شرط بقای نظام انقلابی، کارآمدی آن است + فیلم
کد خبر: 4035731
تاریخ انتشار : ۲۴ بهمن ۱۴۰۰ - ۰۸:۰۱
محمدعلی میرزایی در گفت‌وگو با ایکنا:

شرط بقای نظام انقلابی، کارآمدی آن است + فیلم

عضو هیئت علمی جامعةالمصطفی‌(ص) العالمیه گفت: عامل بقای انقلاب وابسته به کارآمدی آن است نه بحث مشروعیت یا عدم مشروعیت. ممکن است در یک انقلابی مشروعیت مردمی پایین بیاید اما شاخص‌های فرهنگی، اخلاقی، اقتصادی و عدالت را بالا نگه دارد که برای این انقلاب می‌توان بقای بیشتری متصور بود تا انقلابی که شاخص‌های انتخابات را بالا برده اما شاخص‌های انقلابی مانند عدالت و اقتصادش پایین است.

حجت‌الاسلام والمسلمین محمدعلی میرزایی، عضو هیئت علمی جامعةالمصطفی‌(ص) العالمیهحضور دولتمردان و کارکنانی در تراز انقلاب اسلامی، از ضروریات تحقق آن است. برای اینکه انقلاب اسلامی به اهداف خود برسد لازم است کسانی که در این انقلاب مسئولیت پیدا می‌کنند، عامل به شاخص‌ها و معیارهای انقلاب باشند. در این راستا برای شناسایی بیشتر شاخص‌های انقلاب و فرد انقلابی با حجت‌الاسلام والمسلمین محمدعلی میرزایی، عضو هیئت علمی جامعةالمصطفی‌(ص) العالمیه به گفت‌وگو نشستیم، بخش اول این گفت‌وگو پیش از این منتشر شده است و متن بخش دوم آن از نظر می‌گذرد:

ایکنا- در پایان گفت‌وگوی قبلی با شما به این اشاره کردید که یکی از چالش‌های مهم انقلاب اسلامی، «عدم تمرکز بر تربیت نیروی کارآمد انقلابی است»، این انقلابی بودن چه شاخصه‌ها و ویژگی‌هایی دارد؟

اگر انقلاب را قبول داریم باید انقلابی بودن را قبول کنیم؛ شاخصه‌های انقلاب و انقلابی بودن باید با همدیگر تطابق داشته باشد؛ وقتی انقلاب را با شاخص‌ها، اهداف بنیادین فرهنگی و توسعه محور تعریف کردیم نمی‌توانیم انقلابی را در تفسیر نازل صرفا بر افرادی اطلاق کنیم که نترس و شجاع هستند.


بیشتر بخوانید: 


همچنین نمی‌توان انقلابی بودن را در افرادی که بی‌‎پرده یا بی‌باکانه در دفاع موضع می‌گیرند، خلاصه کرد؛ حریم معنایی انقلابی بودن باید صیانت شود و به‌طور طبیعی فردی انقلابی است که نگرش فکری او با شاخص‌های انقلاب سازگاری داشته باشد.

اگر برای انقلاب اسلامی ایران رشد معرفت را شاخص اساسی قرار دادیم فرد انقلابی نمی‌تواند فرد غیر علمی باشد و کاری با اندیشه و بصیرت نداشته باشد.

بین انقلاب و شاخص‌های انقلابی و انقلابیون دوگانه و واگرائی ایجاد شده است، به نظر ما عالی‌ترین سطح انقلابیت را در امام(ره) می‌توان پیدا کرد و شاخص امام خمینی(ره) است و شاخص‌های اخلاقی، علمی شخصیتی امام بخشی از مؤلفه‌های انقلابی بودن را به ما معرفی می‌کند.

نیروی انسانی باید با انقلاب هم‌ساز، همگرا و هم‌سو باشد و منظور نگاه انفعالی نیست. نیروی انقلابی باید از جنس انقلاب باشد و برای تحقق‌بخشی به اهداف انقلاب گام بردارد؛ امروز نیاز به سازوکار تخصصی در تربیت نیرو داریم و برای ماندن و نزدیکی انقلاب به اهداف خودش نیاز به نیروی انقلابی در تمام حوزه‌های تخصصی داریم، نیاز به مهندس، معلم، پزشک، روحانی و حتی مرجع انقلابی داریم؛ منظور انقلابی بودن مفهومی جدا از تخصص او نیست.

بین کارمند ساده یک اداره و بین فقیه و عالم بزرگ هیچ تفاوتی در انقلابی‌گری نیست، حمایت از انقلاب در راهپیمایی و بیانیه و شرکت در انتخابات بخشی از انقلابی بودن است اما اصل انقلابی بودن وقتی است که انقلابیت تخصصی باشد و در حوزه کنشگری خودش باید در مسیر انقلاب و همراه با بنیان‌های تمدنی انقلاب حرکت کند.

