به گزارش ایکنا، بخش نخست از گفتوگو با محمدحسین سعیدیان، قاری بینالمللی قرآن با تیتر «ائمه جماعت؛ محور احیای جلسات قرآن در مساجد» منتشر شد. در ادامه بخش دوم و پایانی این گفتوگوی تفصیلی را میخوانید. در این بخش به مباحث مهمی نظیر نقش اساتید قرآن در افزایش بهرهوری جلسات، تأثیر متقابل جلسات قرآن و مسابقات قرآن و مقایسه نحوه آموزش قرآن در ایران و مصر پرداخته شده است.
باید در میان جلسات قرآن فرهنگسازی کنیم؛ یعنی برخی از جلسات را در جامعه هدفمان به عنوان جلسات الگو معرفی کنیم و همه در یک سطح معرفی نشوند بلکه کسانی که بیشتر زحمت کشیدهاند، در نصاب استادی قرار گرفتهاند، دارای این کسوت هستند و توانستهاند با صرف دهههای عمر خود به شاگردی در محضر قرآن بپردازند و خادم قرآن شوند و میتوانند حداکثر نیازهای جامعه جوان ما را تأمین کنند، معرفی شوند. سپس همین افراد تبدیل به پایگاه قرآنی نمونه منطقه خود شوند. اگر این کار را انجام دهیم و در صدد معرفی جلسات به این صورت باشیم، جلسات رتبهبندی میشوند. اینطور نیست که هر مسجدی بتواند نیاز جامع و کامل یک منطقه را برطرف کند اما باید از این الگو بهرهبرداری کنند تا بتوانند خودشان را به آن سطح برسانند.
نکته مهم این است که حضور افراد در جلسات تخصصی یک امر اجتنابناپذیر است؛ یعنی استاد باید مطابق با نیاز جوانی که میخواهد در مسابقات شرکت کند برنامه داشته باشد و او را با آییننامهها آشنا کند و باید در این مسیر حرکت کنیم؛ چون نیاز جهان اسلام هم روزبهروز در عرصه مسابقات رو به افزون است. امروزه دهها مسابقه بینالمللی در حال برگزاری است. از این رو باید رویکرد و نگاه جلسات به سمت ارتقای سطح کیفی قاریان برای شرکت در مسابقات باشد.
اما باید توجه داشته باشیم که هدف نهایی و غایی از تشکیل جلسات این نیست که به تربیت قاریانی بپردازیم که در مسابقات شرکت کنند. آنچه در قرآن، فرمایشات اهل بیت(ع) و منویات رهبر انقلاب اسلامی بازتاب یافته این است که انسان باید با قرآن مأنوس شود. حال ممکن است یک قاری در این مسیر بتواند در مسابقات هم شرکت کند و رتبه بینالمللی را هم کسب کند اما همین موفقیت در مسابقات هم از رهگذر انس با قرآن حاصل شده است. وقتی این الگوها برای آحاد مردم معرفی شوند، اقبالها هم بیشتر خواهد شد.
اما اشکالی که در کار وجود دارد و شما هم به آن اشاره کردید به این برمیگردد که ما هدف را مسابقه ببینیم که در این صورت با آسیبهای جدی مواجه خواهیم شد؛ یعنی اگر فرزند ما در این مسیر حرکت کند و نتواند در آن سطح قرار بگیرد، ممکن است دیگر قرآن هم نخواند. باید بگوییم ما یک هدف مقدسی داریم و آن هم اینکه در دنیا و آخرت با قرآن زندگی کنیم. در این مسیر دنیایی اگر بنا باشد شخصی به جایگاهی برسد که رتبهای هم کسب کند تا بتواند شعاع وجودیاش برای احیای فرهنگ قرآنی بیش از پیش باشد و خدا او را برای این موضوع برگزیده باشد تا به شهرت و موقعیتی برسد تا هدف مهمتر و والاتری را دنبال کند که عبارت از تبلیغ و ترویج فرهنگ قرآن برای زندگی دنیا و آخرت است، میتواند مفید و مؤثر باشد.
آنچه اهمیت دارد این است که در جلسات قرآن، جهتگیری و هدفگذاری استاد جلسه به چه سمتوسویی باشد. اگر فقط هدف کسب رتبه باشد حتماً آسیبهای جدی در پی دارد اما اگر هدف استاد مقدس باشد و در کنار پرداختن به مسائل اصلی، بحث مسابقات هم نظر داشته باشد و برخی شاگردانش را برای مسابقات هم آماده کند، رویه صحیحی در پیش گرفته شده و این جلسه از آسیب هم به دور خواهد بود.
از اینرو ناگزیر هستیم که در این مسیر هدفگذاری کنیم و به اهدافمان هم اولویت بدهیم که چه چیزی اولویت نخست ماست. انس با قرآن، تدریس قرآن، با قرآن زیستن و محشور شدن با قرآن هدف نهایی و واقعی حضور در جلسات و آموزش قرآن است.
بله، همینطور است و افرادی که در جلسات حاضر میشوند تا سطح قرائت و حفظشان را ارتقا بدهند، میتوانند نه فقط از بستر مسابقات بلکه از ظرفیت جلسات هم استفاده کنند. افزون بر این موارد میتوانند در آزمونهایی که به این مناسبت و برای پوشاندن ضعفهای حضور در مسابقه تشکیل شده نیز شرکت کنند. این آزمونها هم حرکتهای موازیای است که میتواند به قاریان کمک کند تا استعداد آنها نیز شکوفا شود و به جامعه هم شناسانده شوند.
