نسبی‌گرایی اخلاقی معیاری برای اصلاح نظام سیاسی به ما نمی‌دهد
کد خبر: 4085530
تاریخ انتشار : ۲۳ شهريور ۱۴۰۱ - ۱۴:۳۲
جواد حیدری:

نسبی‌گرایی اخلاقی معیاری برای اصلاح نظام سیاسی به ما نمی‌دهد

عضو هیئت علمی دانشگاه شاهد بیان کرد: معتقدم برای کشور ما پیشرفت اخلاقی، مهم‌ترین معیار برای اصلاحات نظام سیاسی و اقتصادی است اما اگر به نسبی‌گرایی قائل باشیم این نسبی‌گرایی اخلاقی به ما هیچ معیار و ملاکی برای اصلاح نظام سیاسی نمی‌دهد.

جواد حیدری

به گزارش خبرنگار ایکنا، جواد حیدری، عضو هیئت علمی دانشگاه شاهد، امروز چهارشنبه 23 شهریورماه در مدرسه تابستانی «اندیشه پیشرفت؛ مباحثی در فلسفه، علم و تاریخ»، که از سوی مؤسسه پژوهشی حکمت و فلسفه ایران برگزار می‌شود با موضوع «فلسفه‌، اخلاق و پیشرفت» سخنرانی کرد. در ادامه متن سخنان وی را می‌خوانید:
 
پیشرفت اخلاقی اولین بار توسط جان رالز در کتاب «نظریه عدالت» مطرح و سپس توسط شاگردان وی ادامه پیدا کرد. سوال این است که بهترین شیوه‌ای که می‌‌توانیم در مورد پیشرفت اخلاقی فکر کنیم کدام است؟ تاریخ بشر شامل انواع پیشرفت‌ها بوده که برخی از آنها گاهی توقف و برخی پسرفت داشته است و مثلاً پیشرفت علمی، اقتصادی، فرهنگی و ... در طول تاریخ رخ داده است. پیشرفت اخلاقی گاهی اوقات به معنای پیشرفت در فهم اخلاقی و گاهی پیشرفت در رفتار اخلاقی است. پیشرفت اخلاقی مستلزم این است که اولاً واقعیت‌هایی مستقل از ما وجود دارد و دوم اینکه فهم و شناخت ما به تدریج به این واقعیت‌ها نزدیک می‌شود بنابراین پیشرفت اخلاقی مستلزم شکلی از واقع‌گرایی اخلاقی است.
بیشتر بخوانید:

تفاوت رفتار اخلاقی و مصلحت‌اندیشی

مثال آزادی بیان یکی از مواردی است که تامس نیگل در مورد پیشرفت اخلاقی در جهان امروز نسبت به دوران پیشامدرن به آن اشاره می‌کند. در اینجا حکومت تنها در صوتی مشروع و مقبول است که اقتدار آن مورد تصدیق شهروندانی باشد که خود را فاعلان عقلانی و خودمختار تلقی می‌کنند. این نیز تنها در عصر مدرن وجود داشته است و در پیشامدرن وجود نداشته و در دسته پیشرفت اخلاقی قرار می‌گیرد. از جمله دیگر مواردی که وی اشاره می‌کند لغو برده‌داری است.
 
تامس نیگل در مورد تفکیک اخلاق و مصلحت‌اندیشی می‌گوید اخلاق در نهایت در رابطه با دیگران است و آنچه به دیگران بدهکاریم اما مصلحت اندیشی مربوط به بدهکاری به خود است. نقدی که وی به اخلاقِ فضیلت دارد این است که در اخلاق فضیلت، ماهیت بین‌ِشخصیِ اخلاق از بین می‌رود و در نهایت منجر به مصلحت اندیشی می‌شود و در این شرایط به دیگران فکر نمی‌کنیم هرچند ممکن است که نتیجه‌ آن به دیگران هم برسد. البته نیگل می‌گوید پیشرفت اخلاقی قابل دفاع است چون ما را به صدق اخلاقی می‌رساند و نسبی‌گرایی با تمام روایت‌های آن، ما را از اخلاق دور می‌کند لذا قابل دفاع نیست اما این بدین معنا نیست که پیشرفت اخلاقی کلاً خوب و بدون نقد و نسبی‌گرایی کاملاً منفی است.

