به گزارش ایکنا از اصفهان، اولین نشست هماندیشی رؤسای کمیسیونهای فرهنگی اجتماعی شوراهای اسلامی مراکز استانها صبح امروز، ششم اردیبهشتماه بهمناسبت هفته فرهنگی اصفهان در این شهر برگزار شد. آیتاللهالعظمی مظاهری پیامی به این نشست صادر کرد که متن آن به این شرح است:
«بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحيمِ
با اهدای سلام و گراميداشت مقدم شما مسئولان محترم كميسيونهاى فرهنگى و اجتماعى شوراهاى اسلامى به ديار دانش، فرهنگ و هنر و جهاد، يعنى شهر تاريخى، ايمانى و فرهنگى اصفهان، در ابتداى سخن، از پيشگاه خداوند متعال توفيقات روزافزونتان را در خدمت هر چه بيشتر و خالصانهتر به فرهنگ و تمدن ملت بزرگوار ايران مسئلت مىكنم.
بىشک، وجود ظرفيتهاى مناسب قانونى در شوراهاى شهر و مجموعههاى شهرى براى تأثيرگذارى مثبت و ارتقای سطوح و ابعاد فرهنگى و اجتماعى، اقتضا دارد تا شما مسئولان خدمتگذار با شناخت دقيق و بهرهبردارى شايسته از اين ظرفيتها، بسترها و زمينههاى لازم را بهمنظور رشد فرهنگ و تمدن ايرانى و اسلامى در شهرها ايجاد و از فرصت محدود مسئوليت خود برای تعالى فكرى و رفتارى شهروندان و افزايش سطح فرهيختگى و فرزانگى جامعه استفاده کنید.
در اين راستا اگرچه سخن، بسيار است، اما در اين مجال كوتاه، لازم مىدانم به سه نكته اساسى اشاره و توجه شما ميهمانان گرامى را به آن جلب کنم:
نخستين نكته، ضرورت توجه جدى به اهميت بنيانى مقوله فرهنگ است.
اساساً فلسفه بعثت پيامبران الهى و نزول كتابهاى آسمانى، به تصريح قرآن كريم، امر فرهنگ، اصلاح فرهنگى و دستيابى به فرهنگ مطلوب و به تعبير ديگر، ايجاد تحول و تغيير وضعيت موجود نامطلوب فرهنگى به وضعيت مطلوب توأم با دانش و بينش بوده است: «هُوَ الَّذي بَعَثَ فِي الْأُمِّيِّينَ رَسُولاً مِنْهُمْ يَتْلُوا عَلَيْهِمْ آياتِهِ وَ يُزَكِّيهِمْ وَ يُعَلِّمُهُمُ الْكِتابَ وَ الْحِكْمَةَ وَ إِنْ كانُوا مِنْ قَبْلُ لَفي ضَلالٍ مُبينٍ».
از اينرو بايد گفت: فرهنگ، زيربناى ساير ابعاد نهادى اجتماع از قبيل سياست، اقتصاد، قانون و نظاير اينهاست و بنابراين، مقوم و مقدم بر آنهاست و اصلاح و ارتقای آن نهادها در گرو رشد و تعالى فرهنگ است.
نهاد سياست و حكمرانى بدون تكيه به فرهنگ و يا بىاعتنا به فرهنگ، سياست خطرآفرين و مايه شرّ ملک و ملت است، چنانكه نهاد اقتصاد بدون پشتوانه و پيوست فرهنگ، اقتصاد بيمار و ناتوان خواهد بود و متأسفانه بايد گفت: بهرغم آنكه بارها و بارها لطمههاى سنگين بىتوجهى به مقوله فرهنگ را در عرصههاى گوناگون سياسى، اقتصادى و اجتماعى تجربه كردهايم، اما هنوز هم فرهنگ و موضوعات و مسائل فرهنگى، جايگاه شايسته خود را نه در برنامهريزىها و سياستگذارىها و نه در مقام اجرا و مديريتها به دست نياورده و از اين نظر، انصافاً «فرهنگ» نهاد مظلوم جامعه ماست.
دوم: به فرهنگ بايد بهعنوان يک مقوله كاملاً تخصصى نگريسته شود. يكى از ابعاد مظلوميت فرهنگ، همين است كه همگان خود را مجاز به مداخله، اظهارنظر و ارائه طريق در اين عرصه خطير و سرنوشتساز مىدانند، در حالی كه فرهنگ، يک باب تخصصى و ويژه است.
