داعش هم شیعه و هم اهل سنت را دشمن خود می‌داند
کد خبر: 4196103
تاریخ انتشار : ۱۵ بهمن ۱۴۰۲ - ۰۹:۰۹
حجت‌الاسلام مهدی فرمانیان در گفت‌وگو با ایکنا:

داعش هم شیعه و هم اهل سنت را دشمن خود می‌داند

معاون فرهنگی مجمع جهانی اهل بیت(ع) گفت: بدنه اصلی اهل سنت به شدت با این گروه‌های تکفیری مخالفند و میانه خوبی با آنان ندارند و آنان را بدعت‌گذار و منحرف می‌دانند؛ داعش، اهل سنت صوفی را مشرک می‌داند به همان اندازه که شیعه را مشرک می‌داند و اگر قدرتی بیابند رفتار مشابهی با آنها خواهند کرد.

مهدی فرمانیانداعش به عنوان دست‌پرورده و تربیت‌شده اسکبار جهانی به پدیده‌ای برای ایجاد تفرقه و انشقاق بین امت‌های اسلامی به خصوص در سالیان اخیر تبدیل شده و ابزاری برای جنگ‌های نیابتی آنان شده است.

شناخت ماهیت، اقدامات و جریان فکری این گروه می‌تواند مواجهه ما با این گروه را منطقی‌تر و عالمانه‌تر پیش ببرد.

خبرنگار ایکنا در این باره با حجت‌الاسلام والمسلمین مهدی فرمانیان؛ معاون فرهنگی مجمع جهانی اهل بیت(ع)، استاد دانشگاه و متخصص مباحث فرق و مذاهب گفت‌وگو کرده است که در ادامه آن را می‌خوانید؛

 

ایکنا ـ چه عواملی باعث می‌شود کسی که ادعای مسلمانی دارد عده‌ای دیگر از مسلمانان بی گناه را بکشند، آن هم در حالی که کمربند انفجاری به خود بسته و می‌دانند کشته خواهند شد؟ 

متاسفانه از حدود سال‌ 1960 به این طرف در جهان اسلام، گروهی پیدا شدند و با برجسته‌سازی برخی از آیات و روایات و بی‌توجهی به دسته زیاد دیگری از آیات قرآن و روایات برداشت‌های غلط و سطحی خود را ارائه کردند؛ به تعبیر قرآن کریم «نؤمن ببعض و نکفر ببعض». اینها چنین آیاتی را ناسخ بسیاری از آیات دیگر قرآن معرفی کردند که به نوعی رحمانیت، رحمت، عطوفت، صلح و همزیستی را مورد تاکید قرار می‌دهند.

این گروه‌های افراطی به برخی آیاتی که بعد از فتح مکه نازل شده است مانند: وَاقْتُلُوهُمْ حَيْثُ ثَقِفْتُمُوهُمْ وَأَخْرِجُوهُمْ مِنْ حَيْثُ أَخْرَجُوكُمْ ۚ وَالْفِتْنَةُ أَشَدُّ مِنَ الْقَتْلِ ۚ وَلَا تُقَاتِلُوهُمْ عِنْدَ الْمَسْجِدِ الْحَرَامِ حَتَّىٰ يُقَاتِلُوكُمْ فِيهِ ۖ فَإِنْ قَاتَلُوكُمْ فَاقْتُلُوهُمْ ۗ كَذَٰلِكَ جَزَاءُ الْكَافِرِينَ؛ یا «وَإِنْ نَكَثُوا أَيْمَانَهُمْ مِنْ بَعْدِ عَهْدِهِمْ وَطَعَنُوا فِي دِينِكُمْ فَقَاتِلُوا أَئِمَّةَ الْكُفْرِ ۙ إِنَّهُمْ لَا أَيْمَانَ لَهُمْ لَعَلَّهُمْ يَنْتَهُونَ» استناد کرده و آن‌ها را ناسخ سایر آیات مانند؛ لَا إِكْرَاهَ فِي الدِّينِ قَدْ تَبَيَّنَ الرُّشْدُ مِنَ الْغَيِّ فَمَنْ يَكْفُرْ بِالطَّاغُوتِ وَيُؤْمِنْ بِاللَّهِ فَقَدِ اسْتَمْسَكَ بِالْعُرْوَةِ الْوُثْقَى لَا انْفِصَامَ لَهَا وَاللَّهُ سَمِيعٌ عَلِيمٌ، یا آیه وفای به عهد یعنی اگر با کسانی متعهد شدید روی تعهد خود بایستید یا با کسانی بجنگید که به شما ظلم می‌کنند، می‌دانند.