پیشرفت اخلاقی؛ راهکار اصلاح نظام سیاسی

آن تصوری که نیگل از آن دفاع می‌‌کند مبتنی بر این است که رفتار ما اخلاقی‌تر شود و کاری به نیت و قصد ندارد. وی می‌گوید موقعی رفتار اخلاقی می‌‌شود که نظام‌های سیاسی رفتار اخلاقی داشته باشند لذا ممکن است فردی در یک نظام سیاسی رفتار اخلاقی داشته و در نظام سیاسی دیگری دارای رفتار غیر اخلاقی باشد. در نظریات سیاسی، نزاعی بین میشل فوکو و جان سرل وجود داشت. فوکو می‌‌گفت عینیت در هر جا با خود استبداد و نسبی‌گرایی با خود آزادی و رهایی می‌آورد اما جان سرل معتقد است عینیت، مبنایی است که با آن می‌توانیم در مقابل استبداد بایستیم و ذهنی بودن، ما را نسبت به استبداد بی‌پناه رها می‌‌کند. معتقدم حقیقت اخلاقی وجود دارد و اگر این را قبول داشته باشیم که صدق اخلاقی، منحصر به ما نیست و با یک فرآیند تدریجی می‌توانیم به آن نزدیک شویم بهتر از این است که نسبی‌گرا باشیم.
 
واقعیت این است که ما در حال حاضر با مسائل دشوار اخلاقی مواجه هستیم و نابرابری‌های اقتصادی و اجتماعی در جامعه ما وجود دارد. مسائلی همانند عدالت جهانی و تکالیف ما در قبال نسل‌های آینده از جمله مسائلی هستند که ما امروزه با آن‌ها مواجهیم لذا فهم از پیشرفت اخلاقی به ما کمک می‌کند در مورد آینده فکر کرده و درباره این چالش‌ها تامل و بهترین راه‌حل‌های قابل دفاع را ارائه دهیم. معتقدم برای کشور ما نیز پیشرفت اخلاقی، مهم‌ترین معیار برای اصلاحات نظام سیاسی و اقتصادی است اما اگر به نسبی‌گرایی قائل باشیم این نسبی‌گرایی اخلاقی به ما هیچ معیار و ملاکی برای اصلاح نظام سیاسی نمی‌دهد.

بزرگترین خطر نسبی‌گرایی

تمام نظریه‌پردازان سیاسی که از دوران مدرن مخصوصاً بعد از جان لاک تا زمان جان رالز آمده‌اند، اصطلاحات سیاسی را مبتنی بر پیشرفت اخلاقی می‌دانند چراکه مهمترین معیاری بوده که بر اساس آن می‌توانیم نظام‌های سیاسی را اصلاح کنیم و اساساً قبل از اندیشه پیشرفت اخلاقی، اصلاحی وجود نداشت و معنایی هم نداشت. وقتی اصلاح سیاسی برای ما معنادار می‌شود که این پیشرفت اخلاقی را قبول کنیم لذا بزرگترین خطر نسبی‌گرایی این است که اصلاح نظام‌های سیاسی را از دست ما می‌گیرد و در حالت ترجیح بلامرجح، رها می‌‌کند. از سوی دیگر نظام‌های سیاسی هم بیشترین تأثیر را در زندگی ما دارند، چه ما سیاسی باشیم و چه نباشیم بنابراین نباید نسبت به اصلاح آنها بی‌توجه باشیم. این پیشرفت‌های اخلاقی را در نظام‌های لیبرال دموکرات و پیشرفته در محاسبات خود مورد توجه قرار داده‌اند و این نشان می‌دهد که نظام‌های سیاسی باید به پیشرفت اخلاقی نزدیک‌تر شوند.
 
نکته دیگر این است که این پیشرفت‌ها معیاری می‌شوند که بر اساس آن می‌توانیم مطالبه اصلاح از نظام‌های سیاسی داشته باشیم در غیر این صورت اگر مطالبه‌گری از ما گرفته شود معیاری که برای اصلاح نظام‌های سیاسی داریم نیز از میان می‌رود. همچنین اگر معیار داشته باشیم ممکن است آیندگان ما با استفاده از آن معیارها به پیشرفت‌های بسیاری دست پیدا کنند که در مخیله ما هم نمی‌گنجد. این مهم‌ترین نتیجه‌گیری است که می‌توان از پیشرفت اخلاقی داشت.
انتهای پیام
captcha