رعایت عدالت اجتماعی ابزاری برای رسیدن به انسانیت است
کد خبر: 4026412
تاریخ انتشار : ۱۵ دی ۱۴۰۰ - ۱۲:۱۶

رعایت عدالت اجتماعی ابزاری برای رسیدن به انسانیت است

استادیار الهیات و معارف اسلامی دانشگاه فردوسی گفت: در نظام اسلامی، حتی رعایت اخلاق و رسیدن به عدالت اجتماعی و رفاه، هدف نیستند، بلکه وسیله و ابزاری برای رسیدن به انسانیت هستند.

علیرضا آزاد، استادیار الهیات و معارف اسلامی دانشگاه فردوسیبه گزارش ایکنا از خراسان رضوی، علیرضا آزاد، استادیار الهیات و معارف اسلامی دانشگاه فردوسی، در جلسه تفسیر کاربردی قرآن کریم، که امروز 15دی‌ماه، در فضای مجازی برگزار شد، با اشاره به آیه ۵ سوره مبارکه «لقمان» «أُولَٰئِكَ عَلَىٰ هُدًى مِنْ رَبِّهِمْ وَأُولَٰئِكَ هُمُ الْمُفْلِحُون»، خداوند در این آیه، نتیجه عمل احسان محسنین را بیان می‌کند، اظهار کرد: خداوند در این آیه، رستگاری و موفقیت محسنین در دنیا و آخرت را نتیجه عمل احسان آن‌ها می‌داند. «عَلَی» به معنای «بر چیزی بودن» است و نمونه‌های بسیاری را از جمله در آیه ۳ و ۴ سوره «یس» می‌توان یافت که خداوند می‌فرماید: «...إِنَّكَ لَمِنَ الْمُرْسَلِينَ/عَلَى صِرَاطٍ مُسْتَقِيمٍ...» به این معنا که «به راهی راست قرار داری». به نوعی در این آیه، محسنین و نیکوکاران، بر اسب هدایت سوارند تا به منزلگاه سعادت برسند. هدایت و یا به تعبیری دین و شریعت، یک ابزار برای رسیدن به سعادت است، اما خود سعادت نیست.

وی با اشاره به اینکه نتایج ویژه‌ای را می‌توان از این عبارت و آیه برداشت کرد، ادامه داد: هدایت کردن با رسیدن متفاوت است. هدایت یعنی نشان دادن راه و با رسیدن به مقصود تفاوت دارد. هدایت ابزار است و رویکردی عالی و ابزاری باید به آن داشت. هدایت الزاماً غایت نیست و اگر کسی به شما آدرسی را نشان دهد، به این معنا نیست که شما به مقصد رسیده‌اید، به طور کلی، دین جنبه ابزاری و طریقی برای انسان دارد.

استادیار الهیات و معارف اسلامی دانشگاه فردوسی عنوان کرد: بین هدف، معنا، نتیجه و چگونگی زندگی کردن، با وجود اشتراک‌های فراوان، تفاوت‌هایی وجود دارد. دین‌داری، روش اندیشیدن است. به‌عنوان مثال یک فرد بازاری، اگر حلال و حرام کارش را رعایت کند و روش کسب و کارش، مبنی بر آن چیزی باشد که خداوند به وسیله پیامبرش بیان فرموده است، آن فرد بازاری، دین‌دار و متدین محسوب خواهد شد. بسیاری از واژگانی که ما در حوزه دینی داریم، این معنا را در خود گنجانده‌اند. به عنوان واژه شریعت که در واقع معنای اصلی این کلمه، راهی است که به آب ختم می‌شود و یا مذهب، یعنی محل رفت‌وآمد و یا سلوک که به معنای راه رفتن در راه‌های سنگلاخ کوهستانی است. بسیاری از واژگانی که ما آن‌ها را در تعریف دین می‌شناسیم، دلالت بر راه، مسیر و روش دارند. از این جهت است که می‌توان گفت، هدایت و به تعبیر عامیانه‌تر، دین، جنبه‌ ابزاری برای رسیدن به چیز دیگری دارد.

