اگر بخواهیم مصداقی برای فعالیت جهادی در عرصه قرآن ذکر کنیم، قطع به یقین یکی از آنها مؤسسات قرآنی هستند که با کمترین امکانات به فعالیت آموزشی خود در گوشه و کنار این کشور مشغول هستند، افرادی که قدم زدن در راه قرآن را افتخار زندگی خود میدانند و در این راه از وقت و درآمد خود هزینه میکنند. ضمن اینکه ناملایمات بسیاری را به جان میخرند و البته مطالباتی هم دارند. از اینرو به سراغ مدیران مؤسسات رفتهایم تا مهمترین خواستههایشان را بشنویم و رحیم وظیفهشعاع، مدیرعامل مهد قرآن و عترت آذربایجانشرقی به سؤالاتمان پاسخ گفت.
این مهد قرآن نزدیک 35 شعبه در استان و 14 مدرسه قرآنمحور در تبریز دارد که همه دروس آموزش و پرورش برای دانشآموزان با چاشنی فعالیتهای قرآنی ارائه میشود و حدود دو هزار دانشآموز دارد.
ایکنا ـ به عنوان مدیر یک مجموعه قرآنی چه مطالبهای دارید؟
به عنوان خدمتگزار در یک مؤسسه قرآنی برآمده از دل مردم، که نزدیک چهار دهه فعالیت میکنیم، انتظارمان حمایت واقعی است و اینکه حداقل یکهزارم بودجه ورزش را برای قرآن اختصاص دهند. از مقایسه خجالت میکشیم. انتظار حمایت سختافزاری، نرمافزاری و حمایت مالی داریم. مؤسسات توانمندی داریم که میتوانند بخش عظیمی از فعالیتهای قرآنی کشور را بر دوش بکشند. دانشآموزان 12 سال قرآن میخوانند، ولی از روخوانی ساده آن عاجزند. 43 سال از انقلاب گذشته تا کی میخواهیم این را تحمل کنیم. از بخش مردمی استفاده کنند و با آنها قرارداد ببندند تا مربیان قرآن در کنار معلمان آموزش و پرورش، قرآن را به دانشآموزان آموزش دهند.
فضاهای آموزشی مؤسسات را افزایش دهند. چرا برای مؤسسات تسهیلات مناسب کمبهره وجود ندارد؟ ما در شهر سهند، که 145 هزار نفر جمعیت دارد، مؤسسهای را به نام سردار سلیمانی با هزینه سه میلیارد تومان ساختیم. یک فقره وام از بانک تجارت با سود 18 درصد گرفتیم که به معنای واقعی 25 درصد از ما بهره میگیرند. آیا این انصاف است که یک مؤسسه قرآنی که میخواهد به مردم قرآن آموزش دهد، برای ساختمانش ماهیانه 35 میلیون تومان قسط وام پرداخت کند؟ آن هم برای 750 میلیون تومان وام. چرا نباید به ما وام بلاعوض بدهند. اگر بلاعوض ممکن نیست، چرا به ما قرضالحسنه بدون بهره با دو درصد سود یا بازپرداخت طولانی نمیدهند؟
از قرآنآموزان حمایت نمیکنند. حضرت آقا فرمودند که باید 10 میلیون حافظ قرآن تربیت شود. این 10 میلیون با تشویق و حمایت محقق میشود. باید کاری کنیم که همه فرزندان با تمام وجودشان به سمت قرآن بیایند. یکی از عوامل مهم جذب فرزندان، تشویقهای مناسب است. تا قبل از وضعیت موجود اقتصادی، حدود 10 سال قبل، قرآنآموزانی را که حافظ کل قرآن بودند انتخاب میکردیم و با هزینه خودمان به مکه مکرمه میفرستادیم. این جایزه بسیار تأثیرگذار بود. تازه آن زمان 800 هزار تومان را پرداخت میکردیم و مابقی را خودشان پرداخت میکردند.