مسئولان و اعضاى محترم كميسيونهاى فرهنگى و اجتماعى شوراهاى شهر و نيز متصديان و دستاندركاران ساير بخشهاى فرهنگى هرگز نبايد تصور كنند كه صرف رياست و مسئوليت آنان در اين بخشها، موجب تخصص و كاردانى آنان در مقوله فرهنگ و مسائل فرهنگى خواهد شد، بلكه بايد علاوه بر اينكه به طور جد، مجهز به شناخت لازم از مسائل نظرى و مشكلات عملى در صحنه فرهنگ باشند، قطعاً از فكر و مشورت متخصصان و انديشمندان در اين عرصه نيز كمال استفاده را ببرند، به سخن و نقد و نظر آنان، توجه جدى و التزام عملى داشته باشند و هيچگاه و به هيچ عنوان خود را مستغنى از آرا و انظار متفكران و اصحاب فرهنگ نشمارند. بدون شک، شيوههاى رويارويى با موضوعات، مسائل و مشكلات فرهنگى، خصوصاً تضاد و تنازع فرهنگها و نيز تنوع و تكثر خردهفرهنگها در دنياى معاصر، نيازمند شناخت علمى، مطالعه هدفمند و بهرهگيرى از عالمان و متخصصان انديشهورز است.
سوم: در عرصه فرهنگ كه مجموعهاى از باورها، انديشهها، ذخيرههاى فكرى و ذهنى، عواطف و احساسات و ارادهها و خواستههاى انسانى است و به اين ترتيب، وجه درونى و باطنى انسان و جوامع انسانى را تشكيل مىدهد، آنچه مهمتر از آرمانها و ارزشهاست، راهها و روشهاست. چه بسيار ارزشهاى متعالى كه در پاى روشهاى نادرست، ذبح شدهاند و مسيرها و راههاى غلط، آن آرمانهاى درست را بد و زشت جلوه دادهاند.
در اين زمينه، توجه به اين مطلب مهم، لازم است كه شيوه قرآنى اصلاح فرهنگى، شيوه انگيزش از درون بر پايه دو عامل آگاهى و انتخاب است، نه شيوه اجبار و سيطره.
قرآن كريم تصريح مىکند كه دعوت به طريق صلاح و سداد يعنى راه خداوند، بايد با ابزار سهگانه حكمت، موعظه حسنه و جدال احسن انجام پذيرد: «ادْعُ إِلى سَبيلِ رَبِّكَ بِالْحِكْمَةِ وَ الْمَوْعِظَةِ الْحَسَنَةِ وَ جادِلْهُمْ بِالَّتي هِيَ أَحْسَنُ إِنَّ رَبَّكَ هُوَ أَعْلَمُ بِمَنْ ضَلَّ عَنْ سَبيلِهِ وَ هُوَ أَعْلَمُ بِالْمُهْتَدينَ»؛ حكمت بهعنوان سخن عالمانه توأم با بينش كه بيانگر حقايق روشن است، موعظه حسنه يعنى اندرز نيكو كه خيرخواهانه و پندآموزانه است و جدال احسن بهعنوان شيوه برتر گفتوگو كه موانع ذهنى مخاطب مخالف را به چالش مىكشاند، ابزارهاى سهگانه بسيار مهمى است كه در اين آيه شريفه بهعنوان وسايل مهم دعوتگران الهى و اصلاحگران فرهنگى برشمرده شده و بيانگر اين واقعيت اساسى است كه دعوت اصلاحى بايد عقل و قلب مخاطبان را تحت تأثير قرار دهد و عملاً بستر انتخاب آگاهانه و آزادانه را براى آنان فراهم کند. از اينرو، اجبار و اكراه در اين مسير نمىتواند سازنده باشد: «فَذَكِّرْ إِنَّما أَنْتَ مُذَكِّر، لَسْتَ عَلَيْهِمْ بِمُصَيْطِرٍ»، «نَحْنُ أَعْلَمُ بِما يَقُولُونَ وَ ما أَنْتَ عَلَيْهِمْ بِجَبَّارٍ فَذَكِّرْ بِالْقُرْآنِ مَنْ يَخافُ وَعيدِ».
اين تعاليم حياتبخش و انسانساز بايد سرمشق و مورد توجه و انديشه همه برنامهريزان و دستاندركاران فرهنگى جامعه و از جمله، شما مسئولان محترم فرهنگى اجتماعى شوراهاى شهر باشد و انشاءالله بتوانيد با استفاده از اين آموزههاى وحيانى در مسير ارتقای فرهنگى شهروندان، قدمهاى شايستهاى برداريد و به توفيق نایل آييد.
تأييدات الهى را براى همه شما عزيزان از خداوند سبحان مسئلت مىكنم.
والسلام عليكم و رحمة الله و بركاته
حسين المظاهرى
پنجم شوالالمكرم 1444
ششم ارديبهشت 1402»
انتهای پیام