آزاد خاطرنشان کرد: رفتن به حج که هدف نیست، به حج می‌رویم تا به یار برسیم. خود رکوع و سجده که هدف نیست، رکوع و سجده به جا می‌آوریم تا به معبود برسیم. نماز خواندن در واقع راهی برای رفتن به عرش الهی است. احکام و اخلاق دینی، ابزاری است که در نهایت ما به لقاء‌اللّه و مقام انسانیت برسیم. فلاح، سعادت و رستگاری، نتیجه زندگی دینی است. هدایت و خود دین، روش زندگی کردن است. به قول آن فیلسوف بزرگی که بیان می‌کرد: کسی که چرایی زندگی را دریابد، چگونگی زندگی را هم در خواهد یافت. کسانی که نمی‌دانند چگونه باید زندگی کنند، در واقع دلیل اصلی این است که نمی‌دانند چرا باید زندگی کنند. چرایی زندگی را بفهمیم، چگونگی آن را خواهیم فهمید. بسیاری از تلقی‌های غلطی که در فضای دین‌داران به وجود می‌آید و سوفهم‌هایی که پدید آورده می‌شود، به این دلیل است که بسیاری از افراد، دین را هدف قلمداد می‌کنند و متوجه نبودند که بسیاری از آنچه که ما در دین داریم، ابزار برای رسیدن به رستگاری است.

وی در رابطه با تفاوت‌های عظیم و ظریفی که نظام اسلامی با نظام‌های دیگر دارد، گفت: در نظام اسلامی، حتی رعایت اخلاق و رسیدن به عدالت اجتماعی و رفاه، هدف نیستند، بلکه وسیله و ابزاری برای رسیدن به انسانیت هستند. اگر ما باور داریم که امام زمان(عج) ظهور می‌کند، تا عدالت را برقرار کند، به این معنا است که امام زمان(عج) ظهور می‌کند تا عدالت را برقرار کند و استعدادهای نهفته انسان‌ها در پرتو عدالت شکوفا شود و انسان به مقام انسانیت و لقاءاللّه برسد و صرفاً برقرار کردن عدالت هدف نیست، بلکه وسیله است.

این استادیار الهیات و معارف اسلامی با اشاره به عبارت «مِنْ رَبِّهِم» بیان کرد: از این عبارت دو برداشت می‌توان داشت، تعبیر نخست اینکه محسنین، به دلیل رضای الهی، عمل احسان را انجام می‌دهند. تعبیر دوم این است که به‌خاطر توفیقی که خداوند به آن‌ها داده است، موفق به انجام عمل احسان می‌شوند و به نظر می‌آید که تعبیر دوم بهتر و صحیح‌تر است. سؤالی که پیش می‌آید این است که آیا یک نیکوکاری که مسلمان نیست، به بهشت می‌رود یا خیر، که خداوند پاسخ این سوال را در آیه ۶۲ سوره بقره می‌فرماید: «إِنَّ الَّذِينَ آمَنُوا وَالَّذِينَ هَادُوا وَالنَّصَارَىٰ وَالصَّابِئِينَ مَنْ آمَنَ بِاللَّهِ وَالْيَوْمِ الْآخِرِ وَعَمِلَ صَالِحًا فَلَهُمْ أَجْرُهُمْ عِنْدَ رَبِّهِمْ وَلَا خَوْفٌ عَلَيْهِمْ وَلَا هُمْ يَحْزَنُون» که به این معنا است هریک از مسلمانان و یهود و نصاری و صابئان (پیروان حضرت یحیی و یا به گفته اغلب مفسران، ستاره پرستان) که از روی حقیقت به خدا و روز قیامت ایمان آورد و نیکوکاری پیشه کند، البته آنها از خدا پاداش نیک یابند و هیچ گاه بیمناک و اندوهگین نخواهند بود.»

وی افزود: خداوند تمام پیروان این ادیان را در یک دسته قرار می‌دهد و تنها سه شرط را عنوان می‌کند، کسی که به خدا و قیامت ایمان بیاورد و عمل صالح انجام دهد، قطعاً اجرشان نزد پروردگار محفوظ است و هیچ غم و ترسی نباید در دل‌هایشان راه دهند. این موضوع شاهد دیگری است، بر اینکه ما نباید صفات محسنین در سوره «لقمان» را صرفا صفاتی اسلامی و دینی تعبیر کنیم، بلکه باید صفاتی انسانی در نظر بگیریم. ما باید دامنه ایمان را گسترده‌تر در نظر بگیریم و تمامی این صفات نیک را با عقل خود درک کنیم تا بتوانیم به عنوان یک عمل انسانی به آن‌ها عمل کنیم.

انتهای پیام
captcha