اینها طبق باور غلطشان می‌گویند شیعیان، یهودیانی هستند که همچنان یهودی باقی مانده‌اند ولی خود را به اسلام چسبانده‌اند؛ لذا شیعه از منظر آن‌ها منافق است و مسلمان نیست و حکم آنان هم کشته‌شدن و نابودی است و این کار از بین بردن منافقان داخلی است.

ایکنا ـ پشتوانه برهانی آنان چیست و این مدعا متکی بر چه استدلال‌هایی است؟ 

برای اینکه جنایت کرده و زن و بچه می‌کشند هم چند استدلال می‌آورند؛ اول اینکه کشتار باید طوری باشد که باعث وحشت بیشتر شود و رعب در بین شیعیان زیاد شود همچنین این سؤال در بین شیعه رواج یابد که چرا اینقدر از ما شیعیان را می‌کشند و برای یافتن پاسخ آن دنبال علت خواهند رفت و همین علت‌یابی سبب می‌شود تا به راه درست و حق هدایت شوند.

از نظر داعش، شیعیان تقریبا به 13 دلیل مشرک هستند و در برخی از این موارد ما را به شرک جلی متهم می‌کنند لذا به مجلس و مرقد امام و زائران مقبره شهید سردار سلیمانی و ... حمله می‌کنند. اینها معتقدند که بنای بر قبور، شرک است لذا وقتی به سوریه حمله کردند هر کجا توانستند قبور بزرگان صحابه را تخریب کردند از جمله مقبره حجر بن عدی و البته این تخریب منحصر به بزرگان شیعه هم نبود و قبور بزرگان اهل سنت را هم خراب کردند.

به باور داعش؛ افرادی که مرده‌اند از بین رفته‌اند و توانایی ارتباط با عالم دنیا را ندارند ولی برخی به آن‌ها توسل و استغاثه می‌کنند و این شرک و بدعت است یا سفر برای زیارت قبور هم بدعت و شرک است لذا زائران مقبره سردار سلیمانی، مشرک هستند و شرک آنان هم شرک جلی است.

از زمان ابوبکر بغدادی نظریه‌ای به نام «گرگ تنها» را مطرح کردند و گفتند ما برای اینکه رعب و وحشت در بین شیعیان ایجاد کنیم باید جلوی دوربین سر ببریم و بعد هم نظریه‌پردازی کردند که یک گرگ وقتی به گله حمله می‌کند شاید یک گوسفند بیشتر نخورد ولی همه را لت و پار می‌کند و ما هم باید در برخورد با شیعیان اینطور رفتار کنیم.

برخی از اینها آنقدر زیاده‌روی کرده‌اند که می‌گویند اگر درختی در مسیر بود و سایه آن برای دشمن مفید بود حق دارید درخت را نابود کنید یا اگر ساختمانی در اختیار آنان است باید تخریب شود لذا در سوریه چنین اقدامات وحشتناکی هم انجام دادند و البته به برخی جنایات امویان در طول تاریخ هم استناد می‌کنند زیرا آن‌ها را خلیفه و سلف صالح خودشان می‌دانند.

این جریان هفته‌نامه‌ای به نام «نبا» دارند که بیش از 260 شماره آن به عربی منتشر شده است و در هر هفته آماری از کشتار خود می‌دهند و اینکه مثلا این هفته این تعداد آدم کشتیم. جهاد را اصل اولی و واجب عینی حتی برای بچه و پیرمرد و ... می‌دانند و این نوع نگاه‌ها سبب چنین جنایاتی است. این پروژه شیعه‌کشی البته با سوء استفاده آمریکا، اسرائیل و غرب هم مواجه است و از این گروه‌ها، استفاده ابزاری می‌کنند.

