جامعه، صدور محصولات هنری، خرید آثار توسط دستگاههای دولتی هم مطالبه دیگری است و برخی از آنها از مصوبات دولتهاست که مغفول مانده است.