دکتر الهی قمشه ای
برچسب ها
دکتر الهی قمشه ای
در صحبت قرآن/ 251

در بیان عظمت قرآن و دوری آن از دست ناپاکان 

سفره کرامت این کتاب کریم چنان پرنعمت و گسترده‌ است که نازنینان و نادرگان ذوق و اندیشه چون فردوسی و سنایی و نظامی و عطار و سعدی و حافظ بر سر آن سفره مائده آسمانی تناول کرده‌اند و آثار منثور و منظوم ایشان از این مائده‌های آسمانی آکنده است.
کد خبر: ۴۱۷۳۹۸۵   تاریخ انتشار : ۱۴۰۲/۰۷/۲۲

جانِ کلام؛

فیلم | جوهر خود گم مکن اظهار شو

استاد حسین الهی قمشه‌ای درباره فطرت انسان می‌گوید: خداوند به انسان خطاب می کند که تو را شبیه خود آفریدم «فِطْرَتَ اللَّهِ الَّتِي فَطَرَ النَّاسَ عَلَيْهَا (سوره روم آیه 30)». در کتاب مقدس هم می‌‎خوانیم که خداوند آدم را متناسب با تصویر خود آفرید. اگر ما از آن شباهت دور نشویم و او را حفظ کنیم، لحظه به لحظه برکات وجود ما آشکار خواهد شد. آن کنز مخفی ما هستیم «کنت کنزا کنت مخفیا شنو، جوهر خود گم مکن اظهار شو (مولانا)» و این اظهار گوهر انسانی، خلاقیت است.
کد خبر: ۴۰۱۱۲۲۶   تاریخ انتشار : ۱۴۰۰/۰۸/۱۷

فیلم | درسی که باید از امام حسین (ع) گرفت

استاد حسین الهی قمشه‌ای درباره درس‌هایی که امام حسین (ع) در دعای عرفه داده است می‌گوید: کربلا تجلیگاه ظهور شهادت امام حسین (ع) بود، زمانی که دعای عرفه را می‌خواند و خودش را فدای وجود خدا کرد، شهید بود. امام حسین (ع) شمر نمی‌دید حق را می‌دید.
کد خبر: ۳۹۹۱۶۲۵   تاریخ انتشار : ۱۴۰۰/۰۵/۲۸

فیلم | ای غایب از این محضر از مات سلام الله

استاد حسین الهی قمشه‌ای درباره حضور واقعی حضرت حجت (عج) بیان می‌کند: مولانا می‌گوید «ای غایب از این محضر» در واقع ما غایب هستیم او حاضر محض است. مثل خداوند که نور است، چگونه می‌تواند غایب باشد؛ این دنیا حجاب شده است. «ای غایب از این محضر از مات سلام الله/ وی از همه حاضرتر از مات سلام الله/‌ای نور پسندیده وی سرمه هر دیده» یعنی هر چشمی که تو را ببیند، بینا می‌شود. برهان رب، یعنی مشاهده جمال محض؛ هر فردی، زیبایی را ببیند گناه نمی‌کند. اگر کمال و شکوه انسانی را ببینم، از شرم کار بد نمی‌کنیم. زیبایی انسان را مسلمان می‌کند.
کد خبر: ۳۹۸۱۰۷۶   تاریخ انتشار : ۱۴۰۰/۰۴/۱۱

جان کلام؛

پادکست | هر روز یک آیه قرآن را پیش چشممان قرار دهیم

بخشی از سخنان استاد الهی قمشه‌ای درخصوص تدبر و عمل به قرآن و تأثیر آن در زندگی را تقدیم می‌کند.
کد خبر: ۳۹۷۱۱۶۰   تاریخ انتشار : ۱۴۰۰/۰۲/۲۴

