به گزارش ایکنا، حجتالله جودکی، نویسنده کتاب مقتل الحسین (بازخوانی مقتل ابی مخنف)، شامگاه 17 مردادماه در نشست شبهای عاشوراپژوهی که به بررسی مقتل الحسین(ع)؛ ترجمه مقتل ابی مخنف براساس چاپ قاهره اختصاص داشت با بیان اینکه متن مقتل ابی مخنف نسبت به آنچه در منابع مکتوب آمده معتبرتر و دقیقتر است، گفت: مقتل ابی مخنف در طول سالها از بین رفته و نسخه کاملی از آن در دسترس نیست و نمیدانیم حجم دقیق این مقتل چقدر بوده و در سالهای بعد هم همواره نسخههای مجعول و بازاری با عنوان ابی مخنف عرضه شده و از این اسم سوء استفاده کردهاند و خیلی از آنها مقاتل دقیقی نیست.
وی با بیان اینکه رواج این نوع مقاتل میتواند ما را به گزارشات اصیلتر و دقیقتر از حادثه عاشورا نزدیک کند، افزود: رسول جعفریان در چند سال اخیر گفته است که مقتلی به نام حسین عبدالرحمان سلمی، حتی قبل از مقتل ابی مخنف وجود داشت که امروز در دسترس ما نیست.
جودکی تصریح کرد: مقتل ابومخنف اولین مقتلی نیست که نوشته شده و قبل از آن مقاتلی بوده است، ولی اولین مقتلی که آثار آن به ما رسیده همین ابی مخنف است؛ بنده این مقتل را از کتاب طبری استخراج کردم، ولی مقاتل بعدی را هم مدنظر قرار دادم؛ از جمله مقاتل الطالبیین یا ارشاد شیخ مفید و حتی لهوف ابن طاووس.
وی با بیان اینکه مقتل الحسین بازخوانی مقتل ابی مخنف است که شش بار تجدید چاپ شده که اول به نام قیام جاوید منتشر شد، افزود: بنده کمتر حاشیه بر این مقتل زدم زیرا دوست نداشتم حواشی با اصل متن مخلوط شود ولی در مقالاتی که نوشتهام نظرات خودم را هم آوردهام. بنده به این نتیجه رسیدم که میتوانیم این مقتل را به عنوان مقتل معیار مدنظر قرار دهیم و آن را با مقاتل بعدی مقایسه کنیم. برخی ایراد گرفتهاند که بنای این مقتل بر اختصار است و شاید مواردی بوده باشد که طبری و دیگران نقل نکردهاند و در این کتاب نیست، ولی بنده با قاطعیت میگویم هر آنچه از ابی مخنف در کتب مختلف روایت شده در این کتاب آمده است و از طبری استخراج شده، ولی گزارش کتب دیگر هم با آن مقایسه شد.
این عاشوراپژوه در ادامه گفت: چاپهای متعدد عربی وجود داشت، ولی من از نسخه محمد ابوالفضل ابراهیم، چاپ قاهره استفاده کردم که منقحترین چاپ تاریخ طبری است و تا حد زیادی اعرابگذاری شده و توضیحاتی درباره اعلام بیان کرده است. این مقتل را قبل از نشر به بزرگان زیادی مانند مرحوم صالحی نجف آبادی، مرحوم آیتالله محمدباقر حکیم ارائه کردم و مرحوم حکیم آن را خواندند و تقریظی هم بر آن نوشتند.
نویسنده مقتل الحسین(ع)، تصریح کرد: مقتل الحسین از مرگ معاویه در اواخر سال 60 هجری تا آمدن خاندان اهل بیت(ع) به مدینه را در برمیگیرد، چون از مدینه حرکت کردند و دوباره به مدینه بازگشتند. همچنین این مقتل به لحاظ جغرافیایی، مدینه، مکه، کوفه، کربلا و بصره و مناطق بین راهی و شام را در بردارد و به همه سرزمینهای اسلامی توجه نکرده است.
وی افزود: بنده کل روایات را که 113 روایت بود به لحاظ زمانی شمارهگذاری کردم. اول نامهای است که یزید به حاکم مدینه نوشت و آغاز حرکت امام(ع) و بعد هم مقتل هانی بن عروه و مسلم در کوفه است و بعد منازل بین راهی از مکه تا کربلا مورد توجه قرار گرفته است. روایات از یک خط تا چند صفحه ذکر شده و تمامی راویان این گزارشها تا حد امکان قید شده و حتی شخصیت راویان و بحث رجالی آنها در حد امکان تتبع و جستجو شده است. برخی از راویان به حضرت زینب(س) و امام سجا(ع) و... وابسته بودند. برخی جزء یاران امام بودند، ولی به هر دلیلی کشته نشدند؛ مثلا اسیر شدند و بعد آزاد شدند. عدهای سیاهیلشکر سپاه یزید بودند و در قتل شهدای کربلا دخیل نبودند و برخی هم جزء قتله کربلا بودند و عدهای هم سمت خبرنگار دولتی مانند حمیدبن مسلم داشتند که وی فردی منطقی و منصف بود و گزارشهایش را به نفع امام (ع) نوشته است.
جودکی گفت: برخی به نحوی در کربلا حضور داشتند، ولی قبل از آن که جنگ شروع شود صحنه را ترک کردند که به دلیل عذرهایی است که آوردند و یا مجالی که امام در شب عاشورا دادند؛ اینها خبرهای دست اول را نقل کردند و نسل بعد از اینها خبرها را گرفته و منتقل کردهاند؛ در اینجا شناخت راویان دست اول مهم است و آیا درست نقل کردند یا احساسات خود را دخیل کردند یا دقت لازم را در نقل خبرها داشتند یا تغییر موضع داشتند. همه این موارد در کتاب بررسی و در مقدمه ذکر شده و کتاب چند مقاله دارد که میتواند به برخی نکات مبهم مقتل کمک کند، زیرا ابی مخنف برخی موارد را به اختصار نقل کرده است.