ایکنا ـ بعید است سرکردگان اینها واقعا خطای معرفتی داشته باشند. به تعبیر دیگر اگر قائل به صف و ستاد باشیم، می‌توان توجیه کرد که نیروهای صف فریب خورده‌ یا بینش معرفتی درستی نداشته باشند ولی سرکردگان آن‌ها بعید است که دچار چنین خطایی باشند و بوی دست‌نشاندگی بیشتر به مشام می‌رسد، دیدگاه شما چیست؟

بله؛ این میزان تخریب و جنایت نمی‌تواند بدون حمایت سرویس‌های جاسوسی صورت بگیرد ولی بنده معتقدم رفتار این گروه‌ها، مبتنی بر تفکر و اندیشه باطل آنان است، اگر سرکردگان اینها و به اصطلاح ستادشان، دست‌نشانده باشند اختیار کاملی به صف داده‌اند و نیروهای صف طبق تفکر داعش که شیعه‌کشی را راه دستیابی به بهشت می‌دانند عمل می‌کند. بنده هنوز نتوانسته‌ام شواهد جدی برای این مسئله بیابم گرچه برخی می‌گویند در پشت پرده مسائلی وجود دارد البته قطعا این نوع کارها در راستای اهداف اسرائیل و آمریکا و غرب است و با واسطه با یکدیگر مرتبط هستند البته اگر بی واسطه نباشند.

من معتقدم این مدیریت با واسطه صورت می‌گیرد و از آنها استفاده ابزاری می‌شود؛ بنده 20 سال قبل، مبحث خوارج را تدریس می‌کردم؛ شهید مطهری در مورد این گروه این تعبیر را دارد که خوارج افراد خشک‌مغزی بودند که جز ظواهر چیز دیگری را نمی‌دیدند، شاید آن روز کمتر این تعبیر را درک می‌کردم ولی در طول این سال‌ها کاملا روشن است که این گروه‌ها به علت نفهمی و جهل و برداشت غلط و ظاهربینی عامل دشمن شده‌اند و همان کاری را می‌کنند که دشمنان می‌خواهند.

ایکنا ـ شاید تصوری عمومی وجود دارد که این گروه‌های جنایتکار داعش و تکفیری برخاسته از بدنه اهل سنت هستند، چقدر این مسئله درست است؟ 

بدنه اصلی اهل سنت با این گروه‌ها مخالفند و میانه خوبی با آنان ندارند و آنان را بدعت‌گذار و منحرف می‌دانند؛ داعش، اهل سنت صوفی را مشرک می‌داند به همان اندازه که شیعه را مشرک می‌داند و اگر قدرتی بیابند با آنها هم رفتار مشابهی خواهند کرد؛ در سوریه اکثر قبه و مقبره‌هایی که تخریب شد برای صوفیان اهل سنت بود و تعدادی هم مقابر شیعی تخریب شد و بسیاری از افرادی که کشتند از اهل سنت بودند لذا اهل سنت هم به شدت با این گروه‌ها مخالف‌اند و الازهر در 60 سال اخیر تاکنون بیش از 900 هزار فتوا و بیانیه بر ضد این گروه‌های افراطی داده است. الازهر همچنین مرکز ضد تکفیر ایجاد کرده است و جالب اینکه داعش نه تنها اهل سنت بلکه وهابیت و آل سعود را هم طاغوت می‌دانند، طالبان را مشرک می‌دانند با اینکه از نظر فکری به آنها نزدیک هستند.

القاعده که نزدیکترین گروه به داعش است متهم به تفریط و کم‌کاری در برابر شیعه می‌شود؛ شیعه را دشمن اول خود و بعد اهل سنت و دیگران، لذا اینها گروهی به شدت افراطی هستند که اهل سنت و طالبان و القاعده هم آنان را قبول ندارند. البته متاسفانه این‌ها خوارج دوران امروز هستند که انسان می‌کشند آن هم به تصور اینکه با این کار وارد بهشت خواهند شد و این کار مورد رضایت خداوند است.