برای نمونه طرح ارزیابی قاریان و مدرسان در کشور ما جریان دارد و هر کسی میتواند در این آزمونها شرکت کند و خودش را مورد آزمون قرار بدهد و براساس درجاتی که میتواند کسب کند، این صلاحیت را به دست میآورد که بتواند در مسانید مختلف حضور پیدا کند و اگر قرار است از ایران به کشورهای دیگر قاری اعزام شود میتوان از همین قاریان بهره برد. بنابراین ارتقای قاریان و رشد آنها از طریق بسترهای مختلفی قابل دسترس است و از جمله آنها جلسات قرآن و طرحهایی نظیر طرح ارزیابی قاریان و مدرسان قرآن است.
یک تفاوت ماهوی با کشور مصر داریم از این حیث که در کشور ما، بیشتر افراد اگر بخواهند ارادت و انس خودشان را با ثقلین به اثبات برسانند به هیئتها گرایش پیدا میکنند که ناظر به فرهنگ معارف اهل بیت(ع) است و شرکت در مراسم عزاداری یا اعیاد را شامل میشود و این حضور به این معناست. از اینرو، در کشور ما گرایش بیشتر به این سمت است تا قرائت قرآن. دلیلش این است که قرائت قرآن در کشور ما از دیرباز مهجور بوده؛ چراکه مردم ما نمیتوانند به سادگی با زبان قرآن که عربیِ فصیحِ مبین است ارتباط برقرار کنند.
اگر بخواهیم فرهنگ تلاوت قرآن و انس با قرآن را افزون کنیم، لازم است که در کنار هیئتها جلسات قرآن هم شکل بگیرد. در یک دورهای که مربوط به اوایل انقلاب میشود، این موضوع تحقق پیدا کرد اما به مرور تضعیف شد؛ یعنی اینکه، کنار یک هیئت مذهبی جلسه قرآن هم وجود داشت و همه دور رحل قرآن مینشستند و یک حلقهای تشکیل میشد و حدوداً یک ساعت با قرآن مأنوس میشدند و سپس هیئت تشکیل میشد.
اگر بخواهیم ثقلین را به صورت توأمان داشته باشیم، راهکارش این است که از هیئتها شروع کنیم. مثلاً اگر در تهران هیئتی شهرت دارد، میتوان پیشنهاد داد که در این هیئت پیش از آغاز مداحی جلسه قرآن برگزار شود. آغاز رسمی جلسه هم باید با تلاوت قرآن باشد. این همآمیختگی و همآغوشی قرآن و اهل بیت(ع) را باید در هیئتها داشته باشیم و اگر این اتفاق مهم رخ بدهد اندکاندک زمینه انس بیشتر مردم با قرآن کریم هم فراهم میشود.
نمیتوان این موضوع را از اکنون پیشبینی کرد؛ چراکه سابقه تلاوت قرآن در کشور ما حدود هفتاد سال است اما این سابقه در کشور مصر بیش از هفتصد سال است. در یک دوره طلایی در این کشور بهترین صداها و فنون و تکنیکها در خدمت قرآن قرار گرفت و نتایج آن هم مشخص است. اینکه چنین جریانی در ایران اسلامی هم به وجود آید محال نیست اما میشود این را در فاصله زمانی نسبتاً دوری متصور شد.
در عین حال با توجه به سابقه اندکی که داریم؛ مخصوصاً پس از پیروزی انقلاب که با رهنمودها و تشویقهای رهبران جامعه دینی خصوصاً حضرت آیتالله خامنهای صورت گرفته، باید توجه داشته باشیم که با این زمان کوتاه توانستهایم از تمام رقبای خود در جهان اسلام گوی سبقت را برباییم و این نشان میدهد که در زمانهای آینده میتوانیم به عنوان یک قطب در کنار مصر سر بلند کنیم و هنر تلاوت را در آن سطح پیش ببریم.
در جلساتی که بنده دارم، سعی میکنم که مخاطب را فقط در یک بُعد محدود نکنم و بنای ما این است که به ابعاد معارفی و فنی بپردازیم تا یک قرآنآموز بتواند گمشده خودش را در کنار مائده آسمانی که سراسر لطف و رحمت است پیدا کند. البته توان و بضاعت ما محدود و اندک است و امیدوارم خدای متعال به ما این توفیق را بدهد که برای این کتاب آسمانی و این کتاب سراسر نور و رحمت مایه افتخار و زینت باشیم و مورد شکایت قرآن قرار نگیریم.
در یکی از آیات قرآن آمده است: «وَ قَالَ الرَّسُولُ يَا رَبِّ إِنَّ قَوْمِي اتَّخَذُوا هَذَا الْقُرْآنَ مَهْجُورًا»(1)؛ یعنی یکی از شکایتهای پیامبر اکرم(ص) در روز قیامت این است که امت من قرآن را گرفتند و به فراموشی سپردند. امیدوارم در ردیف کسانی باشیم که بتوانیم امر قرآن را احیا کنیم نه اینکه مصداق این آیه از قرآن باشیم.
پینوشتها:
گفتوگو از مرتضی اوحدی
انتهای پیام