پادکست | دستیابی به خوشی با انجام کار نیک

استاد حسین الهی قمشه‌ای درباره «خوشی» می‌گوید: هر چه که از راه حق به شما رسید شاکر باشید. شما هیچ نخواهید، خودتان را حذف کنید. بگویید هیچ چیز نمی‌خواهم؛ نه خوشبختی، نه شادی و نه لذت؛ می‌خواهم یک آدم خوب باشم و دنبال خوشی نیستم. هر کس دنبال خوشی برود، خوشی از او فرار می‌کند. شادی را شکار نکنید، شادی خودش می‌آید، شما کافیست کار خودتان را انجام بدهید. به عنوان یک آدمیزاد، کار خوب بکنید و وظیفه خود را انجام دهید، خوشی خودش به سراغ شما می‌آید.
کد خبر: ۳۹۵۲۴۸۹   تاریخ انتشار : ۱۳۹۹/۱۱/۱۹

جانِ کلام؛

پادکست | شاد نبودن یعنی ناشکری

استاد حسین الهی قمشه‌ای درباره معنای دقیق شکر کردن می‌گوید: فاجعه آن است که تو با پروردگارت کدورت پیدا کنی و از او دلگیر شوی. این دلگیر شدن برای ناشکری است و این ناشکر بودن یعنی من سهم خود را قبول ندارم. وقتی آدم شاد نیست، معنایش آن است که ناشکر هستم، حتی اگر صدهراز مرتبه شکر کنید هم قبول نمی‌کنند، شاکر بودن فقط ذکر کلمه شکر نیست.
کد خبر: ۳۹۴۹۳۴۸   تاریخ انتشار : ۱۳۹۹/۱۱/۰۷

جانِ کلام؛

پادکست | راهرو گر صد هنر دارد توکل بایدش

دکتر حسین الهی قمشه‌ای درباره غرور انسان می‌گوید: انسان وقتی مغرور می‌شود و اتصالش را با وحی و پروردگار قطع می‌کند، شکست می‌خورد. کشتی عظیم تایتانیک به همین دلیل فرو رفت؛ آنچه در تاریخ ثبت شده این است که کاپیتان کشتی تایتانیک در آخرین لحظه گفته «ما مغرور شدیم». مولانا می‌گوید «گر خدا خواهد نگفتند از بطر؛ پس خدا بنمودشان عجز بشر». مقصود از «ان شاء الله» این است که تو باید همه کار‌های لازم و وظیفه‌ات را انجام بدهی، اما تکیه بر این کار‌های لازم نکنی «تکیه بر تقوا و دانش در طریقت کافریست؛ راهرو گر صد هنر دارد توکل بایدش».
کد خبر: ۳۹۴۸۵۸۲   تاریخ انتشار : ۱۳۹۹/۱۱/۰۵

جانِ کلام؛

پادکست | تاجی از «رحم» بر سرت بگذار

استاد حسین الهی قمشه‌ای درباره رحم کردن و رحمت خداوند می‌گوید: تو که دائما از خدا و پیغمبر و روزگار درخواست داری، چرا خواسته‌های مردم را برآورده نمی‌کنی! «فَأَمَّا الْیَتِیمَ فَلَا تَقْهَرْ» دعا‌ها و نیایش‌ها دستور کار ما هستند. دعا این است که من با تمام وجود چیزی را می‌خواهم و باید کاری انجام دهم تا دعا مستجاب شود. تمام اذکار و دعا‌ها دستور العمل است. رحمت الهی در عالم گسترده است و چه بهتر که نصیبی به ما برسد. تو که همیشه دستت را پیش خدا دراز می‌کنی که بر من رحمت کن، بهتر است که تو خودت بر دیگران رحمت کنی. «ای کریم و‌ای رحیم سرمدی؛ در گذار از بدسگالان این بدی». به قول شکسپیر یک تاج از رحم بر سرت بگذار تا بیش از این تاج به تو افتخار و عظمت و زیبایی دهند.
کد خبر: ۳۹۴۷۶۱۳   تاریخ انتشار : ۱۳۹۹/۱۰/۳۰