انقلابیت تخصصی، یعنی فرد باید در حوزه‌های تخصصی دانشی و مهارتی حرکتش به سمت بنیادهای تمدنی و حکومتی باشد و این تعریف نیاز به بازنگری در حوزه، دانشگاه، سازمان‌ها و حتی علوم و دانش امروز دارد.

دانش‌های وارداتی باید بازنگری شود تا در خدمت بنیان‌های تمدنی قرار بگیرد، از فضای محدود سیاسی باید خارج شویم تا به ساختار تمدنی برسیم و هر فردی و قشری باید به سهم خود این بازنگری را انجام دهند تا شاهد حرکت به سمت تحقق‌بخشی به اهداف انقلاب و ایجاد مطالبه‌گری باشیم.

ایکنا- با این وصف شما، برای تربیت نیروی انقلابی باید چه کنیم؟

کارنامه ما در تربیت نیروی انقلابی کم‌ارزش یا بی‌ارزش نیست، تعریف سطحی از انقلابی بودن اپیدمی بین نخبگان است چه برسد به نیروهای انقلابی؛ در معنای انقلابی بودن در حقیقت در این برهه حساس در انقلاب لازم است که بازنگری یا بازبینی داشته باشیم و هیچ چیزی مهم‌تر از تبیین مفهوم انقلاب نیست، باید به مؤلفه‌های انقلاب توجه کنیم اول مفهوم و مبنا را بشناسیم، بعد اهل آن را.

متأسفانه انقلاب را تابع انقلابیون کردیم در صورتی که انقلابیون باید نسل به نسل در خود و حرف‌هایشان بازنگری داشته باشند و انقلاب را مانند قالب یخ به پای انقلابیون آب کنیم.

انقلاب یک منبع ارزشی فلسفی معرفتی و بینشی است و ظرفیت‌های بنیادین آن اخلاق، قرآن، وحی و نبوت است و این ارزش‌ها، تابع هیچ فرد انقلابی نیست؛ در واقع حضرت امام متخلق به اخلاق و  محصول اخلاق است.

جنگ، مبارزه شجاعت و نترسیدن بخش لاینفک انقلابی است اما این تنها نیست بلکه نگاه سطحی به‌ انقلابی‌گری است؛ اگر انقلاب دارای اهداف انسانی، اخلاقی، تخصصی، فرهنگی و اقتصادی است و به دنبال پدید آوردن جامعه الگویی است که در آن رفاه، آسایش، صلح، امنیت، اخلاق و عدالت را ایجاد کند، در چنین جامعه انقلابی هر انسانی در هر تخصصی، می‌تواند نیروی انقلابی باشد؛ بهترین شاخص برای انقلابی بودن پزشک انقلابی این است که علاوه بر شاخصه‎‌های مشترک انقلابیت مانند اخلاق‌مداری، عدالت، دلسوزی برای مردم، در کار و تخصص خودش نیز به خوبی گام بردارد.

انقلابی کسی است که در راستای جریان کلی اهداف و رسالت‌‎های بنیادین انقلاب حرکت می‌کند و به معنای جنگ طلب بودن نیست؛ هر جا  اقتضا می‌کند از جنگ گریز می‌کند و هر جا جنگ لازم است، ورود می‌کند.

اگر انقلاب را مبنا و شاخص انقلابیت قرار دادیم آنگاه از تشتت، افراط و جزم‌اندیشی پرهیز می‌کنیم و کلمه سوا پیدا می‌شود که همه بت‌های خودشان را دور ریخته و تعالی پیدا می‌کنند و و حتی جناح‌ها و احزاب دیگر معنایی ندارند و همگی خودشان را با انقلاب وفق می‌دهند.

ایکنا- آیا می‌توان شاخص‌هایی مانند انتخابات و شرکت در راهپیمایی را عامل بقای نظام دانست؟

شرکت آنی و هرازگاهی در انتخابات ملاک نیست، علیرغم اینکه واجب شرعی ضرورت دارد و مهم است، اما نهایت فایده شما این است که حامی حکمرانان فعلی و مشروعیت‌بخشی به آنان هستید.

 

هر انسانی در هر اتاق و پشت هر میزی در مؤلفه‌های انقلابیت با میز و کارش مرتبط است نه با فعالیت سیاسی بیرون از کار؛ مسئولان و مدیران ارشدی که کسی از کارنامه آنان سؤال نمی‌کند و کارنامه ناموفقی دارند افرادی هستند که نیروهای تحت مجموعه خودشان را تحت عنوان انقلابی و غیر انقلابی تفکیک و قضاوت می‌کنند.