ایکنا ـ برخی در اروپا اسلام را با این گونه نگاه‌ها می‌شناسند برای روشنگری در این مسئله چه باید کرد؟

به نظر بنده اسلام‌هراسی نه تنها کمتر نشده است بلکه بیشتر هم شده است و دلیل آن هم شفاف است؛ هر قدر رشد اسلام در جهان بیشتر شود و تعداد مسلمین بیشتر شوند و هرقدر اسلام سیاسی در جهان رشد کند اسلام‌هراسی هم در غرب بیشتر خواهد شد زیرا احساس می‌کنند اسلامی در حال رشد است مزاحم آنان است و بزرگی و رهبری غرب و استکبار را قبول ندارد و برتری آنان را به چالش می‌کشد لذا دنبال تخریب آن می‌روند؛ همین طوفان الاقصی گرچه سبب شد تا خیلی‌ از مردم عادی به قرآن و اسلام رو بیاورند ولی از آن طرف هم رسانه‌های غربی در این 100 روز علیه اسلام و تفکر اسلام سیاسی کم نگذاشته‌اند لذا اسلام‌هراسی کمتر نشده بلکه بیشتر هم شده است و در آینده هم بیشتر خواهد شد و هجوم بیشتر رسانه‌ای و تبلیغی هم خواهند کرد.

ایکنا ـ حوزویان و دانشگاهیان چه نقشی در کاهش گرایش مسلمانان به گروه‌های تکفیری می‌توانند داشته باشند؟

در این زمینه همه مسلمانان واقعی به اندازه خود تلاش می‌کنند ولی دو مشکل عمده داریم؛ اول اینکه تعداد رسانه‌هایی که تفکر اسلام ناب و ضد داعشی را قبول دارند در مقایسه با رسانه‌های استکباری به شدت کمتر هستند و نفوذ آنان در افکار عمومی هم کمتر است و از سوی دیگر چند کشور در جهان اسلام داریم مانند کشورهای عرب خلیج فارس که وضعیت مالی خیلی خوبی دارند ولی ساعت خود را با غرب تنظیم می‌کنند؛ رسانه‌های تحت سیطره آن‌ها هم عمدتا به جای تمرکز بر دشمنان، دعوا و تفرقه بین کشورهای اسلامی را توسعه می‌دهند و هزینه می‌کنند تا جنگ داخلی در جهان اسلام بیشتر شود. این مشکل دوم کار را برای ما بسیار سخت کرده است زیرا باعث تفرقه جدی میان جوامع اسلامی شده است.

ایکنا ـ چه اقداماتی باید علیه این تفکرات تکفیری انجام داد؟ به تعبیر دیگر، راه‌کار مواجهه با این گروه‌ها چیست؟

این مسئله چون سیاسی، امنیتی، فرهنگی و اجتماعی و چند وجهی است باید از چند بعد برنامه‌ریزی شود؛ بنده معتقدم که بیشترین هزینه باید صرف فرهنگ و اندیشه شود؛ جوانی که در ایران جذب این گروه‌های افراطی شده است فقط با تغییر اندیشه و تفکر می‌تواند بفهمد که اینها دشمن اسلام هستند. باید با محبت و ارتباط صمیمانه ذهن برخی از جوانان را اصلاح کینم.

این کار هزینه جدی، افرادی جدی و پای کار لازم دارد ولی این مسئله دیده نمی‌شود و یا کم وجود دارد؛ متاسفانه ما بیشتر بعد امنیتی مسائل را می‌بینیم؛ مثلا تعداد زیادی از افغانستان وارد ایران شده‌اند و ما تا چه زمانی فقط می‌توانیم آنها را از بعد امنیتی کنترل کنیم تا مبادا عملیاتی رخ دهد؛ معتقدم راه حل، فرهنگی است و البته سیاسیون ما باید با کشورهایی که از داعش حمایت می‌کنند رایزنی کنند و جلوی پایگاه‌ها و کارهای آنان را بگیرند و نیروهای امنیتی هم باید به تامین امنیت بپردازند ولی فرهنگی‌ها هم وظیفه دارند که به آموزش و فرهنگ‌سازی و ... بپردازند ولی این موضوع الان کمتر دیده می‌شود.

گفت‌وگو از علی فرج‌زاده

انتهای پیام
captcha