جانِ کلام؛

پادکست | خلق اطفالند جز مستِ خدا

استاد حسین الهی قمشه‌ای درباره شهرت و معروفیت انسان می‌گوید: غیر از او هر چه که انسان آرزو در دلش وجود دارد، همه تو خالی است. مثلا دنبال شهرت هستند؛ فکر می‌کنند جوز پر مغزه، وقتی جوز را خالی کردند تازه می‌فهمند شهرت چیست. اگر خداوند به تو نور و درخشش داد «یوافی تمام الشّهر ثمّ یغیب» آنوقت مال توست. اما اینکه تو بخواهی طالب معروفیت و شهرت باشی جوز تو خالیست. نزاع، دعوا‌ها و کشمکش‌ها در عالم بر سر جوز تهی مغز است. به قول مولانا «خلق اطفالند جز مست خدا».
کد خبر: ۳۹۴۵۵۶۳   تاریخ انتشار : ۱۳۹۹/۱۰/۱۶

جانِ کلام؛

پادکست | بخندان تنگدستی را به مالی

استاد حسین الهی قمشه‌ای درباره تقسیم کردن شادی می‌گوید: اگر می‌خواهی بدون گریه، بخندی من به تو بیاموزم. «بیاموزم تو را گر کاربندی؛ که بی گریه زمانی خوش بخندی؛ چو خندان گردی از فرخنده فالی؛ بخندان تنگدستی را به مالی» نظامی راهش را نشان داده است؛ که باید شادی‌ات را تقسیم کنی؛ هر چه که به تو رسید، باید خرج کنی و ذخیره نکنی «یَکْنِزُونَ الذَّهَبَ وَالْفِضَّةَ» شامل شادی هم می‌شود. یعنی شما هر چیز قیمتی را، اگر برای خودت به طور اختصاصی ذخیره کردی، ضایع و باطل می‌شود و از شما می‌گذرد و به دیگران هم نمی‌رسد.
کد خبر: ۳۹۴۲۵۰۰   تاریخ انتشار : ۱۳۹۹/۱۰/۰۲

جانِ کلام؛

پادکست | تو یکی نه‌ای هزاری تو چراغ خود برافروز

استاد حسین الهی قمشه‌ای درباره تلاش انسان برای رسیدن به صلح در جهان می‌گوید: آدم یک وقت نگاه می‌کند به این دنیای پر از جنگ و می‌گوید من چه کار می‌توانم انجام دهم؟ به قول مولوی «تو مگو همه به جنگند و ز صلح من چه آید؛ تو یکی نه‌ای هزاری تو چراغ خود برافروز». اگر هر نفر از ما یک کبریت در راه روشنایی روشن کند، عالم روشن می‌شود. امیدوارم هر کداممان یک مدل و یک میزان در راه صلح و دوستی باشیم و چقدر خوب است که ما تلاش کنیم به اندازه یک شمع، روشنایی ببخشیم و همه عالم در پرتو این، به صلح و سعادت برسد.
کد خبر: ۳۹۴۱۰۸۰   تاریخ انتشار : ۱۳۹۹/۰۹/۲۷

جانِ کلام؛

پادکست | از دانایی به شادی برسیم

استاد حسین الهی قمشه‌ای درباره راه‌های رسیدن به شادی می‌گوید: در هر حالی وظیفه خود بدانید که من باید شاد باشم. برای این شاد شدن خط شادی را دنبال کنید. این شادی سه خط دارد؛ اول خط زیبایی را بگیرید، مراقب زیبایی باشید؛ زشتی، غصه تولید می‌کند، زیبایی شادی تولید می‌کند. دوم خط دانایی را بگیرید، برای خودتان برنامه‌ریزی کنید که می‌خواهید در این عالم چیزی یاد بگیرید، با دانایان این روزگار انس بگیرید، کتاب‌های خوب تهیه کنید، هم از فرهنگ خودمان هم از فرهنگ غرب، از فرهنگ انسانی، این‌ها را جدا نکنید. آدمیزاد در روی کره زمین آثاری را به جا گذاشته است که متعلق به همه مردم است. در حضور این بزرگان دانایی یاد بگیریم و از این دانایی به شادی برسیم و خط سوم خوبی است، سعی کنیم کار خوب کنیم تا به شادی برسیم.
کد خبر: ۳۹۴۰۹۶۳   تاریخ انتشار : ۱۳۹۹/۰۹/۲۹

