حسن حیدری، کارشناس مسائل اقتصادی و استاد دانشگاه تربیت مدرس در گفتوگو با ایکنا، درباره ملاحظات دانشبنیان شدن اقتصاد کشور گفت: مفهوم شرکتهای دانشبنیان با آن مفهومی که در کشورهای توسعهیافته وجود دارد، کاملاً متفاوت است. در ایران شرکتهای دانشبنیان به منبعی برای دریافت تسهیلات بیشتر از سوی کارخانهها و صنایع بزرگ و کوچک تبدیل شده و نوعی مشوق اقتصاد محسوب میشوند، اما در کشورهای توسعهیافته چنین تعبیری از شرکتهای دانشبنیان وجود ندارد.
وی افزود: در مفهوم اقتصادی نمیتوان میان شرکتهای دانشبنیان با شرکتهای دیگر تمایز قائل شد و در هیچ کشور پیشرفتهای چنین خط قرمزی به صورت قانونی وجود ندارد، البته دستهبندی میشوند مثلاً دانشمندان و کارشناسان سطح دانشبنیان بودن یک شرکت را مشخص میکنند و براساس یک سری معیارها و شاخصها دستهبندیهایی صورت میگیرد اما میان دانشبنیانها تبعیض وجود ندارد.
عضو هیئت علمی دانشگاه تربیت مدرس تأکید کرد: اینکه یک شرکت صنعتی دانشبنیان تلقی شود و از سوی دیگر شرکت دیگر را دانشبنیان ندانیم، یک امر کاملاً اشتباه است. مگر میشود شرکت صنعتی بدون تکیه به دانش به فعالیت بپردازد و تولید داشته باشد؟
بیشتر بخوانید:
حیدری با بیان اینکه دانش دانشگاهها باید کاربردی شود، گفت: واقعیت این است که در کشور ما از دانش دانشگاهها به بهترین شکل ممکن استفاده نمیشود و در این رابطه تجربه موفقی را شاهد نیستیم، چون تا به امروز شناخت دقیقی از ساختار شرکتهای دانشبنیان به معنای واقعی کلمه وجود نداشته است.
وی بیان کرد: اگر دستاوردها و محصولات شرکتهای دانشبنیان مورد توجه قرار نگیرد و به آنها بیمهری شود، سریع از صحنه اقتصاد و دانش کشور حذف میشوند. به عنوان مثال بسیاری از شرکتهای تولید واکسن کرونا در ایران به تحقیق و پژوهش در حوزه ساخت واکسن مبادرت ورزیدند، اما چند شرکت توانستند محصولاتشان را تجاریسازی کنند؟ حتی نامی از اغلب این شرکتها در میان نیست و دیگر اسمشان به گوش نمیخورد، چراکه این شرکتها نتوانستهاند محصولاتشان را تجاریسازی کنند. در سایر حوزهها چنین مواردی به وفور یافت میشود که چون نتوانستهاند محصولاتشان را تجاریسازی کنند، به مرور از صحنه رقابت حذف شدهاند.
پژوهشگر اقتصادی با بیان اینکه فعالیت دانشبنیانها همواره با ریسک بسیار بالایی همراه است، گفت: تشویق جوانان به تأسیس یک شرکت دانشبنیان اصلاً صحیح و اصولی نیست و شبیه هدایت آنها به بیراهه است. به جای اینکه جوانان را تشویق به تأسیس شرکتهای دانشبنیان کنیم باید تقاضای دانش در کشور ایجاد شود، چون عرضه دانش با مشکلات کمتری همراه بوده تا اینکه شرکتهای دانشبنیان جدید تأسیس شود. مراکز دانشگاهی، پژوهشی و علمی باید نقش پررنگی در عرضه دانش داشته باشند اما چون تقاضای دانش در ایران کمرنگ است، خیلی مراکز علمی نمیتوانند به ایفای نقش سازنده و تأثیرگذار بپردازند.
وی بیان کرد: تا زمانیکه از مراکز علمی و شرکتهای دانشبنیان تقاضایی وجود نداشته باشد، اینها هم بهدنبال نوآوری و حتی کپیکاری در سطح بالا نخواهند رفت. باید مدنظر داشته باشیم که هزینه تقاضای دانش به مراتب از هزینه تأسیس یک شرکت دانشبنیان جدید کمتر است و بسیاری از شرکتهای دانشبنیان فعلی به شرط تقاضای دانش از آنها، پاسخگوی نیاز کشور خواهند بود.
کارشناس اقتصادی به ضرورت رقابتپذیر بودن کسبوکارها در ایران اشاره کرد و افزود: میان شرکتهای دانشبنیان و کسب و کارها رقابت وجود ندارد و فقط مدام حمایت از کسب و کارها و رقابتی کردن فضای کسب و کار به چند مصاحبه و گفتوگوی مسئولان محدود شده است.
حیدری ادامه داد: تصور مسئولان از حمایت از شرکتهای دانشبنیان، تصور قرن نوزدهمی است، درصورتیکه ماهیت حمایت از صنایع تغییر کرده است. به عنوان مثال در آمریکا حمایت تعرفهای از صنایع و دانشبنیانها صورت نمیگیرد و این نوع حمایت در انتهای کار انجام میشود؛ اصل حمایتی که از دانشبنیانها صورت میپذیرد، حمایت از زنجیره تولید و تسهیل فرآیند تولید است.
وی با بیان اینکه باید هزینههای کسب و کار را کاهش داد، گفت: از سوی دیگر باید از جریان دانش حمایت شود که معافیتهای مالیاتی و اعطای تسهیلات ارزانقیمت یکی از راههای حمایتی محسوب میشوند.
استاد دانشگاه تربیت مدرس معتقد است، با ممنوعیت واردات برخی کالاها و برخی فناوریها، فضای گلخانهای ایجاد میشود و در فضای گلخانهای هم رقابت معنا ندارد.
حیدری بیان کرد: باید واردات آزاد و فضای رقابتی ایجاد شود و دولت از پشت جبهه از دانشبنیانهای داخلی با ابزار تحقیق و توسعه و ابزارهای مالی حمایت کند. در آمریکا رقابت میان شرکتها آزاد است و یک شرکت آمریکایی باید با یک شرکت چینی رقابت کند و محصول این رقابت نوآوری و تحقیق و توسعه بیشتری است که شرکتهای آمریکایی انجام میدهند.
وی به احتمال تشدید رانت از سوی شرکتهای دانشبنیان اشاره کرد و گفت: نگاه شعاری به شرکتهای دانشبنیان و اصرار بر تأسیس شرکتهای دانشبنیان جدید ممکن است به رانت و فساد دامن بزند. شرکتهای دانشبنیان دارای قواعد و قانون مشخصی هستند که اگر از این قواعد پیروی شود و رقابت بینالمللی وجود داشته باشد و عضوی از زنجیره جهانی ارزش هم محسوب شویم، رانت ایجاد نخواهد شد، اما اگر چنین قواعدی رعایت نشود همین شرکتهای دانشبنیان به منبع رانت تبدیل میشوند.
انتهای پیام