حل مسائل در اجرای عدالت و جهان، تشنه عدل علوی است
کد خبر: 4195250
تاریخ انتشار : ۰۳ بهمن ۱۴۰۲ - ۰۹:۰۸
امیرالمؤمنین(ع) به روایت اهل قرآن / محمدرضا صلح‌جو:

حل مسائل در اجرای عدالت و جهان، تشنه عدل علوی است

پیشکسوت قرآنی با اشاره به اینکه برجسته‌ترین صفت امیرالمؤمنین علی(ع) که جنبه اجتماعی دارد، عدالت است، گفت: هدف از ارسال رسل و انزال کتب، این است که مردم به اجرای عدالت برانگیخته شوند. امروز جامعه بیش از هر چیزی تشنه عدالت است.

حل مسائل در اجرای عدالت و جهان تشنه عدل علوی استمحمدرضا صلح‌جو، دانش‌آموخته مقطع دکتری رشته جامعه‌شناسی از دانشگاه دمشق و عضو هیئت علمی بازنشسته دانشگاه بین‌المللی امام خمینی(ره) است؛ که فعالیت‌های بسیاری در حوزه‌های علمی، فرهنگی، آموزشی و بین‌المللی را در کارنامه خود دارد. آنچه می‌خوانید، حاصل گفت‌وگوی خبرنگار ایکنا با این پیشکسوت قرآنی درباره پیشوای شیعیان، امیرالمؤمنین(ع) است. به باور او برجسته ویژگی علی ابن ابیطالب(ع) در عرصه اجتماعی که جهان تشنه اوست، عدالت است.

ایکنا‌ ـ به خاطر دارید که برای نخستین بار در زندگی، نام زیبای امیرالمؤمنین را چه زمانی شنیدید؟

به این پرسش نمی‌توان به آسانی پاسخ داد. ما اولین آموخته‌هایمان را از خانواده فرا می‌گیریم. من هم در خانواده‌ای به دنیا آمده‌ام که هم از پدر و مادر و هم از چهار برادر بزرگترم، مطالب بسیاری را آموختم. پیش از ورود به مدرسه، معارف دینی و اسامی ائمه اطهار را در خانه و خانواده آموختم. علاوه بر محیط خانه، در نزدیکی منزل‌مان مسجد باصفایی به نام حضرت امام سجاد(ع) بود که از همان دوران کودکی و قبل از سال‌های مدرسه به آنجا رفت و آمد داشتم و مکبر بودم. پایه اولیه یادگیری‌ها خانه بود، ولی مطالب بسیار بیشتری را در مسجد و از منابر متعدد و متنوع آموختم. 

ایکنا‌ ـ این آشنایی چطور عمیق‌تر شد و از سطح اسم به معرفت صفات و اوصاف حضرت علی(ع) رسید؟

نهج‌البلاغه تفسیر و توضیح بخشی از آیات قرآن است. در یک کلام، اگر قرآن را صامت بدانیم، ناطقِ این قرآن امیرالمؤمنین است. بدون شناخت امیرالمومنین، قرآن را نمی‌شناسیم و بدون شناخت قرآن، امیرالمومنین را نمی‌شناسیم

همین طور که سنم بالاتر می‌رفت با وعاظ بیشتری آشنا می‌شدم و از مباحث مطروحه در منابرشان بهره می‌بردم. در محله‌ای ساکن بودیم که هیئت مذهبی متعددی داشت. هر شبِ سال یک جلسه در یکی از این هیئت‌ها برقرار بود؛ همین هیئت‌های سیار خانگی. امیرالمؤمنین علی بن ابی‌طالب(ع) را در آن هیئت‌ها و منبرها شناختم. شخصیت‌ها والا و صفات بی‌نظیر مولا علی(ع) را در جلسات مذهبی به من شناسانده شد. اما از دوران دبیرستان، خودم هم اهل مطالعه شدم. دوستان و اساتید کتاب‌های خوبی را معرفی می‌کردند، من هم آنها را تهیه کرده و می‌خواندم. البته باز هم در جلسات شرکت می‌کردم. گاهی با طی مسافت بسیار با چه شوقی تا پای منبر یکی از وعاظ بنام می‌رفتم. مرحوم فلسفی هر کجا منبر داشتند، خودم را می‌رساندم. در دوران دبیرستان با جلسات حسینیه ارشاد آشنا شدم. 


بیشتر بخوانید؛

فعالان قرآنی وفاداری در برابر سختی را از امیرالمؤمنین(ع) بیاموزند

جهان باید درس مهرورزی در کنار ظلم‌ستیزی را از علی(ع) بیاموزد

قرآن عین علی‌ و علی(ع) چون قرآن است + صوت


ایکنا‌ ـ خاطرتان هست چه سالی؟

سال‌های 48 و 49.

ایکنا‌ ـ سخنرانان را هم به خاطر دارید؟

آیت‌الله العظمی مکارم شیرازی، استاد شهید مرتضی مطهری، مرحوم آقای هاشمی رفسنجانی، و مرحوم آقای دکتر شریعتی. از سال‌های آخر دبیرستان در جلسات حسینیه ارشاد و پای صحبت این بزرگان بودم. 

