به گزارش ایکنا، علیاصغر پورعزت، استاد دانشکده مدیریت دانشگاه تهران، شامگاه 26 دی ماه در نشست علمی «انتقال تجربیات اساتید و پیشکسوتان» که از سوی پردیس فارابی دانشگاه تهران برگزار شد، با بیان اینکه هنگام کار پژوهشی، دانشجویان مضطرب شده و تعجیل سبب میشود تا ضرورتهای یک تحقیق پایدار را نادیده بگیرند، افزود: رقابتهای کاذب در بین دانشگاهها سبب رشد کمیتگرایی میشود و بسیاری از ضرورتهای پرهیز از کمیتگرایی و پرداختن به کیفیت را به حاشیه میراند؛ تمایل عجیب به افزایش رزومه و کارنامه علمی سبب افزایش کپیکاری میشود و این هم محصول نوع مواجهه استادان و برنامهریزان با مقوله آموزش و پژوهش است.
وی با اشاره به مفهوم آلودگی زبانی، اضافه کرد: ما وقتی از زبان مفهوم دقیقی را اراده نکرده و نمیتوانیم منتقل کنیم یا بین گوینده و شنونده ارتباط دقیقی برقرار نشود میگوییم آلودگی زبانی رخ داده است. آلودگی زبانی انواع مختلفی دارد و بقای آن هم عوامل مختلفی دارد، چالش فهم معنا محصول چند چیز است؛ یکی رواج ترجمههای فهمنشده است. دانشجویان باید بدانند خیلی از ترجمههای ما غیرقابل اعتماد هستند و همین سبب ایجاد فاجعه است چون نسلی از دانشجویان آن را فراگرفته و تقلید و تکرار میکنند.
پورعزت بیان کرد: عامل دیگر در چالش فهم معنا، آموزش روشها و به کارگیری ابزارهایی است که خودمان تجربه اجرای آن را نداریم، برخی با اعتماد به نفس کامل چیزی را که تجربه آن وجود ندارد به دیگران توصیه میکنند که منجر به فاجعه میشود. عامل دیگر در چالش فهم معنا، انتقال تجارب ناقص است و دیگری تجربههای فرافکنانه که ناشی از ادعا در فهم موضوع است.
وی با بیان اینکه زبان مقوله بسیار مهمی است، افزود: ما با زبان میاندیشیم و به انتقال تجربه میپردازیم؛ اگر زبان کژتابی داشته باشد آثار فاجعهآمیز به بار میآورد؛ نوعی تنبلی ادبی سبب میشود ما این کژتابیها را نادیده بگیریم، ما تامل صحیح در استفاده از واژگان نداریم. استفاده از یک واژه برای چند مفهوم و به کارگیری واژگانی که مترادف نیستند به جای همدیگر از جمله این مقولههاست.
استاد دانشکده مدیریت دانشگاه تهران با اشاره به کتاب «امپراتوری واژه» با بیان اینکه تمدنهایی که قدرت زبانی خود را افزایش دادند تفوق زبانی هم یافتند، ادامه داد: گاهی میبینیم برای واژه «برنامه» چند کلمه مانند دیزاین و پروگرم و ... به کار میرود؛ یا برای واژه «هدف» بیش از ده کلمه انگلیسی به کار میرود. الان در انگلیسی واژه تصمیمسازی وجود ندارد ولی مهندسان ما تصمیمگیری را به تصمیمسازی ترجمه کردند و برای تفکیک این دو واژه گفتند تصمیمگیرندگان کسانی هستند که تصمیمات تصمیمسازان را اجرا میکنند، این تفکیک به معنای آن است که عدهای کندذهن هستند و قدرت تصمیمسازی ندارند و فقط میتوانند اجرا کنند و برعکس.
پورعزت بیان کرد: اگر ترجمه دقیقی از واژگان انگلیسی صورت نگیرد معمولا در سطوح عالی باعث القای نوعی فهم از طرف مقابل میشود در حالی که مخاطب ما معنا را نفهمیده است و این موضوع پدیده بلاهت تسری یافته و جمعی ایجاد میکند، ما دچار آن میشویم ولی به رو نمیآوریم. بنده (Conceptual Model) را سالها به معنای مدل مفهومی به کار گرفته و در نوشتههایم به کار گرفتم، ولی وقتی مفهوم کانسپشن را بررسی کردم دیدم چندین معنا مانند مفهوم، ایده و حتی جنین دارد. مدل جنینی، مدل مفهومی نیست بلکه یک ایده خام است ولی ما به غلط و گوگلی ترجمه کردهایم و جا افتاده است.
استاد دانشگاه تهران با تاکید بر اینکه ما باید به جای افزایش تعداد مقاله به افزایش کیفیت آن بپردازیم، اضافه کرد: بنده به همراهی همکاران پرونده برخی افراد را بررسی کردیم و دیدیم که فلان فرد چندین مقاله دارد مثلا 40 مقاله شفاهی؛ ولی آیا واقعا ما باید به کسی که آن هم در سن پایین 40 سخنرانی در مراکز مختلف داشته بها بدهیم؟ آیا چنین فردی که یک مقاله علمی پژوهشی ندارد نخبه است؟ یک مقاله جاندار و قوی که ارجاعات علمی زیاد دارد به دهها مقاله و سخنرانی سطحی ترجیح دارد.
