عبدالمجید فرائی، شاعر آئینیسرای کشور، به مناسبت سالروز شهادت سیدمرتضی آوینی و روز هنر انقلاب اسلامی، دو غزل از با عناوین «سید اهل قلم» و «راوی» را برای نشر در اختیار ایکنا قرار داده است.
کیست این سید، قلم دارد به دست
خود قلم، در دست او گردیده مست
می کند غمزه ، قلم در دست او
می برد افکار، تا روز الست
خون مرکب می کند، درکار عشق
فارغ از هرگونه، فکر بند و بست
در دلم کردم تفحص، آشناست
با قلم، بتهای اعظم میشکست
چون خدا، سوگند خورده بر قلم
مرد باید، تا قلم گیرد به دست
راوی مردان مرد جبههها
گفتههایش، بر دل ما مینشست
گفتنی را گفت، آوینی به ما
در مسیر حق بمان، ای حقپرست
سید اهل قلم، خود شد علم
گفت حق مستانه از هر دام جست
بر سر میثاق خود، مردانه ماند
مین دشمن، بند از بندش گسست
مرتضی شهد شهادت را، چشید
رفت اما، همچنان، او زنده است
«چه کردی؟ چه شد؟ آسمانی شدی
زمین بودی و کهکشانی شدی
تو را، دین و دل برد، پیر خمین
تو آماده جانفشانی شدی
تو ای سید پاک اهل قلم
تو دلباخته، از جوانی شدی
سرودی نوشتی، تو از جبههها
به شهر قلم جاودانی شدی
روایتگر پاکبازان مَرد
تو خود رهبر کاروانی شدی
تو از سر گذشتی، برای خدا
به هر گام خود، امتحانی شدی
تو را همتی بود، والابلند
برای قلم، هم زبانی شدی
خدا میزبان بود، بر صالحا
تو شایسته میهمانی شدی
تو در کربلاها و فتحالمبین
برای وطن، دیدهبانی شدی
تو تصویرساز حقیقتپرست
یک ایرانی اما، جهانی شدی
تو آوینی، آئینه بودی زلال
تو آئینی و آرمانی شدی
به راوی ساقی جام بهشت
تو دلداده از او نشانی شدی
به مانند جدت به محراب عشق
به خود آمدی، ارغوانی شدی
فرود آورد سر، فرائی تو را
به علم و عمل آسمانی شدی»
انتهای پیام