جانِ کلام؛
دکتر حسین الهی قمشهای ضمن بیان حکایتی درباره فطرت انسان میگوید: انسان باید تعجب کند از اینکه بگویند غیبت نکن و یا دروغ نگو. هرگاه انسانها از شنیدن منعیات تعجب کنند؛ یعنی به فطرتشان بازگشتند. به قول مولانا «یا تو پنداری که تو نان میخوری؛ زهر مار و کاهش جان میخوری؛ نان کجا اصلاح آن جانی کند؛ کو دل از فرمان جانان بر کند».
کد خبر: ۴۰۰۹۰۷۳ تاریخ انتشار : ۱۴۰۰/۰۸/۰۹
جانِ کلام؛
استاد حسین الهی قمشهای درباره رابطه آزادی و شادی میگوید: به قول مولانا «کیست مولا آنک آزادت کند، بند رقیت ز پایت بر کند» ما بندگان اسیر شهوت، خشم و حسد هستیم و آدمی که اسیر است نمیتواند شادی کند. خیال خامی است که انسان بتواند بدون داشتن آزادی، شادی و یا خوش گذرانی کند؛ اول باید از بند آزاد شود.
کد خبر: ۳۹۷۳۵۸۹ تاریخ انتشار : ۱۴۰۰/۰۳/۱۰
جانِ کلام؛
استاد حسین الهی قمشهای درباره دیدن خداوند میگوید: میپرسند خدا را چگونه میشود دید؟ میگویم چگونه میشود ندید؟! شما به کدام طرف میخواهی رو کنی تا خداوند آنجا نباشد؟ همه جا را وجود خدا پر کرده است. وجود، تجلی فیض عام الهی در عالم است. طبق آیه 115 سوره بقره «فَأَیْنَمَا تُوَلُّوا» سرت را بالا کنی، پایین بگیری، هر جا که رویتان را برگردانید خداوند آنجا خضور دارد. «چه بهانه باشد آن را که تو را ندیده باشد»
کد خبر: ۳۹۷۲۰۶۱ تاریخ انتشار : ۱۴۰۰/۰۲/۳۱
جان کلام؛
استاد حسین الهی قمشهای درباره یکی از اشعار حکیم ابوالقاسم فردوسی میگوید: یک روز «غزالی» بر روی منبر گفت: ای مردم! من بیست سال شما را موعظه کردم و الان متوجه شدم که تمام موعظههای من در دو بیت از شعر فردوسی طوسی خلاصه شده است. «ز روز گذر کردن اندیشه کن، پرستیدن دادگر اندیشه کن؛ به نیکی گرای و میازار کس، ره رستگاری همین است و بس».
کد خبر: ۳۹۷۱۶۴۷ تاریخ انتشار : ۱۴۰۰/۰۲/۲۵
جانِ کلام؛
استاد حسین الهی قمشهای درباره تولید شادی میگوید: آدمها بر چه اساس تصور میکنند با ایجاد غم و غصه، شادی تولید میکنند. به قول نظامی «اصل بد در خطا خطا نکند؛ اصل بد با تو چون شود معطی؛ آن نخواندی که اصل لایخطی» اگر کار بدی انجام میدهی، چگونه انتظار کار خوب از آن داری؟! یک شاعر انگلیسی میگوید «وجدان راحت یک جشن دائمی است.»
کد خبر: ۳۹۶۲۱۲۴ تاریخ انتشار : ۱۴۰۰/۰۱/۱۶
جانِ کلام؛
استاد حسین الهی قمشهای درباره خیر رساندن به افراد جامعه میگوید: ما باید به درد جامعه بخوریم؛ یعنی وقتی از خانه بیرون میرویم، خیر، رحمت و برکت از ما به مردم برسد. اگر خلاف این است، باید به فکر شغل تازهای باشیم. بهترین شغل این است که بین خود و خدای خود فکر کنیم چه خیری از کاری که انجام میدهیم به مردم میرسد؛ اگر خیری نمیرسد به فکر کار دیگری باشیم.
کد خبر: ۳۹۵۶۴۵۱ تاریخ انتشار : ۱۳۹۹/۱۲/۱۱
جانِ کلام؛
استاد حسین الهی قمشهای درباره صفت وهاب و بخشنده بودن خداوند میگوید: تنها راه شاد شدن یک چیز است و آن اینکه انسان نیت کند که شادی تولید کند. آنوقت است که شادیها را به او میدهند تا در دنیا به واسطه او توزیع شود. وهاب فقط خداست؛ ما از خود هیچ هدیهای نداریم به کسی اهدا کنیم. «هو الوهاب» بخشنده فقط اوست، ما کارهای نیستیم ما صرفا توزیع کنندهایم.
