علیاکبر ابراهیمنژاد، مدیر مرکز نوآوری تعاون ایران(منتا) در گفتوگو با خبرنگار ایکنا، درباره نقش تعاون در تحقق عدالت گفت: برای شروع بحث بهتر است نگاه تاریخی به مبحث تعاون در جمهوری اسلامی ایران داشته باشیم تا ببینیم جمهوری اسلامی در مسئله تعاون چه مسیری را طی کرده و اکنون در چه شرایطی قرار دارد. به عبارتی شخصیت اصلی و کلیدی که مفهوم تعاون را در قانون اساسی جمهوری اسلامی وارد کرد، شهید مظلوم دکتر بهشتی بود؛ شهید بهشتی به تعاون خیلی اعتقاد داشتند و در تقسیمبندی هم که برای ارکان اقتصادی کشور انجام دادند، اقتصاد کشور را به سه بخش تقسیمبندی کردند. بخش دولتی که صنایع مادر و بزرگ را شامل میشود، بخش تعاونی و بخش خصوصی و معتقدند کارهایی که در قالب بخش دولتی و تعاون انجام نمیشود را بخش خصوصی قلمداد میشود.
بیشتر بخوانید:
وی افزود: بخش تعاون کاملاً یک بخش جدی در اندیشه شهید بهشتی و قانون اساسی است، اما واقعیت این است که بعد از انقلاب اسلامی وضعیت تعاون درشرایط خوبی به سر نمیبرد. در سالهای ابتدایی جنگ تعاونیهای مصرف محلی را شاهد بودیم که به شدت در توزیع اقلام اساسی و رفع بحرانهای ناشی از جنگ مؤثر عمل میکردند و به موقع وارد میشدند و مردم از آنها خاطرات خوبی دارند، اما متأسفانه به مرور زمان تعاونیها تضعیف میشوند. این تضعیف تعاونیها به چند جهت است یکی از این جهت است که بعد از جنگ مأموریت صحیحی برای تعاونیها تعریف نشده و دوم از این جهت است که شاکله بنیانهای نظری تعاونی به کل تخریب شد؛ یعنی تعاونی بهعنوان یک مسئله اولویتدار و ضرورتدار طراحی و تعریف نشد و معتقد بودند که بخش خصوصی کار تعاونی را انجام میدهد چه نیازی به تعاونی است و سوم هم به اقتصاد سیاسی مرتبط است؛ یعنی منافعی که به واسطه وجود تعاونیها از بین میرفت، آن منافع و آن ذینفعها درصدد برآمدند تا هم علیه تعاون کارشکنی کنند و هم تمام تلاششان را به کار گرفتند تا یک تصویر منفی از تعاونی در ذهن مردم شکل بگیرد، لذا بنا به این سه دلیل تعاونی در ایران تضعیف شد.
مدیر مرکز نوآوری تعاون ایران با بیان اینکه در هشت سال گذشته حتی وزرای تعاون، کار و رفاه اجتماعی حاضر نبودند از تعاون سخن بگویند و از تعاون دفاع کنند، ادامه داد: ادغام وزارتخانه مذکور در سالهای ۸۹ و ۹۰ دلیلی بر این شد تا دیگر از تعاون حرفی به میان نیاید.
ابراهیمنژاد در تعریف تعاون گفت: یک آسیبشناسی در کشور انجام شده که خوب است مورد توجه قرار گیرد و آن تفاوت تعاون و تعاونی است. متأسفانه درک ما از تعاون به تعاونی و شرکت تعاونی تقلیل پیدا کرده و نازل شده است؛ به عبارتی تعاون یک روح و یک ماهیت جمعی است که باید در تمام شئونات اقتصادی کشور لحاظ شود و وقتی در تمام شئونات اقتصادی لحاظ شد و آن را ساماندهی و سازماندهی اقتصادی کردیم به یک شرکت تعاونی تبدیل میشود. از طرف دیگر بعد از تشکیل شرکت تعاونی ناگزیر باید برای روح و مفهوم شرکت تعاونی سازوکار سازمان اقتصادی تعریف شود تا برای آن سازمان اصالت قائل شویم. در حال حاضر ۹۸ هزار تعاونی ثبتشده در کشور وجود دارد که عمده آنها به مسئله تعاون ارتباطی ندارند و براساس تعاون شکل نگرفتهاند، اما وزارت تعاون این شرکتها را بهعنوان بخش تعاون میشناسد، ولی عموماً سبک تعاون در آنها از بین رفته است.
وی در همین رابطه اضافه کرد: تعریف تعاون به این معناست که مجموعهای به واسطه یک علقه اجتماعی یا به واسطه یک نیاز اجتماعی یا اقتصادی دور هم جمع میشوند و همگی با حضور و کار و منافع مشترک این مسیر را ادامه میدهند. در فضای تعاونی اگر یک شرکت تعاونی واقعی وجود داشته باشد در این شرکت نباید کارگر صرف و سرمایهگذار صرف داشته باشیم. سرمایهداری که در تعاونی کار نکند معنا ندارد و کارگری هم که در تعاونی مالکیت نداشته باشد و در مدیریت حق اعمال نظر نداشته باشد هم معنا ندارد. با این تعریف از تعاون به نظر میرسد بسیاری از تعاونیهایی که در کشور وجود دارند عملاً از مسیر اصلی تعاون منحرف شدهاند و فاصله گرفتهاند.