تبلیغات و فضاسازی کنیم. صدا و سیما پای کار بیاید. واقعاً الان پای کار نیستند. الان چه کسی ما را تبلیغ میکند؟ چه کسی فعالیت ما را به گوش همشهریانمان میرساند که بدانند در شهرشان چنین فعالیتی وجود دارد؟ ما سه میلیارد تومان هزینه کردیم. همه لطف صدا و سیما این بود که یک خبر 40 ثانیهای از آنجا کار کرد. الان 145 هزار نفر اصلاً نمیدانند که ما آنجا هستیم. وقتی هم برای تبلیغ به شهرداری میرویم، میگویند که برای تبلیغات یک ماهه باید شش میلیون تومان پرداخت کنید. الان اگر جایی مسابقه فوتبال باشد، اکیپ صدا و سیما از شش ساعت قبل مستقر میشود، دو ساعت پخش و سپس تحلیل میکند و حتی درباره کفش بازیکنان صحبت میشود. پس چرا به قرآن بیتوجه هستند؟ باید قرآن را هم برجسته و گفتمانسازی و فضاسازی کنند. هر جا الگوسازی کردهایم، بچهها به سراغ آن الگوها رفتند.
در متون دینی ما طبق نظرات ائمه اطهار(ع)، دولت و حاکم اسلامی موظف است که به حافظ کل قرآن مستمری بدهد؛ یعنی باید تشویق کنند. خب، اینها الان اتفاق نیفتاده است. مرحوم آیتاللهالعظمی گلپایگانی حتی از قبل از انقلاب اگر میدانستند که فلان طلبه یا حتی غیرطلبه حافظ کل قرآن است، ماهیانه به او حقوق میدادند، آن هم نه خیلی دهانپرکن، ولی در حد یک تشویق بود. از طریق وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی حمایت حقوقی مثلاً بیمه فعالان قرآنی پیگیری میشود که خیلی ناچیز است و روند اداری زیادی هم دارد.
ایکنا ـ ارزیابیتان از وضعیت فعلی مؤسسات استان چیست؟
تعدادی از مؤسسات در زمان شیوع کرونا دچار مشکل شدند. حضور قرآنآموزان در مؤسسه کم شد و همه نتوانستند به فضای مجازی کوچ کنند، چون امکانات آن را نداشتند، ولی بعضی از مؤسسات توانستند که با حضور در فضای مجازی به نوعی جبران کنند. در چنین وضعیتی بعضی از مؤسسات صدمه دیدند، مؤسساتی که همه توان مالیشان از منابعی مثل دریافت شهریهها بود و بسیاری از مؤسساتی که درآمد پایداری نداشتند، تعطیل شدند. باید کاری کنیم که مؤسسات برای سر پا ماندن چشمشان را به دیگران ندوزند.
خوب است که وقف قرآنی ترویج داده شود. مؤمنان بسیاری میخواهند که برای عاقبت خود کار کنند، ولی نمیدانند کجا هزینه کنند. میتوان آنها را راهنمایی کرد تا درآمد موقوفه تا ابد برای ترویج قرآن هزینه شود. آن وقت من مسئول مؤسسه به فکر درآمد نخواهم بود و میتوانم به دانشآموزان هدیه دهم تا تشویق شوند که به سمت قرآن بیایند. بعضی از مؤسساتی که چشمشان را به اندک شهریهها دوخته بودند، دچار مشکل شدند. البته برای توانمندسازی مؤسسات از نظر فکری و برنامهای چه کردهایم؟ برای خدا خالصانه کار کنیم و تدبیر داشته باشیم و درآمدهایی را برای خودمان کسب کنیم. اطلاع دارم بعضی از مؤسساتی که واقعاً قدرتمند و پرتوان کار کردند، حتی برای درآمد پایدارشان برنامهریزی کردند؛ مثلاً به کمک مردم باغ اناری را راه انداختند. کسی زمینش را وقف کرده است و مسئولان مؤسسه هم از تکنولوژی موجود کشاورزی بهره بردهاند و اینک درآمد قابل قبولی دارند که میتوانند آن را برای گسترش فعالیتهای قرآنی هزینه کنند. میتوانیم مؤسسات را اینگونه توانمند کنیم تا وقتشان را فقط برای آموزش و تربیت قرآنی صرف کنند.
ایکنا ـ به توانمندسازی مؤسسات اشاره کردید. نظرتان راجعبه اینکه مؤسسات وارد کسب و کار شوند چیست؟
یک روش این است که از راه خدمات آموزشی درآمد داشته باشیم؛ یعنی فعالیتمان را به شهریهها منحصر کنیم. در این صورت دستمان خیلی باز نیست، چون نمیخواهیم برای آموزش قرآن از مردم پول گزافی بگیریم، بلکه در حدی که افراد کلاسها را جدی بگیرند و هزینههای اولیه مؤسسه تأمین شود، ولی بعضی از مؤسسات به تناسب منطقه و بوم خود اشتغالزایی کردهاند و اگر درآمدی عاید شود، میتوانند مؤسسه خود را تأمین یا واحدهای تولیدی راهاندازی کنند. البته خودشان آنجا مشغول نیستند و به سراغ افراد متخصص میروند و به آنها حقالزحمه میدهند و درآمد آنجا را صرف فعالیتهای قرآنی میکنند.
