به گزارش ایکنا، ماه مبارک رمضان فرصتی برای خودسازی تا قرب الهی است. ادبیات فارسی سرشار از حضور قلههای ادب، معرفت و حکمت است که گوش جان سپردن به آنها صفای دل و جلای روح است. استاد عبدالجبار کاکایی در ادامه این برنامه به خواندن غزلی از دیوان کبیر (دیوان شمس) درباره الگو قرار دادن زندگی اولیای الهی پرداخته است.
میان باغ گل سرخ های و هو دارد
که بو کنید دهان مرا چه بو دارد
نیکی و فضل و کرامت را باید به نمایش گذاشت. همانطور که گل سرخ های و هو میکند که بو کنید دهان مرا چه بو دارد. این ماه، ماه انجام نیکیها و کسب خیر و دفع شر است. مولانا در کتاب ارزشمند دیوان کبیر درباره اولیای الهی و کسانی که مراحل سلوک را طی کردهاند و به تهذیب نفس رسیدهاند و شایسته است ما آنها را الگوهای زندگی خود قرار دهیم، نکات ارزشمندی دارد. از جمله در غزلی شورانگیز میفرماید:
هله هش دار که در شهر دو سه طرارند
که به تدبیر کله از سر مه بردارند
*دقت کنید زبان مولانا عکس مقصود را طلب میکند. یعنی این طراران از نوعی دیگرند و کسانی که کله از سر مه بردارند، کسانی هستند که پیش از وجود در وجود بودند.
دو سه رندند که هشیاردل و سرمستند
که فلک را به یکی عربده در چرخ آرند
سردهانند که تا سَر ندهی سِر ندهند
ساقیانند که انگور نمیافشارند
همچو شیران بدرانند و به لب میخندند
دشمن همدگرند و به حقیقت یارند
خرفروشانه یکی با دگری در جنگند
لیک، چون وا نگری متفق یک کارند
*ممکن است شما تصورتان اختلاف آرا بین آنها باشد. از دید شما هر کدامشان بر یک مسیری سلوک میکنند. اما اینطور نیستند، پیامبران همه دوستان و برادران هم بودند.
مردمی کن برو از خدمتشان آدم شو
زانک این مردم دیگر همه مردمخوارند