کد خبر: ۳۹۵۶۴۴۷ تاریخ انتشار : ۱۳۹۹/۱۲/۱۰
جانِ کلام؛
استاد حسین الهی قمشهای درباره خواستهای نفس انسان میگوید: اصل وجود نفس ما خواستن است، نفس ما آنی است که میخواهد، اگر بگویند تو چه کسی هستی، من آنی هستم که میخواهم. آدمیزاد اگر حقیقتا به خودش مراجعه کند، متوجه میشود که ما هیچ نیستیم مگر خواستن. ما زندگی، آسایش، جاودانگی، بهشت و شفاعت میخواهیم. خواستههای انسان براساس مراتب نفوس آدم متفاوت میشود. هر کسی بر اساس اینکه چقدر میخواهد بزرگتر میشود. «چون در دل تو گل گذرد گل باشی/ ور بلبلی بی قرار بلبل باشی/ تو جزئی و حق کل است اگر روزی چند/ اندیشه حق پیشه کنی کل باشی (جامی)»
کد خبر: ۳۹۴۶۷۱۲ تاریخ انتشار : ۱۳۹۹/۱۰/۲۲
جانِ کلام؛
استاد حسین الهی قمشهای درباره باختن در راه خدا میگوید: قمارخانهها برای افرادی است که عقلشان نمیرسد، قمارخانه جدی آن است که خودت را در آن ببازی. به قمارخانه عشق برو «به قمارخانه رفتم، همه پاکباز دیدم» اگر همه داراییات را قمار کردی و همه را در راه خدا باختی، همه را به شما بر میگردانند. اگر عاشق خدا شدی، فکر نکن همه چیز را از دست دادی، همه چیز را به دست میآوری «بنده من شو و برخور ز همه سیمتنان» خداوند همه زیباییها را برای بندهاش آفریده و فقط میخواهد به او توجه کنیم. اگر لذتی میخواهیم با او ببریم؛ با حق باشید تا بتوانید لذت ببرید، کسی بدون خدا نمیتواند لذت ببرد. خدا را حاضر بدان و آنوقت لذت ببر.
کد خبر: ۳۹۴۳۶۹۴ تاریخ انتشار : ۱۳۹۹/۱۰/۰۹
جانِ کلام؛
استاد حسین الهی قمشهای درباره چگونگی اثر کردن دعا میگوید: اولین مشکلی که مردم ما با دعا کردن دارند این است که دعا یعنی چه! شما میگویید خداوند چیزی را مقدر کرده و من دعا میکنم که این تقدیر خداوند به هم بخورد؟ دعا آیا اثر میکند یا نمیکند! اگر اثر میکند، به چه شکل اثر میکند. بیشتر معتقدند که دعا هیچ اثری نمیکند برای اینکه خداوند در ازل مقدر کرده و وقتی من دعا کنم، او مقدرات را خط نمیزند! واقعیت این است که دعا از زمان خارج است و وقتی شما دعا میکنید به قبل از ازلیت و ابدیت برمیگردد یعنی قبل از اینکه مینویسند، شما با آنجا ارتباط برقرار میکنید. دعا از زمان و مکان خارج میشود، چون خداوند در زمان نیست. شما متصل به ازل و آن زمانی که تقدیر را مینویسند، میشوید.
کد خبر: ۳۹۳۸۴۸۹ تاریخ انتشار : ۱۳۹۹/۰۹/۱۴
استاد حسین الهی قمشهای درباره اندیشه انسان میگوید: دکارت و مولانا یک حرف را میزنند که ذات حقیقت تو، اندیشه توست. عقل را به معجزه عشق تبدیل کنیم. اندیشه جوهر ذات ماست. مولانا میگوید «ای برادر تو همان اندیشهای/ ما بقی تو استخوان و ریشهای / گر گلست اندیشه تو گلشنی / ور بود خاری تو هیمپه گلخنی». به هر چیزی که فکر کنی، همانی. در دل کینه نداشته باشید که خار است. آدم باید با لبخند و حضور و حرفهایش گل پخش کند. به خدا، عشق و ابدیت فکر کنید چون اندیشه توست و آن میشوی.
کد خبر: ۳۹۲۰۹۱۲ تاریخ انتشار : ۱۳۹۹/۰۶/۱۵
استاد الهی قمشهای در تعریف شیطان با استناد به این بیت حافظ «سلطان غم هر آنچه تواند بگو بکن/ من بردهام به بادهفروشان پناه از او» میگوید: شیطان از جنس غم است. هرگاه غم و غصهای هست و غصهدارید، ببینید شیطان کجا مداخله کرده است. شیطان از جنس جهل، خشم و غرور نیز هست. برای اینکه شیطان وقتی حمله میکند، نفس انسان را نشانه میرود.
کد خبر: ۳۹۰۵۲۰۵ تاریخ انتشار : ۱۳۹۹/۰۳/۲۷