به نظرم استان اردبیل به خاطر اهتمام ویژه آیتالله سیدحسن عاملی، نماینده ولی فقیه در استان، سرآمد همه استانهای کشور در درآمد پایدار است. البته قبل از آن هم استاندار وقت و امام جمعه فقید آیتالله مروج کارهای خوبی بودند. وقتی مؤسسه خودش درآمد دارد هم به مردم خدمت و هم هزینههایش را تأمین میکند. به عنوان یک شهروند و ایرانی به مسئولانی درود میفرستم که اینچنین اهتمام دارند و در کنار خدمتگزاران قرآنی هستند و آن عزیزان هم میتوانند فقط وقتشان را به بُعد نرمافزاری و خدمت اختصاص دهند و هر روز به ملاقات این مسئول و آن مسئول نروند.
ایکنا ـ بعضی از پارکهای علم و فناوری یک بخش فرهنگی هم دارند و مؤسسات میتوانند وارد آن بخش شوند و از مراکز رشد آنجا استفاده کنند. این مراکز هزینهای دریافت نمیکنند، ولی آن واحد را به مدت یک سال برای رسیدن به درآمدزایی همراهی میکنند. این اقدام میتواند مزایایی برای مؤسسات داشته باشد. از طرف دیگر چون مؤسسات با قشر مذهبی در ارتباط هستند میتوانند خیلی خوب نیازسنجی کنند و ایدههای مناسبی را برای کسب درآمد ارائه دهند، ولی چرا مؤسساتمان در این زمینه حضور کمرنگی دارند؟
به نظرم مؤسسات اصلاً اطلاع ندارند. با اینکه 40 سال است در این محدوده فعالیت میکنم، اطلاع نداشتم. اتحادیه تشکلهای قرآنی، که بعد از 15 سال جنگ سرد بین وزارت ارشاد و سازمان تبلیغات بالاخره ادغام شد و الان ظاهراً هویت پیدا کرده و مستقر است، یکی از رسالتهای اصلیاش این است که فرصتها را شناسایی کند و با مسئولان مذاکرات اولیه را انجام دهد. اگر واقعاً زمینه برای فعالیت هست اطلاعرسانی کند و راهها و فرصتها را نشان بدهد.
ایکنا ـ با توجه به اینکه طی ادوار مختلف ثابت شده که موضوع قرآن اولویت نبوده است، طی این دوره چقدر امیدوارید که چالش مؤسسات قرآنی رفع شود؟
در مدت گذشته دولت محترم نشان داد که مرد میدان و عمل است، مثلاً آزادسازی سواحل از 23 سال قبل آغاز شد، ولی چه کسی آن را انجام داد؟ اهالی شمال هم الان متوجه هستند که واقعاً تخریب شد. این دولت اراده خدمت و اقدام دارد. در حوزه قرآن هم اگر وظایفشان یادآوری و مطالبات رسانهای مطرح شود، به آنها پاسخ داده خواهد شد.
ایکنا ـ نظرتان راجعبه چگونگی فعالیت دستگاههای حاکمیتی متولی امور قرآنی چیست؟
نمیتوان همه اینها را یکجا مقایسه کرد، ولی اینها در حد تراز انقلاب معدل قابل قبولی را کسب نکردهاند، زیرا نهادهای دولتی با تغییر دولتها زیر و رو میشوند. دولتهایی یکدفعه بر سر کار میآیند که با ارزشها سر ستیز دارند. چطور انتظار داریم در دولتی که از هر فرصتی برای تخریب ارزشها استفاده میشود قرآن در اولویت باشد. بعضی از نهادهایی که صد در صد به دولت وابسته نیستند، مثل سازمان تبلیغات اسلامی و سازمان اوقاف و امور خیریه هم به نظرم نتوانستند شأن خود را پیدا کنند، زیرا آنجا متولیان قرآنیشان تنگنظرانه و محدود میاندیشند و هنوز به کار اجرا و تصدیگری مشغول هستند. البته همه آنها شعاری را برعکس این سر میدهند. همه مسئولان وقت قرآنی شعار میدهند که قصد ما رقیب بودن مؤسسات یا ورود به اجرا نیست، ولی در عمل همه آنها نشان دادند که اتفاقاً برای برگزاری یک کلاس کلی وقت میگذارند، در حالی که این همه مؤسسات قرآنی هستند.
