به گزارش ایکنا، مجید معارف، استاد دانشگاه تهران، شامگاه یکشنبه، 17 مردادماه در نشست بیان تجربیات اساتید و صاحبنظران که از سوی پردیس فارابی دانشگاه تهران برگزار شد، گفت: اولین مشوق بنده در پیوندم با قرآن کریم پدرم بودند و یک مرتبه به من تاکید کرد که قرآن را یاد بگیر، فقط همین یکبار بود و من با این توصیه سراغ جلسات قرآن رفتم؛ در آن جلسات علاوه بر تلاوت آیاتی از قرآن، تفسیر مختصری از منهجالصادقین هم بیان میشد که اثر ملافتح الله کاشانی است.
وی افزود: به تدریج با تشویقهایی که در این جلسه صورت گرفت به سمت حفظ قرآن رفتم و تا قبل از دیپلم، ده جزء قرآن را حفظ کردم. یکی از مستمعین این جلسه آیتالله سیدعلی اصغر دستغیب بود و ایشان برای تشویق من، تفسیر نوین را به بنده هدیه دادند. خواندن این کتاب سبب شد تا به سمت یادگیری زبان عربی بروم لذا وارد مدرسه علمیه آقاباباخان شدم.
معارف با بیان اینکه برای فراگیری زبان عربی و مفاهیم علمی، شعر نقش مهمی دارد، اضافه کرد: بسیاری از قواعد زبان عربی را در قالب اشعار فراگرفتم و توصیه میکنم طلاب و دانشجویان از این روش بهره بگیرند. نکته دیگری که بنده فراگرفتم این بود که روایات هم برای تاثیرگذاری در فرد بسیار مناسب هستند، مثلا پیامبر(ص) فرمودهاند: «اول العلم معرفه الجبار و آخره تفویض الامر الیه»؛ این روایت در جامع المقدمات است و وقتی این کتاب را میخواندم سبب کاشتن نکات اخلاقی در ذهن و روح من بود؛ آشنایی با عربی و برخی روایات به حفظ قرآن و نهجالبلاغه کمک کرد و بنده را وارد مفاهیم قرآن و روایات کرد.
استاد علوم قرآن و حدیث دانشگاه تهران تصریح کرد: در سال 1354 دانشجوی رشته اقتصاد در دانشگاه شهید بهشتی فعلی شدم و همزمان کارمند بهداشت بودم، در سال 58 فارغالتحصیل شدم و با توصیه برخی دوستان و در شرایط سخت اول انقلاب، به سیستان و بلوچستان رفتم و رادیو و تلویزیون آنجا را راهاندازی کردیم و بنده مدیر و مجری و تولیدکننده و نویسنده برنامهها بودم ولی به دلایلی به مازندران رفتم و در آنجا معاون فرهنگی صدا و سیمای استان شدم.
استاد دانشگاه تهران با بیان اینکه شرایط انقلاب اقتضاء داشت که ما هم شریعتی و هم مطهری را داشته باشیم، اضافه کرد: شهید مطهری در عمق حرکت کرد و نقشآفرین بود و شریعتی هم در سطح حرکت کرد و شورآفرینی داشت؛ بنده هم با این دو نفر آشنا شدم و در جلساتشان شرکت داشتم، در مشهد و در جلسات شریعتی در سال 1356 با بازرگان آشنا شدم و در برنامههای صدا و سیما از آموختههای علمی این جلسات استفاده میکردم.
معارف با اشاره به نحوه ورودش به مدرسه تربیت مدرس سطح ارشد، تصریح کرد: بنده جزء دو سه نفر اول پذیرفتهشدگان در این مدرسه بودم، که کلاسهای آن مدتها در دانشگاه شهید بهشتی و دانشگاه تربیت مدرس برگزار میشد، بنده از این مقطع به بعد در تحصیل خود را مدیون سه نفر میدانم، محمدباقر حجتی، محمدباقر محقق که آثار متعددی از جمله تفسیر و لغت داشت و محمدباقر بهبودی، استاد تاریخ، رجال و حدیث. عبدالکریم سروش هم در فلسفه علم استاد بنده بود، احمد احمدی در فلسفه غرب و آیتالله سیدحسن سعادت مصطفوی در دروس فلسفه اسلامی، منطق و معارف استاد بنده بودند، آقای شریعتمداری و استاد شیخ هم استاد بنده در تعلیم و تربیت و دروس دیگر بودند.
استاد دانشگاه تهران با بیان اینکه برخی فکر میکنند علوم قرآن و حدیث، منقولاتی صرف است، گفت: تجربه به من نشان داده با اینکه این علوم نقلی است ولی مباحث عقلی در فهم آن نقش مهمی دارد؛ من قبل از اینکه به طور تخصصی وارد این رشته شوم ذهنم از علوم عقلی مانند؛ منطق، فلسفه و ریاضیات اشراب شده بود. بنده اولین دوره دکتری الهیات را در دانشگاه تربیت مدرس سپری کردم و از سال 1366 با دانشگاه تهران مرتبط شدم و تدریس دروس تخصصی تاریخ و عربی و ... را برعهده داشتم و از سال 1368 به صورت رسمی عضو هیئت علمی دانشگاه تهران شدم و 3 سال هم به دانشگاه شهید چمران اهواز در اوج جنگ و برای ادای دین به دفاع مقدس رفتم. الان 35 سال است که با دانشگاه تهران همکاری دارم و هنوز هم اجازه بازنشستگی به بنده نمیدهند.
