شاید پدیده حیواندوستی و احترام به محیط زیست به نظر بیاید که از ملزومات جهان جدید و از آموزههای امروز بشر است. اما در احوال و آثار عارفان وقتی دقت میکنیم، پدیدههای هستی از سنگ و خار بیابان گرفته تا حیوانات را به چشم تعظیم نگاه میکردند و در تمام اینها نشانهای از تقدس حق تعالی میدیدند. چنانکه برای سفیان ثوری پیش آمد که در کتاب ارجمند تذکرة الاولیا میگوید:
و نقل است که از شفقتی که او را بود روزی در بازار میگذشت بلبلی را دید در قفس میتپید و بانگ میکرد و صحرا میطلبید. سفیان را دل بر او بسوخت. برفت و آن مرغک را به بهای تمام خرید و دست از او بازداشت. آن مرغک به روز برفتی تا به شب و شب به خانه سفیان باز آمدی. سفیان همه شب نماز گذاردی و آن مرغک در او نظاره میکردی و گاه بر او رفتی و بنشستی. چون سفیان وفات یافت او را بر جنازه مینهادند.
آن مرغک بیامد و خویشتن را بر جنازه میزد و بانگ میکرد و خلق به هایهای میگریستند. چون سفیان را به خاک کردند، آن مرغک خویشتن به خاک میزد و میتپید تا از گور آواز آمد که خداوند تعالی سفیان را به شفقتی که در خلق داشت بیامرزید. و مردمان هر گاه که به زیارت او آمدندی آن مرغک را آنجا یافتندی.
انتهای پیام