جانِ کلام،

پادکست | غصه در آن دل بود کز هوس او تهیست

استاد حسین الهی قمشه‌ای درباره غصه خوردن می‌گوید: «ای غم اگر مو شوی پیش منت بار نیست؛ در شکرینه یقین سرکه انکار نیست» مولانا به اندازه یک تار مو در قلبش جا برای غم نداشت، چون «غصه در آن دل بود کز هوس او تهیست». کسی که «بسم الله» گفته است، مبدأ و انتهای راهش «الله» است. هر داستانی که از خدا شروع نشود، اول داستان نیست. اول اوست آخر هم اوست، هر کاری که به او ختم نشود در وسط راه نابود می‌شود.
کد خبر: ۳۹۴۰۷۴۹   تاریخ انتشار : ۱۳۹۹/۰۹/۲۵

جانِ کلام،

پادکست | تو چو یوسفی ولیکن به درون نظر نداری

استاد حسین الهی قمشه‌ای درباره عدم تناسب صفات با مقام آدمی می‌گوید: تو می‌دانی چه کسی هستی؟ اگر بدانی دیگر هیچ کار بدی نمی‌کنی! تو فقط به این دلیل کار بد می‌کنی که خودت را حقیر فرض کردی و خودت را پایین آوردی و نمی‌دانی چه پادشاهی هستی! «تو چو یوسفی ولیکن به درون نظر نداری». به آدم‌ها بفهمانند که داشتن برخی صفات، دون شأن آنهاست. تو اگر بفهمی که چقدر زیادی دیگر حسادت نمی‌کنی. حرص یعنی من کم هستم! داشتن تمام این صفت‌ها خنده‌دار است. کمدی یعنی عدم هماهنگی و این صفت حرص با آدمیت ما و با مقام عظیم الهی ما تناسب ندارد و چون تناسب ندارد خنده‌دار است.
کد خبر: ۳۹۴۰۵۸۳   تاریخ انتشار : ۱۳۹۹/۰۹/۲۶

جانِ کلام؛

پادکست | درکِ اسرارِ آفرینش

استاد حسین الهی قمشه‌ای می‌گوید: چرا درخت‌ها، زمین، ماه و خورشید سکوت کردند؟ چرا با ما حرف نمی‌زنند؛ چون ما محرم نیستیم! ما اسم خودمان را می‌بریم؛ حتی وقتی می‌پرسند ما چه کسی هستیم، می‌گوییم بسم الله الرحمن الرحیم اسممان را می‌بریم! بعد از نام او اسم خودمان را می‌بریم؛ مقصود از بسم الله این است که ما اصلا نباشیم. مولانا می‌گوید «گفت لبم ناگهان نام گل و گلستان؛ آمد آن گلعذار کوفت مرا بر دهان؛ گفت که سلطان منم جان گلستان منم؛ حضرت، چون من شهی وآنگه یاد فلان» اگر ما بخواهیم اسرار آفرینش را درک کنیم باید به نام او بخوانیم.
کد خبر: ۳۹۳۹۹۶۹   تاریخ انتشار : ۱۳۹۹/۰۹/۲۱

جانِ کلام

پادکست | من کسی در ناکسی دریافتم

استاد حسین الهی قمشه‌ای درباره خلاقیت می‌گوید: به گفته مولانا «من کسی در ناکسی دریافتم» یعنی من فهمیدم اگر قرار است کسی باشم، هیچ کس نباید باشم. اگر از آینه بپرسی چه کسی هستی؟ می‌گوید من کسی نیستم. کسی که کسی نیست، همه کس هست، چون همه می‌توانند نقش خود را در او ببیند. درس اول خلاقیت که مهمترین گوهر در دنیاست، این است که خلاق اوست و تو با اسم او می‌توانی خلاقیت در هنر‌های گوناگون داشته باشی و تمام افرادی که خلاقیت‌های بزرگ به آن‌ها منسوب است، کسانی بودند که از این نام خلاص شدند.
کد خبر: ۳۹۳۸۰۹۲   تاریخ انتشار : ۱۳۹۹/۰۹/۱۱