اوقاف نباید هزینههای موقوفات قرآنی را خودش هزینه کند، بلکه باید برای درآمدزایی آن موقوفه نهایت دقتش را به کار ببندد و با نظارتش بخشی از هزینههای مؤسسات مردمی را تأمین و نیز نظارت صددرصدی کند و خودش وارد عرصه نشود. چرا باید اداره اوقاف با وجود مؤسساتی توانمند همچون جامعةالقرآن، مهد قرآنهای کشور، مؤسسه بیتالاحزان و ثارالله لامرد، کلاس حفظ قرآن برگزار کند؟ نهادهای دولتی نباید متولی شوند، بلکه باید حمایت، هدایت و نظارت کنند. حداقل در استان خودمان به این وضعیت مطلوب نرسیدهایم. اداره فرهنگ و ارشاد اسلامی مدتهاست که همراه است، ولی درآمد و بودجه خاصی ندارد تا از نظر مالی حمایت کند.
در مورد شورای توسعه نیز آن آوازههای خوش و بشارتها اصلاً اتفاق نیفتاد و اگر امروز تعطیل شود، خیلی بهتر از فرداست. تا شورای توسعه نبود، تلاش و از نهادهای دولتی حمایتی را جذب میکردیم، اما الان آنجا زمینهای برای بسته شدن امکان جذب بودجه برای مؤسسات مردمی است. هر جا میرویم به آنجا ارجاع میدهند و در آنجا هم که متأسفانه شخصمحور عمل میکنند و قسمت اعظم بودجه را به نهادهای دولتی میدهند. بعد به نهادهای مردمی مثل مجموعه ما، که 400 نفر شاغل دارد، تاکنون یک بار آن هم به مبلغ یک میلیون تومان کمک کردهاند.
رهبری بیانیهای را صادر کردند و افق 40 سال بعد را نشان دادند. در استانمان وقتی دیدیم که هیچ برنامه فاخری برگزار نشد، برای نشان دادن رویشهای قرآنی کشور در تبریز همایشی را برگزار و یک میلیارد تومان هزینه کردیم. هر دانشآموز، قرآنآموز، حافظ کل و قاری ممتازی را که در 40 سال گذشته به برکت انقلاب مطرح و تربیت شده بود، از دورترین روستاها با عزت تمام دعوت کردیم و حداقل یک جایزه 600 هزار تومانی از ما گرفتند، ولی نتوانستیم از نهادهای دولتی یک ریال هم تأمین کنیم. خیلی ناراحتکننده بود. البته آن موقع حتی بعضیها میگفتند که این مسئولیت شما نیست. رهبری به این مباحث توجه میکنند، ولی خیلی از مدیران میانی اینگونه نیستند. به همین دلیل باید کارکرد و رویکرد شورای توسعه بازنگری شود و اگر نشود، بهتر است تعطیل شود. از شورای توسعه بپرسید که چه اقدامی در حمایت از مؤسسات کرده است؟ ما دست خالی تا اینجا آمدهایم. وجود شما باید ما را سهبرابر توسعه میداد نه اینکه ما را محدود و متوقف کند.
ایکنا ـ سخن پایانی.
از خدای مهربان سپاسگزارم که اکنون مقام معظم رهبری، انسانی ژرفاندیش و حکیم، هست و از هر فرصتی استفاده میکند تا ما را به یاد قرآن بیندازد. ایشان فرمودند که به سراغ قهرمانان قرآنی بروید و قهرمانانتان را خوب تحویل بگیرید و خوب به مردم معرفی کنید. اینها مثل قله میشوند. اگر ما قله داشتیم دامنهای هم خودش ایجاد میکند. اگر اهتمام مقام معظم رهبری نبود، این محدود فعالیتهای قرآنی هم در کشور اتفاق نمیافتاد. همچنین از همه همکارانم و مسئولانی که صادقانه کمک کردند و از والدینی که حسن ظن دارند و نور چشمیهایشان را به دست مؤسسات میسپارند تشکر میکنم.
انتهای پیام