کارشناس حوزه تعاون یادآور شد: واقعیت این است که تعاونیها مصرف محلی و مسکن از تجربههای موفق تعاونی در کشور هستند. تقریباً در دوره مسکن مهر حدود دو میلیون و ۸۰۰ هزار واحد مسکونی ساخته شده و از این میزان ۸۰۰ هزار واحد مسکونی توسط تعاونیها ساخته شده است. عموم مردم خصوصاً در دهههای ۷۰ و ۸۰ خاطرههای خوشی از تعاونیهای مسکن دارند و خیلی از خانوادهها با کمک تعاونیهای مسکن خانهدار شدند، اما متأسفانه بعدها یک تصویرسازی غلط از آن شکل گرفت. بیش از ۱۰ هزار تعاونی مسکن در کشور وجود دارد که ۹ هزار و ۵۰۰ تعاونی، واحدهای مسکونی ساختهشده را یا به مردم تحویل دادهاند یا اینکه بدون مشکل خاصی در حال تحویل واحدهای مسکونی هستند و تنها ۵۰۰ تعاونی مسکن با مشکل مواجه شدهاند که این مشکل از فساد هیئتمدیره، عدم توان مدیریتی و نوسانات اقتصادی نشئت میگیرد. اما متأسفانه در سالهای اخیر طوری علیه تعاونیهای مسکن تصویرسازی کردهاند که گویا همه این ۱۰ هزار تعاونی ناکارآمد هستند. همین تصویرسازی منفی در مورد تعاونیهای اعتبار هم شکل گرفت. در مقطعی که بحران تعاونیهای اعتبار مطرح شد، ناظر این تعاونیها بانک مرکزی بود و بانک مرکزی نه اجازه دخالت وزارت تعاون را میداد و نه خودش هم نظارت میکرد و نگذاشت مسئله حل شود.
ابراهیمنژاد سازوکارهای موجود در بخش تعاون را خوب و قوی توصیف کرد و در این رابطه افزود: معاونت امور تعاون وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی، بانک توسعه تعاون، صندوق ضمانت سرمایهگذاری تعاون، مرکز نوآوری تعاون، اندیشکده تعاون در کشور وجود دارد و در مجموع سازوکارهای تعاون قوی است، اما آن چیزی که تا به امروز وجود نداشته یک همت جمعی و عمومی بوده تا به تعاون باور و اعتقاد قلبی داشته باشد. به نظر میرسد در این دولت هم شخص رئیس جمهور به تعاون اعتقاد دارد و هم وزیر و معاونت محترم؛ لذا میبینید در حال انجام کارهای بزرگ مانند تعاونیسازی استقلال و پرسپولیس و تغییر ماهیت و رنگ و بوی خصوصیسازی و تعاونیسازی هستند. در اصل ۴۴ قانون اساسی اولویت، واگذاری به بخش تعاونی است و تقریباً آمار و ارقام واگذاری به بخش تعاون طبق گفته رئیس سازمان خصوصیسازی صفر بوده و همچنین ۳۰ درصد از درآمدها باید به بخش تعاون واریز شود که تخمین ما این است این ۳۰ درصد حدود ۳۰ هزار میلیارد تومان میشود و فقط ۲۰۰ تا ۳۰۰ میلیارد تومان واریز شده است. بهطور کلی انحرافات جدی وجود دارد، مثلاً نام سازمان خصوصیسازی باید از همان ابتدا سازمان تعاونیسازی میبود.
وی معتقد است، تنها کسی که بعد از انقلاب اسلامی محکم و استوار پای تعاونی ایستاده، مقام معظم رهبری بودهاند و ایشان بارها گفتهاند که به تعاون اعتقاد قلبی دارند.
مدیر منتا گفت: رهبر معظم انقلاب تعاون را عامل کلیدی عدالت اجتماعی میدانند. ایشان دغدغه تعاون را دارند و پای آن ایستادهاند و دلیلش هم این است که در مدل تعاونی حداقل اختلافات و تعارضات و حداقل بیعدالتی وجود دارد. در مدلهای سرمایهداری و حتی مدلهای کارآفرینمحور اختلافات وجود دارد، ولی در مدل تعاونی عموم مردم با هم در کنار هم قرار میگیرند و منافع حاصل از تعاونی عاید همه میشود و همه حق رأیگیری و تصمیمگیری دارند و مردم در این مدل رشد میکنند.
ابراهیمنژاد در پایان تأکید کرد: در مسیر بازطراحی بخش تعاون باید چند اقدام اتفاق بیفتد؛ یکی اجماع نظری و نخبگانی در رابطه با مفهوم تعاون، دوم بازطراحی مأموریتهای تعاون براساس شرایط جدید و ظرفیتهای جدید اقتصادی بهویژه ظرفیتهای دیجیتال و سوم عزم جمعی و حاکمیتی برای بازگرداندن منابع و امکانات به مردم. واقعیت این است که اکنون مردم به شدت تضعیف شدهاند و علاوهبر اینکه اعتماد به نفسشان را برای فعالیت اقتصادی و تعاونمحور از دست دادهاند، ابزار کار مانند زمین از آنها سلب شده و از نظر آنها بهدلیل تورم تصور به دست آوردن ابزار کار بعید به نظر میرسد. پس نیازمند یک عزم حاکمیتی برای بازگرداندن اقتصاد به مردم هستیم.
گفتوگو از سعید امینی
انتهای پیام