سرویس معارف خبرگزاری ایکنا، در هفتهای که گذشت مطالب متعددی منتشر کرده است که در ادامه مهمترین آنها را بررسی میکنیم.
مسئولیتپذیری دانشگاه به چه معناست؟
علیباقر طاهرینیا؛ رئیس موسسه پژوهش و برنامهریزی آموزش عالی:
در دیدگاه امام خمینی(ره) ایشان دنبال نسلی از دانشگاه هستند که به این ثم ماذا جواب دهد یعنی مرز را از این فراتر ببرد. وقتی به منظومه فکری امام در خصوص دانشگاهها مراجعه میکنیم میبینیم ایشان مسئولیتپذیری دانشگاه را در تراز دیگری تعریف میکند. ایشان دانشگاه را به جای اینکه پژوهشکننده و آموزشدهنده بداند انسانساز تعریف میکند. شما این انسانسازی را به وجه اول شخصیتی امام برگردانید، وجه اول عارف دینی، بود. شاهد مثال این بخش این است که ایشان در سال ۵۹ فرمودند عالم دانشگاه است و جامعه باید دو طبقه باشد؛ معلم یا متعلم. بنابراین نگاه امام این است که جامعه دو بخش دارد؛ عالم یا متعلم. مسئولیتپذیری دانشگاه به روایت امام یعنی انسانسازی. وقتی انسان درست شود همه چیز درست میشود یعنی اگر مشکل اقتصاد داری درست میشود، اگر مشکل فرهنگی داری درست میشود.
مردی که خیلی زود با امام(ره) بیعت کرد
عباس خامهیار، معاون فرهنگی و اجتماعی و استاد دانشگاه ادیان و مذاهب:
شیخ سعید شعبان در روزهای اول انقلاب بدون درنگ با امام خمینی بیعت علنی کرد و در همه جا از شیفتگی به امام سخن میگفت و تا پایان عمر هم ثابت قدم ماند و همه میدانند که بیعت در فقه اهل سنت مفهوم ویژهای دارد. یکی از مهمترین ویژگیهای او نگاه تقریبی و جهانشمولی بود که در سیره عملی وحدتگرایانه مشاهده میشود. بنده سالیان طولانی با آن مرحوم از نزدیک ارتباط داشتم و با ویژگیهای او آشنا هستم و با همه وجود این ویژگی را در شخصیت ایشان حس کردم. ایشان به انقلاب علاقه داشت؛ زمانی در هتل استقلال میهمان ما بود و در آنجا با یکی از نیروهای خدماتی هتل درگیری لفظی پیدا کرد؛ وقتی علت را جویا شدند میبینند او برای صرفهجویی در هزینهها، لباسش را خودش شسته بود و روی مبل هتل گذاشته بود و خدمتکار معترض شده بود که چرا به خدمه هتل نداده است. آن مرحوم میگوید من لیست قیمت شستوشوی یک لباس را دیدم که یک دلار است و چگونه میتوانستم از پول جمهوری اسلامی برای این کار هزینه کنم، در حالی که همیشه لباسم را خودم میشویم؛ ایشان حتی باقیمانده ناهارش را برای شام میگذاشت تا هزینه اضافی به ایران تحمیل نشود.
باید برای تحولات اجتماعی از معارف نبوی چارهجویی کنیم
عبدالله معتمدی، رئیس دانشگاه علامه طباطبایی:
تغییراتی که پرشتاب اتفاق میافتد فقط در حوزه فناوری تاثیر نمیگذارد بلکه تحت تاثیر آن، شرایط زیست اجتماعی مردم دچار تغییر میشود. در پی این تغییرات که در زیست اجتماعی و نظام ارزشی اتفاق میافتد سوالاتی برای بشر مطرح میشود که به آنها پاسخ داده شود یا نشود این مسیر پرشتاب پیش خواهد رفت. وقتی از معارف نبوی و چالشهای جهان امروز صحبت میکنیم میخواهیم از ظرفیت معارف نبوی برای حل چالشهای امروز استفاده کنیم. سرعت تحولات اجتماعی بسیار زیاد است و این امر اقتضا میکند سرعت یافتهها و برداشتهای ما از معارف نبوی نیز به همین میزان بالا باشد. به عبارت دیگر ما باید معارف نبوی را پویا کنیم و از آن برای حل چالشهای خودمان بهره ببریم.
مدلی همانند قرنهای ۴ تا ۶ هجری برای مدیریت جهان ارائه کنیم
محمدرضا حسنی آهنگر؛ رئیس دانشگاه جامع امام حسین(ع) :
امام منظومه فکری منسجمی دارد. حضرت امام به دنبال این بود حاکمیت اسلام بر جهان را رقم بزند. ایشان قائل بود اسلام هم در سیاست، هم در فرهنگ، هم در اقتصاد، هم در دفاع و امنیت صاحبنظر است و برای اداره جهان مدل دارد و ما باید مدل خودمان را داشته باشیم. اگر قرار باشد برای اداره جهان مدل داشته باشیم و جامعهای را تصویر کنیم آن تصویر چیست؟ ایجاد تمدن نوین اسلامی. پس مسئلهای که قرار است حل کنیم این است مدل اداره جهانی بدهیم که مثل سده های ۴ تا ۶ هجری جهان را مدیریت کند. اتفاقا در آن دوره ایرانیان خیلی نقش داشتند. اگر صورت مسئله حاکمیت اسلام بر جهان باشد باید بررسی کنیم نقش دانشگاه در این میان چیست.