افرادی که در رأس مجموعه‌های بزرگ قرار دارند معمولا شعار و ظاهر انقلابی دارند، جای مهر هم روی پیشانی دارند، از رهبری مدام هزینه کرده و خودشان را فدایی تلقی می‌کنند که این اپیدمی خطرناکی است که وارد ساختار ملی ما شده است و شعارهای زبانی سبب شده به بالاترین مقامات برسند.

شاخص‌های انقلاب را باید به کارآمدی افراد و به کنش‌های آنان در راستای تحقق‌بخشی به اهداف انقلاب گره بزنیم و در واقع باید در مفهوم و شکلی که از انقلابی بودن رواج دارد بازنگری کنیم؛ مردم باید متوجه شوند که در یک انقلاب، نمره انقلابی دادن به افراد، براساس کارآمدی و نتیجه‌بخشی پُست‌های آنان است.

ایکنا-  شما بیان کردید که افرادی که در رأس مجموعه‌های بزرگ قرار دارند معمولا ظاهر انقلابی دارند، از رهبری مدام هزینه کرده و خودشان را فدایی تلقی می‌کنند، با این توضیح می‌توان گفت امروزه یکی از دلایل فاصله گرفتن مردم و جامعه از انقلاب و آرمان‌های امام خمینی(ره) شاید در همین ریشه داشته باشد که انقلاب را با افراد انقلابی می‌سنجند که شاید تنها گاهی اوقات ظاهر آنان انقلابی است؟

یکی از مهم‌ترین عوامل فاصله‌گیری بسیاری از مردم تفسیر ناصحیح از انقلابی بودن است و در جان و فطرت خود شاخص‌های اصلی را می‌شناسند و مردم نسبت به بنیاد انقلاب زده نمی‌شوند و نسبت به این نسل از انقلابیون زده می‌شوند.

انقلابی یعنی امامی که با زهد، شجاعت و طهارت زندگی می‌کرد و مردم در واقع با دعواهای پستی امروز مسئولین و اینکه ظاهر و باطن آنان فرق کرده، مشکل دارند و نسبت به انقلاب بی‌اعتماد می‌شوند.

هر کسی در هر جایی، در هر پستی به فقرزدایی و رنج‌زدایی مردم کمک کند، انقلابی است، حتی اگر این فرد رأی ندهد و تظاهرات هم شرکت نکند. به‌عنوان مثال پزشکی که سطح بهداشت و سلامت مردم را ارتقا می‌دهد پزشک انقلابی است.

امروز افراد در برابر روشنگری که به نفع انقلاب است و به ضرر آن‌هاست به شدت موضع می‌گیرند، باید  انقلابیت را در جامعه تحقق ببخشیم و در این راستا به بینش ملی، تمدنی، انسانی و اخلاقی نیاز داریم، بینش تمدنی از دانشگاه، حوزه علمیه و تخصص‌ها، علوم مختلف و رفتار مسئولان می‌آید.

در انقلاب اسلامی تمام افراد از عالی‌ترین مقامات دولتی تا کارمندان ادارات منسوب به رهبری هستند و در صندلی نشسته‌اند که زنجیره آن به رأس هرم می‌رسد و انسان‌ها حق دارند از رهبری گله کنند چون بی‌کفایتی برخی مسبب آن است.

شبکه قابل تفکیک نیست و مردم تفکیک نمی‌کنند، دکترای تخصصی و نخبه این تفکیک را  می‌کند، اما در دید مردم کارمند بی‌کفایت در هر اداره نهایتا به رأس هرم می‌رسد.

اگر ما در هر پست و شغلی بد عمل کنیم به انقلاب خنجر می‌زنیم؛ ولایی بودن به هیئت رفتن و سینه زدن نیست بلکه این ولایی بودن در رفتار، کنش، تخصص، تعهد و نحوه حکمرانی هر مسئولی و هر فردی جلوه می‌کند؛ رفتار و عمل اصلی هر انسان در جامعه شغل اوست.

کنترل‌گری در داخل نظام انقلاب باید آنقدر هوشمندسازی شود که سنسور فسادشناسی بالا برود و سیستمیک فساد از بین برود؛ مسئولان باورمند انقلاب برای هوشمند‌سازی در سیستم و در راستای کارآمدسازی آن باید گام بردارند.

دانشگاه و حوزه انقلابی به این معنی نیست که امروز می‌بینیم و دانشگاه انقلابی، دانشگاهی است که جریان تربیت دانشجو را طوری انجام می‌دهد که رابطه‌ای بین دانش، دانشجویان و اساتید برقرار شود که این رابطه به تحقق اهداف انقلاب بینجامد؛ انقلابی بودن یعنی دانشگاه در خدمت جامعه باشد و مسئله دانشی با مسئله اجتماعی یکی باشد و دانش با مسئله کف خیابان گره بخورد و اگر غیر از این بود باید احساس خطر کرد.

انتهای پیام
captcha