جانِ کلام؛

پادکست | انسان با دین عشق به دنیا می‌آید

استاد حسین الهی قمشه‌ای درباره دین انسان در زمان تولد می‌گوید: ما بی‌دین به دنیا نیامدیم. با یک دین به دنیا آمدیم و آن دین مسیحیت، اسلام، یهودی، زرتشت و این‌ها نیست؛ چون کسی مسلمان یا زرتشتی به دنیا نمی‌آید، اگر در دنیای دیگر برود حتی اسم مسیحیت هم به گوشش نمی‌خورد. انسان از این نظر که آدمیزاد است با دین عشق به دنیا می‌آید، زیرا از بدو تولد عاشق زیبایی هستیم. کودک زیبایی و زشتی را در موسیقی، چهره، صدا‌ها و نوا‌ها تشخیص می‌دهد، به‌تدریج که بزرگتر و بزرگتر می‌شویم، این عشق در ما ظهور می‌کند تا زمانی که آلوده نشده باشیم.
کد خبر: ۳۹۳۶۶۴۴   تاریخ انتشار : ۱۳۹۹/۰۹/۰۳

جانِ کلام؛

پادکست | تو اگر جرعه نریزی بر خاک

استاد الهی قمشه‌ای درباره پاسخ خداوند به لبیک بنده‌اش می‌گوید: «تا که از جانب معشوق نباشد کششی؛ کوشش عاشق بیچاره به جایی نرسد» شیطان به ذاکری گفته بود این همه «الله» می‌گویی، یک لبیک از جانب خدا شنیدی؟ ذاکر ملول شد که راست می‌گوید، این همه «الله» گفتم و یک بار نشنیدم بگویند بله بفرمایید! حضرت خضر به خواب ذاکر آمد و گفت: سلام رساندند و گفتند به او بگو، کلمه «الله» را که تو بر زبان می‌آوری همان لبیک ما است. اول من لبیک می‌گویم بعد تو می‌توانی «الله» بگویی وگرنه به خاطرت خطور نمی‌کرد که این کلمه را بر زبان آوری. «تو اگر جرعه نریزی بر خاک، خاک را از تو خبر‌ها ز کجاست»
کد خبر: ۳۹۳۵۵۲۹   تاریخ انتشار : ۱۳۹۹/۰۸/۲۷

جانِ کلام؛

پادکست | در این دنیا کم نخواه

دکتر حسین الهی قمشه‌ای درباره معنای متفاوت طمع کردن در دنیا می‌گوید: در روز قیامت آدم‌ها را مجازات می‌کنند، نه اینکه چرا طمع کردی! اینکه چرا طمع نکردی! در قصر پادشاه آمدی و از زیرزمین و اصطبل، کاه و یونجه دزدیدی! ما همین کار را کردیم. در این عالمی که پر از گوهر و جواهر است مثل انسانیت، شرافت نفس، شکوه، جمال، زیبایی و ... ، دروغ، دغل را انتخاب کردی و بعد هم هراس، تردید، نگرانی کشیدی و خون‌جگر خوردی؛ کیفیت زندگی را پایین نگه داشتی؛ ابلهی که اینکار را می‌کنی. آدم‌ها از روی بلاهت کار بد می‌کنند، اگه عاقل و زیرک باشد و یا کیاست و فهم داشته باشد می‌فهمد اینکه آدمیزاد باشد، خیلی بالاتر از آن است که کمی پولدارتر باشد.
کد خبر: ۳۹۳۴۶۴۴   تاریخ انتشار : ۱۳۹۹/۰۸/۲۳