معارف با اشاره به برخی تجربیاتش در مسیر آموختن، ادامه داد: بنده سعی میکردم از هر استادی اندوختهای برای خودم فراهم کنم، استاد حجتی مرا با سرگذشت و تاریخ قرآن آشنا کردند و استاد راهنمای بنده هم بودند؛ ایشان فردی بسیار سخاوتمند بود و بسیاری از جلسات درس در منزل ایشان برگزار میشد و کتابخانهاش را در اختیار ما قرار میداد. استاد دیگر بنده که آثارشان را با ولع خواندم علامه عسکری بود که ما را با تاریخ روایات اهل تسنن آشنا کرد. وی کتبی مانند صحابه ساختگی و عبدالله بن سبا و ... را داشت. همچنین استاد محمدباقر بهبودی در مباحث تاریخی نقش مؤثری داشتند، ایشان با دعوت دانشجویان از خارج کشور آمدند و تاریخ اسلام را تدریس میکردند و ما هم از طرف دانشجویان تاریخ با وی آشنا شدیم و برای ما دروسی مانند تاریخ حدیث و علم رجال، نهجالبلاغه و تفسیر قرآن تدریس کرد و در همه اینها، استاد بود.
وی افزود: من هیچ وقت ایشان را رها نکردم و همواره از ایشان علم آموختم و در منزل ایشان به روی محصلان باز بود؛ ایشان مهر حدیث را در دل ما قرار داد و با تاریخ حدیث آشنا کرد. حدیث به خصوص در اهل سنت دچار اعوجاجات زیادی است ولی با تلاش و فداکاری عالمان و راهنمایی ائمه(ع) حدیث به طور کلی غیرقابل اعتماد نیست و آقای بهبودی در ایجاد نگاه واقعبینانه به حدیث نقش مهمی داشت و بنده با راهنمایی ایشان در مقطع دکتری، تحقیقات حدیثی را پیرامون زراره شروع کردم.
معارف با بیان اینکه ما ظرفی در تاریخ حدیث شیعه به زبان فارسی نداریم در حالی که مظروفهایی چون کافی و تهذیب و من لایحضر و ...داریم، اضافه کرد: بنده تحقیق زراره را کنار گذاشتم و پژوهش تاریخ حدیث شیعه را از آغاز تا قرن 5 شروع کردم و در مدت دو سال فقط به این کار پرداختم و به عنوان رساله دکتری با حضور آقایان آئینهوند، غفاری، حجتی و احمدی دفاع کردم و تبدیل به کتاب شد و این کتاب، نخستین کتاب مفصل تاریخ حدیث شیعه به زبان فارسی است و منشا پژوهشهای بسیار زیادی هست که آن را لطف خدا میدانم. تاریخ عمومی حدیث هم منشعب از این کتاب است که معروفترین و کاربردیترین کتاب در این عرصه است.
استاد دانشکده الهیات دانشگاه تهران گفت: بنده معتقدم اگر کسی میخواهد پژوهشگر خوبی شود باید شاگرد خوبی باشد و در دوره تحصیل خوب درس بخواند و مقالهنویسی و کتابنویسی، شتاب و عجله نداشته باشد؛ بنده اولین مقاله خود را در 40 سالگی آن هم به اجبار نوشتم. بنده معتقدم پژوهش بر سه رکن استوار است؛ اول سؤال و دغدغه علمی، دوم آگاهی از منابع و مدارک و روش تحقیق و سوم داشتن الگوهای موفق پژوهشی و مطالعه آثار ایشان.
اولین دانشیار و استاد تمام علوم قرآن و حدیث در ایران، اظهار کرد: من میتوانستم در حوزه پژوهش کارهایی انجام دهم که الان نکردهام ولی ترجیح دادم تا کارهایی بکنم که مفید برای جامعه علمی و دانشجویان باشد؛ بیشتر کارهای بنده آموزشی و برای تدریس است؛ البته برخی میگویند تالیف کتب درسی شاید خیلی کار علمی نباشد ولی من به فکر کاربردی بودن و استفاده دیگران بودم و امروز بیش از ده کتاب من، درسی است.
معارف اضافه کرد: کسی که وارد دانشگاه میشود باید خودش را وقف علم کند و نه پژوهش شخصی؛ همانطور که من ایده به دانشجو میدهم از دانشجو ایده هم میگیرم؛ در سال 1394 عالیترین نشان پژوهشی دانشگاه تهران را به فضل خدا دریافت کردم.
انتهای پیام