به گزارش ایکنا، سیدمهدی امام جمعه، عضو هیئت علمی دانشگاه اصفهان، 19 مرداد در نشست علمی «نظام عدالت اجتماعی و مناسبات بین علم، صنعت و طبیعت» که از سوی دفتر تبلیغات اسلامی حوزه برگزار شد، گفت: باید ملاصدرا را با توجه به فضای اجتماعی و تاریخی که او در آن به سر میبرد بفهمیم. ملاصدرا در یک سرفصل تاریخی به سر میبرد که شاهد مناسبات جدیدی بین انسان، علم، صنعت و طبیعت بود. او متوجه حرکت جوهری در عالم طبیعی و حرکت جوهری در عالم انسانی شد که این حرکت از طریق آگاهی، کار، علم و عمل صورت میگیرد و علم و عمل مناسبات بین صنعت و طبیعت را به وجود آورده است.
وی با بیان اینکه از منظر ملاصدرا انسان دارای فرایند خودآفرینی است، اظهار کرد: از منظر وی، اتحاد عشق و عاشق و معشوق و عالم و علم و معلوم و ... جوهره انسان را شکل میدهد و دیگر امور عارضی نیست؛ از آنجا که جوهره انسان عبارت از علم، کار و عشق است حرکت جوهری هم در عالم انسانی رقم میخورد. یعنی انسان قبل از آنکه در بیرون از خود صنعتگری داشته باشد، در درون خودش دارد و بر این اساس علوم و طراحیهای مختلف ایجاد میشود. مناسبات بین علم و صنعت و انسان از منظر ملاصدرا اجتنابناپذیر است، زیرا انسان مثال خداوند است و این مناسبات تجدیدپذیر و قابل توسعهاند و براساس اینکه انسان مظهر کل یوم هو فی شان است، این مناسبات در حال تجدید دائمی است. پس فرایندهایی مانند ایجاد و استخدام و انتفاع و التذاذ هم به صورت توقفناپذیر رشد میکند.
وی افزود: وقتی پای قدرت وسط آمد استیلا هم مطرح است و با انباشتگی ثروت و غنا در کنار انباشتگی فقر، سیر و تقرب الهی هم مسدود میشود و پای بیعدالت اجتماعی به میان میآید. ملاصدرا از منظر وجودشناسی به بحث عدالت اجتماعی مینگرد. لذا مبدأ و مرجعیت حیات از آن خداست و انسان هم اگر میخواهد به کمال برسد، در پرتو مبدأ و مرجع یعنی توحید و معاد ممکن است. او میگوید که غرض از آفرینش این است که همه انسانها به سوی کمالات او سوق یابند. از منظر صدرا، انسان بدون زندگی اجتماعی به غایتی که برای آن خلق شده نخواهد رسید و زیست تمدنی و اجتماعی انسان با وجود او رقم خورده است. همچنین بناست انسان عالم خود را رقم بزند و شاخصه نظام اجتماعی مطلوب آن است که زمینه تقرب به خدا برای همه افراد فراهم باشد و این مسئله با وجود هر نوع نظام سیاسی و حکومتی محقق نخواهد شد. لذا او بحث عدالت اجتماعی را پیششرط آن میداند.
امام جمعه اضافه کرد: ملاصدرا در مبدأ و معاد و شواهد الربوبیه به ساختار نظام عدالت اجتماعی پرداخته است؛ در مدینه فاضله مد نظر ملاصدرا پای عقل و اجتهاد و علم و شریعت و فقاهت به میان میآید و هر کدام از اینها تشکیلدهنده آرمان این نوع نظام حکمت عملی هستند. البته ملاصدرا قائل است که این مجموعه باید در یک ساختار و نظام حکمی جایگاه خود را پیدا کند و نسبت آنها در این ساختار بازتعریف شود. تمام حکمت علمی از منظر ملاصدرا منتهی به عدالت میشود. همچنین سیر ارتقا به سمت قرب الهی جز با وجود حیات دنیا ممکن نخواهد بود؛ از منظر وی قوام عالم انسانی دو چیز است؛ یکی نفوس و انسانها و دیگری اموال. ملاصدرا از مال به حیات مدینه تعبیر کرده است. همچنین اصل دیگری که ملاصدرا مطرح کرده، فلسفه خلقت یعنی معرفتالله است. بنابراین افضل اعمال دنیوی این است که ما در مسیر ارتقای معرفتالله باشیم و چنین چیزی صرفاً با دستورالعمل و نظام نظارتی ممکن نیست.
