حجتالاسلام جواد معین، مدرس حوزه و دانشگاه، در گفتوگو با ایکنا از خراسان رضوی، اظهار کرد: در اسلام، دین با سیاست پیوند نزدیکی داشته است و این امر به سادگی قابل انکار نیست. متفکران مسلمان معتقدند که اسلام یک دین سیاسی است که سیاسی بودن آن ناشی از ماهیت و جوهر آن است، چرا که نظام دینی اسلام، یک طرح جامع برای نظم دادن به زندگانی انسان است و ارتباطی عمیق و خدشهناپذیر با سیاست بهعنوان وسیلهای برای تحقق بخشیدن به دین دارد و این یگانگی و وحدت دین و سیاست قبل از ظهور اسلام نیز به وضوح دیده میشود.
وی ادامه داد: اندیشمندان و علمای اسلام به پیوستگی دو حوزه دین و سیاست معتقدند، چرا که سیاست بهعنوان وسیلهای برای تحقق بخشیدن به اهداف متعالی دین، ارتباط عمیق و خدشهناپذیری با آن دارد. سخنان امام علی(ع) در سراسر نهجالبلاغه نیز حاوی این مطلب است که ایشان، سیاست اصلی حکومت خویش را بر مبنای عدالت اجتماعی، اقتصادی و احیای ارزشهای دینی و اخلاقی بنا نهاد و حاکمیت را نه سلطهگری که مسئولیت و امانت الهی میدید.
معین تصریح کرد: وحدت و یکپارچگی امت اسلام نزد امیرمؤمنان(ع)، از جایگاه و اهمیت ویژهای برخوردار است تا آنجا که پس از 25 سال، باز هم به سکوت خود ادامه میدهد و جهت جلوگیری از تفرقه، رنجش خاطر خویش را همچون استخوانی در گلو تحمل مینماید. در حکومتداری ایشان مباحثی چون اقامه مساوات و عدالت، صداقت و صراحت و عدم استبداد نسبت به مردم، بسیار مهم تلقی میشد.
این مدرس حوزه و دانشگاه گفت: سایر جنبههای ارتباط دین و سیاست، در شخصیت ایشان به عنوان «حاکم جامعه اسلامی» نمایان میشود که میتوان آن را به سه بخش سیره اخلاقی، اجتماعی و سیاسی تقسیم کرد. نگرش دینی به همه مسائل از جمله سیاست، رنگ و بوی دینی میبخشد. نهجالبلاغه که بیانگر احوال و سخنان گرانمایه امام علی(ع) است سرشار از مطالبی است که نشاندهنده آمیختگی دین و سیاست بوده و نمود آشکار آن در شخصیت و سیره عملی مولای متقیان مبین آن است که ایشان در کوچکترین مسئله زمامداری، با مسامحه برخورد نکرد و از سیاست بهعنوان ابزاری جهت نیل به اهداف دین مبین اسلام بهره گرفت.
وی ادامه داد: ارتباط دین و سیاست را در نهجالبلاغه نمیتوان بهعنوان یک مفهوم یک بعدی مطرح کرد، چرا که هریک از این دو، دارای مفاهیم عمیق و گستردهای هستند که بهدلیل ارتباط دوسویه با یکدیگر، در تمامی عرصههای مرتبط با هم، قابل بحث و طرح هستند.
معین اظهار کرد: تعریف سیاست در منظر امام علی(ع) که با بسیاری از تعاریف دیگر بسیار متفاوت است، خود نشان از کارآمدی مستقیم دین در این مسئله دارد. ایشان سیاست را همانند تمامی عرصههای زندگی انسان، با دیدی الهی مینگرد. برخلاف سایر زمامداران، نگاه ایشان به حکومت، جهت کسب موقعیت و بهرهمندی از لذایذ دنیوی نیست و بنابراین شیوه زمامداری آن بزرگوار نیز متفاوت میشود.
این مدرس حوزه و دانشگاه گفت: شیوه مردمداری، نحوه ارتباط با سایر اقلیتها در جامعه و یا تقسیم بیتالمال، همه و همه در حکومت علی(ع)، سبک و سیاقی متفاوت دارد، بنابراین میتوان اینگونه گفت که آن حضرت، پذیرش حکومت را در راستای تعهدی الهی میداند که تمامی علمای جامعه در جهت احقاق حق مظلومان بر عهده دارند.
وی تصریح کرد: آمیختگی دیانت با سیاست در وجود امیرالمؤمنین(ع)، آنچنان است که موجب میشود ایشان با وجود امکان بهرهبرداری از حکومت، پرهیزگاری را مقدم دانسته و از آن عدول نکند. حکومت علوی، یکی از مردمیترین حکومتهاست که برخلاف خودکامگی سایر حاکمان، به دلیل رنگ الهی آن، به شیوهای متفاوت از حاکمان قبلی با مردم تعامل برقرار و بر حقوق آنان تأکید میکند.
انتهای پیام