ایکنا‌ ـ سیمایی از امیرالمؤمنین که از این منابر و کتب برای شما ترسیم می‌شد، چگونه بود؟

گمان می‌کنم از هرکس که سوال کنید به شما خواهد گفت: «او فراتر از توصیف است.» حتی نمی‌شود صفات آن وجود مبارک را فهرست کرد. او چنان شخصیت رفیع و بزرگی دارد که بزرگان از وصف او اظهار عجز کرده‌اند. برای چون منی که شاگرد کوچک مکتب قرآن و اهل بیت است، جز سکوت چاره‌ای نیست. هر چند آب این دریا را نمی‌توان کشید، اما هر کسی به قدر بضاعت خود می‌تواند جرعه‌ای از آن بنوشد. اولین ویژگی‌هایی که از ایشان در خاطرم نقش بست، علم حضرت امیر به اسلام و قرآن، قدرت سخنوری، مهربانی بسیار و توجه ویژه ایشان به نیازمندان و فقرا بود. مدتی بعد که مطالعات و دانسته‌هایم بیشتر شد، فهمیدم که ایشان، امیر کلام‌اند. بزرگان اهل سخن گفته‌اند که کلام مولا، فوق کلام بشری و دون کلام الهی است؛ یعنی از کلام انسانی بالاتر است و از کلام الهی پایین‌تر. گمان می‌کنم این جمله بهترین توصیف باشد. هیچ‌کس در تاریخ نیامده است که در بیان به امیرالمؤمنین(ع) برسد. سیدرضی با هدف برگزیدن سخنان بلیغ و فصیح، نهج‌البلاغه را جمع‌آوری کرده است. علاوه بر فصاحت و بلاغت در کلام، صفات حسنه‌ دیگری چون شجاعت ایشان محل توجه است که در شرح دلاوری‌ها و رشادت‌هایشان بسیار گفته‌اند و شنیده‌ایم. یکی از نمونه‌های این رشادت، خفتن در بستر پیامبر(ص)، در لیلةالمبیت، بود؛ آن در شبی که کفار قصد جانشان داشتند.

ایکنا‌ ـ به باور حضرتعالی بدون قرآن می‌توان امیرالمؤمنین را شناخت یا حتی بدون امیرالمؤمنین می‌توان برداشت درستی از قرآن داشت؟

امروز جامعه ما بیش از هر چیزی تشنه اجرای عدالت است. اگر همت مسئولان بر اجرای عدالت قرار گرفت، می‌توان گفت که جامعه ما اسلامی است. با وجود تمام اتفاقی که افتاده است، باور دارم که هنوز خیل کثیری از مردم و جوانان به دین علاقمند هستند. دل‌ها و فطرت‌ها پاک هستند. اگر صداقت و عدالت ببینند، جذب می‌شوند

خیر. قرآنی که در دست ماست، قرآن صامت است. اگر بخواهیم به این کتاب عمل کنیم به قرآن ناطق نیاز داریم. امیرالمؤمنین آمیخته با قرآن است، ‌تجلی‌گاه قرآن است. جز پیامبر(ص) و اهل بیت چه کسانی را داریم که تجلی قرآن باشند؟ به تعبیر دیگر، می‌توان حضرت را عصاره قرآن دانست. این نکته برای اهالی قرآن بسیار حائز اهمیت است. قرآن که تجلی کلام است، اگر قرار بود در قالب انسانی مجسم شود، بی‌تردید امیرالمومنین می‌شد. بعد از وجود مبارک پیامبر اکرم(ص) هیچکس به اندازه ایشان به قرآن احاطه و تسلط نداشت.

به خاطر دارم که برادر بزرگترم یک جلد نهج البلاغه گرفته بود که روی جلد گالینگور آن با خط سبز براقی نوشته شده بود: نهج‌البلاغه. هر چند در آن سنین به خوبی مفهوم کلمات آن را نمی‌فهمیدم ولی از سر علاقه‌ای که به حضرت داشتم، گه‌گاهی این کتاب را باز می‌کردم و می‌خواندم. نهج‌البلاغه تفسیر و توضیح بخشی از آیات قرآن است. در یک کلام، اگر قرآن را صامت بدانیم، ناطقِ این قرآن امیرالمؤمنین است. بدون شناخت امیرالمومنین، قرآن را نمی‌شناسیم و بدون شناخت قرآن، امیرالمومنین را نمی‌شناسیم. 

ایکنا‌ ـ به باور شما، مسئولان، در هر سطحی، از سیره امیرالمؤمنین چه مواردی را می‌توانند، بیاموزند؟

شاید بتوان ادعا کرد که برجسته‌ترین صفت امیرالمؤمنین که جنبه اجتماعی دارد، عدالت است. جرج جرداق مسیحی لبنانی گفته است که: «من چهل بار کتاب نهج‌البلاغه را خواندم». شاید برای شما جالب باشد که جرق جرداق حقوقدان بود. کتابی دارد به نام: الامام علی صوت العدالة الانسانیه؛ یعنی اگر بخواهیم امیرالمومنین را با یک صفت به دنیا معرفی کنیم، «عدالت» است. قرآن کریم می‌فرماید: «‌لَقَدْ أَرْسَلْنا رُسُلَنا بِالْبَیِّناتِ وَ أَنْزَلْنا مَعَهُمُ الْکِتابَ وَ الْمِیزانَ لِیَقُومَ النّاسُ بِالْقِسْطِ‌» یعنی هدف از ارسال رسل و انزال کتب، این بوده است که مردم به اجرای عدالت برانگیخته شوند. امروز جامعه ما بیش از هر چیزی تشنه اجرای عدالت است. اگر همت مسئولان بر اجرای عدالت قرار گرفت، می‌توان گفت که جامعه ما اسلامی است. با وجود تمام اتفاقی که افتاده است، باور دارم که هنوز خیل کثیری از مردم و جوانان به دین علاقمند هستند. دل‌ها و فطرت‌ها پاک هستند. اگر صداقت و عدالت ببینند، جذب می‌شوند.

مجتبی عابدی

انتهای پیام
captcha