معارف نبوی سرطان وجودی بشر را تسکین میبخشد
حجتالاسلام مصطفی رستمی؛ رئیس نهاد نمایندگی مقام معظم رهبری در دانشگاهها:
با اینکه دانش بسیاری از بحرانها را حل کرده است ولی اینکه بحرانی حل شود و ابربحرانی بر جای بماند توصیهای نیست که عاقلانه باشد و نیاز به بازنگری جدی است. آیا بازگشت به ریشههای دانش و منشاهایی که انسان با آن به طهارت برسد و بر اساس آن طهارت راهکارهای معطر و بدون عارضه برای دردهای مضمن بشریت پیدا کند ممکن نیست و مسیری وجود ندارد؟ چرا؛ قطعا هست. امیرالمومنین(ع) در توصیفی که از شخصیت پیامبر(ص) دارند میفرمایند او طبیبی است که نایستاده تا به او مراجعه شود بلکه با دانشش به دنبال دردهای بشر است. او داروهای بیشائبهای برای درمان دردها و اعمال جراحی بدون تردیدی برای ریشهکن کردن سرطان وجودی انسان دارد که با آن، دردهای بشریت را درمان میکند.
تمایز اصلی علوم انسانی اسلامی با علوم غربی در استفاده از وحی است
آیتالله محمود رجبی، رئیس مؤسسه آموزشی پژوهشی امام خمینی(ره):
در نظام اسلامی معتقدیم که علاوه بر منابع عام بشری یعنی عقل و تجربه و دستاوردهای تاریخی جامعه بشری یکی از منابع مهم که محدودیت منابع دیگر را ندارد و متقن هم هست منبع وحیانی است. لذا تولید علوم انسانی اسلامی که به وحی منبعیت میدهد نوعی تحول در این زمینه است و عمده وجه تمایز علوم انسانی اسلامی با علوم انسانی غربی در این مورد است. تحول در علوم انسانی اسلامی در خارج از جهان اسلام و جهان اسلام به صورت کلی مطرح و در ایران هم پس از پیروزی انقلاب از سوی امام خمینی(ره) مطرح شد. ایشان در سال ۱۳۶۱ فرمودند که باید در علوم انسانی تحول رخ دهد و دستانتان را به سوی حوزههای علمیه دراز کنید، زیرا حوزویان متخصص امور دینی هستند. در همان سال دفتر همکاری حوزه و دانشگاه به ابتکار علامه مصباح شکل گرفت و بازسازی علوم انسانی اسلامی توسط اساتید حوزه و دانشگاه شروع شد.
چرا رتبههای پائینتر کنکور رشتههای علوم انسانی و اسلامی را انتخاب میکنند
حامد رستمی نجفآبادی، عضو هیئت علمی دانشگاه بینالمللی مذاهب اسلامی:
افراد نخبه و زبده سراغ رشتههای فنی و پزشکی و پیراپزشکی میروند و افراد ضعیفتر سراغ رشتههای علوم انسانی و اسلامی؛ حال در علوم انسانی افراد قویتر به سمت حقوق و روانشناسی و افراد ضعیفتر با رتبههای پائینتر به سمت علوم اسلامی و علوم قرآنی میروند؛ مثلاً رتبه فردی که در رشته حقوق در دانشگاه دولتی پذیرفته شده با فردی که در همان دانشگاه در رشته علوم قرآن و حدیث مشغول است شاید حتی چند هزار رتبه، تفاوت فاحش کند. واقعاً با این وضع، تحصیل در رشتههای علوم الهیات و معارف اسلامی عشق میخواهد. البته باید جذابیت این رشتههای علوم اسلامی را با بازنگری سرفصلها و دروس و به روز کردن و کاربردی کردن زیاد کرد و دروس بینرشتهای گنجاند تا دانشجو رغبت بیشتر کند و حتی رتبههای خوب میل پیدا کنند، سمت این رشتهها بروند.
نقش فراگیری زبان دوم و سوم در رونق اشتغال فارغالتحصیلان رشتههای دینی و قرآنی
داود صائمی، عضو هیئت علمی دانشگاه علوم و معارف قرآن کریم:
در اقتصاد بحث عرضه و تقاضا وجود دارد. در زمینه اشتغال هم میتوان این نکته را مورد توجه قرار داد. واقعیت این است که در رشتههای علوم انسانی عرضه زیاد است، اما تقاضا برای رشتههای علوم انسانی زیاد نیست، لذا نیازمند بازبینی در این زمینه هستیم و باید رشتههایی را طراحی کنیم که در قبال خروجی آنها از فضای دانشگاهی، شغل کافی وجود داشته باشد. نکته دیگر اینکه وقتی قرار است برای این رشتهها، دانشجو جذب شود باید ناظر به نیازهای جامعه باشد لذا اینکه صرفا یک رشته را تأسیس و دانشجو جذب کنیم باعث رفع نیازهای جامعه نخواهد شد. اقدام دیگری که باید انجام شود، این است که زبان دوم را در رشتههای علوم انسانی جدی بگیریم. با چنین رویکردی دیگر دنبال این نیستیم که علوم انسانی ما صرفاً نیازهای کشور را رفع کند، بلکه افق و سطح توقع ما فراتر رفته و معتقد میشویم که باید با جهان تعامل کنیم؛ در نتیجه رشتههای علوم انسانی کاراتر خواهند شد.
انتهای پیام