وی افزود: مثلا حضرت عباس(ع) نقش زیادی در کربلا داشت، ولی مقتل ابی مخنف، متن مختصری در این مورد دارد؛ بنده یک مقاله در مورد حضرت عباس(ع) به این کتاب اضافه کردم تا شبهه پیش نیاید؛ همچنین همه اجزای داخلی مقتل، تضاد ندارند یعنی مطلبی نیست که مخالف دیگری باشد. مثلا ملاقات شبانه عمرسعد و امام حسین(ع) را نقل کرده ولی چند روایت در اینجا وجود دارد، از جمله مطلبی از غلام حضرت رباب آورده و این غلام مدعی است که با امام بوده و تاکید میکند که پیشنهادهایی که از سوی امام به ابن زیاد نسبت داده میشود، درست نیست.
جودکی بیان کرد: در مقتل ابی مخنف نکته خلاف شرع و طبیعت و خلاف عقل وجود ندارد؛ یعنی اخبار غیبی که بعدها به حادثه کربلا منسوب کردند مانند رفتن امام از کربلا به هندوستان و طی الارض و کمک جنیان به امام(ع) در آن وجود ندارد و مطالب آن با روح حاکم بر قرآن همسو است. علاوه بر جامعیت، مانعیت هم جزء ویژگیهای این مقتل است و به نظر میرسد او کوتاهی نکرده است. به نظرم طبری مطالب ابومخنف را کامل آورده و در نقل آن کوتاهی نکرده است. من سعی کردهام در ترجمه متن عربی، از زبان روز استفاده نکنم، بلکه به ترجمه صرف بسنده شده است. از این رو ممکن است به لحاظ ادبی زیبا نباشد یا دشواریهایی داشته باشد. حجم مقتل کم نیست و همه را ترجمه کردهام.
وی افزود: چون ذهن ما با مقاتل جدید آشناست و در 500 سال گذشته مرتب اینها تکرار شدهاند، با مطالبی که در مقتل ابومخنف آمده است همخوانی ندارد؛ مثلا ما چیزی به نام خطبه حضرت زینب(س) در شام نداریم، ولی الان کتاب مستقلی هم چاپ شده است، در صورتی که بحث بین حضرت زینب و یزید براساس مقتل ابومخنف چند سطر بیشتر نیست. همچنین وقتی به خبری مشکوک بوده است مستقیم آن را نقل نکرده و گفته مردم پنداشتند که اینطور بود از جمله این خبر که حضرت عباس(ع) به برادران تنی خود گفت که چون شما ازدواج نکردهاید زودتر به میدان بروید تا ارث شما به من و بعد از من به فرزندانم برسد و این جفای بزرگی در حق حضرت عباس(ع) است و ایشان با قید اینکه مردم گمان بردند آن را اصلاح کرده است.
جودکی اظهار کرد: در مورد وضعیت حضرت زینب(س) مطالبی بیان شده که امکان آن وجود نداشته است؛ مثلا ابن زیاد فردی بسیار بیشرم و گستاخ و سخیف بوده و با هر بهانهای قصد کشتن امام سجاد(ع) را داشت. لذا جز یک گفتوگوی کوتاه با ابن زیاد خطبهای در کار نبود و در دربار یزید هم امکان خطبه آنگونه و به کار بردن تعبیر یابن الطلقاء درست نیست و اینها برداشتهای عامیانه است که بعدا انجام شده و حتی شیعیان تعداد شهدای کربلا را 350 نفر ذکر کردهاند، در صورتی که در تاریخ آمار دقیق نداریم و حتی اسامی برخی از افرادی که به عنوان شهدا ذکر شده غلط است.
وی افزود: من اسامی شهدا را براساس مقتل ابی مخنف و براساس سرهایی که از شهدا به قبایل آنها دادند بررسی کردم و او 70 تا 72 نفر را ذکر کرده و گفته است که در غروب عاشورا عمر سعد بر 88 کشته سپاه خود نماز خواند و آنها را دفن کرد. حدود هزار نفر با حر و با عمر سعد هم حدود 4 هزار نفر به کربلا آمدند یعنی تقابل 5 هزار نفر با 80 تا 90 نفر افراد لشکر امام حسین(ع). لذا تعداد کشتهها با تعداد لشکریان مطابقت ندارد. همچنین برخی سخنان مبنی بر اینکه امام(ع) 300 هزار نفر از لشکر دشمن را کشتند دروغ است و عقلانی نیست.
جودکی اظهار کرد: دربندی همین تعداد را ذکر کرده، در صورتی که کشتن 300 هزار تن زمان زیادی میبرد و برای توجیه آن میگوید که عاشورا 72 ساعت طول کشید؛ یعنی یک حرف نادرست دیگر را برای توجیه حرف قبلی خودش به کار میبرد. طبق فقه شیعه، اگر کسی بر امام دروغ ببندد، روزه او باطل است، ولی تا دلتان بخواهد ما به امام حسین(ع) دروغ بستهایم و وقتی غلو و سخنان نادرست درباره عاشورا زیاد شود، نمیتواند هدایتگر باشد، بلکه شبهه هم خلق میکند. به تعبیر مرحوم رضا بابایی در کتاب «دیانت و عقلانیت» ما از کربلا یک دین ساختهایم و همه به سراغ روضه آن میروند نه عقلانیت پیرامون این واقعه.
انتهای پیام