امام جمعه با اشاره به اینکه از منظر ملاصدرا یکی از شاخصههای نظام عدالت اجتماعی، امنیت شغلی، مالی و جانی است، افزود: اگر اینها برقرار نباشد حفظ معرفتالله و ارتقای آنها ممکن نیست یا دشوار است و نمیتواند صورت اجتماعی داشته باشد. از نظر ملاصدرا، نظام عقل عملی به عنوان یک منبع برای استنباطهای فقهی دخالت دارد. از دید ایشان ما بدون عقل نظری و عملی صحیح نمیتوانیم فهم دقیق و جامعی از دین و فقه داشته باشیم و همان طور که آب نقشی اساسی در حیات انسان دارد، مال هم در حیات مدینه چنین نقشی را دارد؛ از دید وی ابتداییترین تا بالاترین نیاز انسانها از طریق صنعت تأمین میشود و اصلیترین چیزی که در نظام عدالت اجتماعی به آن اشاره میکند غذا، لباس و مسکن است که هر سه به صورت صنعتی پدید میآیند.
امام جمعه با بیان اینکه از منظر ملاصدرا فردیت بر انسان غلبه دارد، ادامه داد: این حب فردی میتواند منجر به هلاک دیگری شود. بنابراین اگر حکومت و سیاستی برای کنترل مسئله فردیت بازدارنده نباشد، به هم ریختگی ایجاد میشود و انسداد باب معرفت و تقرب الی الله رخ خواهد داد. بنابراین تقرب الی الله در فلسفه ملاصدرا زیرساختهای معرفتی، فرهنگی، اقتصادی، مالی، صنعتی و ... دارد.
عضو هیئت علمی دانشگاه اصفهان بیان کرد: از منظر صدرا، نمیتوان به بحث معیشت و صنعت فقط از منظر کمیت و فرمولی نگاه کرد؛ اینکه صدرا مطرح کرده است که حکمت باید مبنای مناسبات علم، صنعت و طبیعت باشد، قطعا باید حکمت را در پیشرفت و توسعه مبنا قرار دهیم، زیرا حکمت به انسان قدرت همهجانبهنگری میدهد و سبب میشود که در کنار رشد مالی و اقتصادی، جنبههای حیات زیست هم مورد توجه قرار بگیرد و محیط زیست حفظ شود. پس در توسعه و پیشرفت اولویت با فرهنگ است و در فرهنگ هم با معرفت و علوم انسانی روبهرو هستیم و در این علوم هم حکمت حرف اول را میزند.
وی تصریح کرد: فلسفه اسلامی قائل به این است که نباید بین دستاوردهای معرفتی منابع مختلف تناقض وجود داشته باشد. در حقیقت ما به یک دستگاه و نظام کلان معرفتی دست مییابیم که عقلانیت فلسفی و معارف وحیانی آن را پیریزی کرده است. فلسفه اسلامی به ما تعلیم میدهد که در مواجهه با یک مکتب و نظریه نمیتوانیم صفر و صدی برخورد کنیم و باید آن را از جنبههای مختلف تحلیل کنیم که برخی مورد تأیید و برخی مورد بازسازی هستند و این منوط به آن است که نظام حکمت را به دست بیاوریم و عقل ما به نظامی عقلانی رسیده باشد. اولین ویژگی نظام حکمی براساس فلسفه حکمت متعالیه این است که حقیقت، مراتبی نامحدود و نیز هر مرتبه جوانب گوناگونی دارد و اساس حکمت، حقیقتشناسی است. حقیقت بسیار گستردهتر از نظام حکمی است و مواجهه ما با حقیقت باید دائما نو و عمیقتر شود، یعنی حکمت هم تحولاتی دارد.
انتهای پیام