پورعزت اظهار کرد: سخنرانان خوب در خیلی موارد مانند مراسم شادی و غم مفید هستند ولی آنها سخنورند و دانشمند نیستند، برخی اندیشمندان خارجی مقالاتی از چند دهه قبل دارند ولی هنوز هم قابل عرضه است، در بین اندیشمندان داخلی هم افرادی صاحب مقالات بسیار ارزشمند داریم که البته برخی در کنار این مقالات فاخر، مقالات سطحی هم دارند که فقط برای ارتقا و تقویت رزومه است.
استاد دانشگاه تهران با تاکید بر اینکه یکی از آفات در کارهای علمی، این است که برخی دانشجویان ما وقتی با یک صاحبنظر صحبت میکنند مرعوب او میشوند و قدرت تشخیص و فرقان خود را از دست میدهند، گفت: در چنین وضعی، دانشجو شاخصی برای جداکردن غلط از درست و انتخاب برتر نخواهد داشت. امام علی(ع) فرموده است که ببین چه می گوید نه کِه میگوید.
پورعزت با تاکید بر لزوم تابآوری و متانت در پژوهشگران، تصریح کرد: ما واژههای غلط زیادی به کار میبریم که وقتی به مرجع تبدیل میشویم دیگران از ما تبعیت و تقلید میکنند و دنبال علت آن نیستند، بنده دوستی لبنانی داشتم که فرمانده بود و امام جماعت هم میایستاد، او میگفت من به علت درد پا مجبور بودم پای راستم را در نماز کمی جلوتر بگذارم بعد از مدتی همه مامومین این کار را میکردند بدون اینکه علت را از من بپرسند.
استاد دانشگاه تهران بیان کرد: دیدهام استادان بزرگی که گزارههای غلط زیادی دارند، مثلا آیندهپژوهی را علم نمیدانند و دیگران را تمسخر میکنند و تمسخر و توهین هم از منظر قرآن کریم مشخص است کار چه کسانی است. صاحبان خرد و اولی العلم از این کارها نمیکنند و اهل متانت و صبر در پژوهش هستند و عظمت علم را میفهمند.
وی با تاکید بر اخلاق پژوهش، اضافه کرد: باید از هرج و مرج در اندیشه پرهیز شود؛ مطالعات میان رشتهای نباید به هرج و مرج در اندیشه بینجامد، بلکه باید موجب همافزایی شود، درست مانند کسی که چند زبان بلد است و به جای اینکه به صورت همافزار از آن بهره ببرد فعل را فارسی و فاعل را عربی و حرف اضافه را انگلیسی به کار میبرد که مسلما سخن، چرند و پرند خواهد شد؛ مطالعات میانرشتهای هم اگر منطق نداشته باشد منجر به هرج و مرج خواهد شد.
پورعزت با اشاره به مقوله هوش ادبی، اظهار کرد: ادبیات جزء سیستمهای متعالی است و در سطح هوشمندی بالا شکل میگیرد، متاسفانه در کشور ما این قصه وجود دارد، بچههایی که ریاضی خوبی دارند هوشمند هستند ولی آنها که ادبیات متعالی دارند خیر، این به نظر بنده قصه است؛ ما اگر قدرت انتقال معنا را در اشعار مولوی، حافظ و سعدی بررسی کنیم به قدرت ادبیات پی خواهیم برد. ابن سینا از همین قدرت ادبیات بهره جست و نام شفا را بر روی اثر فلسفی خود و نام قانون را بر روی اثر پزشکی خود نهاد.
استاد دانشگاه تهران تصریح کرد: دانشگاهی که شش هزار دانشجو دارد باید بتواند سالی شش هزار مشکل کشور را حل کند، ما گاهی مشکل و گاهی پرسش داریم، تحقیقی که برای رفع مشکل انجام میشود کاربردی است و تحقیق معطوف به پرسش، بنیادین است و باید بتوانیم بین تحقیق بنیادین و کاربردی رابطه برقرار کنیم. تحقیق در زبان علمی باید محدود باشد یعنی حد داشته باشد ولی متاسفانه ما محدود را به معنای مختصر و جزئی در نظر میگیریم. اگر مفاهیم تقلیل یابند در این صورت تحقیقات جهان گستر را چگونه میتوان انجام داد.
پورعزت با تاکید بر اینکه محدود را به معنای جزئی گرفتن خیانت علمی است، اضافه کرد: من توصیه میکنم دانشجو، استاد راهنمای خود را زود انتخاب کند و گروهها هم به این فهم برسند که نباید چشم و هم چشمی وجود داشته باشد و باید ظرفیت پذیرش نقد زیاد شود. اگر پرداخت پول برای پایاننامه به استادان منتفی شود و حرص مالی وجود نداشته باشد و دانشجو، استاد راهنما را از همان ترم اول انتخاب کند تحقیقات بسیار بهتری خواهیم داشت.
انتهای پیام